پالس منفی به برجام
به گزارش جهان صنعت نیوز: تیم مذاکرهکننده طرف ایرانی تصمیم نهایی را نمیگیرد، چنانچه مذاکرهکنندگان سایر طرفها نیز بدون هماهنگی با دولتهایشان تصمیم نمیگیرند. تیم ایرانی اما به اندازه همتایان غربی، روسی و چینی خود در نشستهای برجامی اثرگذار است. تجربه، نگاه و تفکر سیاسی، شناختی که از طرفهای مقابل دارد و شناختی که طرفهای مقابل از نمایندگان ایران دارند؛ همه به نوبه خود در پیشرفت امر مذاکرات اثرگذار است.
این تفاوت وقتی بیشتر عیان میشود که کار از ظریف و عراقچی گرفته و به دست امیرعبداللهیان و باقریکنی سپرده شود.
علی باقریکنی که دست راست سعید جلیلی است، حالا دیگر با حکم وزیر خارجه، معاون سیاسی و مذاکرهکننده ارشد ایران شده است. انتخاب او برای آن جایگاه البته کاملا قابلپیشبینی بود زیرا نامش را بلافاصله بعد از انتخابات و حتی قبل از آن در گمانهزنیها میدیدیم. یک روز حرف از وزیر شدن او بود و روز دیگر حرف دستیاری وی. یک روز مامور تحویل گرفتن زیر و بم مذاکرات از تیم مذاکرهکننده پیشین بود و روز دیگر گفته میشد که زور طیف حامی او به گروهی که خواستار ادامه کار تحت مدیریت عراقچی هستند، نچربیده است.
خلاصه بعد از کلی اما و اگر به این جایگاه رسیده و حضورش نیز در روند مذاکرات نقش ویژهای خواهد داشت. نزدیکی و قرابت فکری او با سعید جلیلی کافی است تا بدانیم وارد چه دورانی از مذاکره خواهیم شد.
برای شناخت بیشتر او باید این را هم در نظر داشت که علی باقریکنی متولد سال ۴۶ است و در دانشگاه امام صادق اقتصاد و معارف اسلامی خوانده است. همان دانشگاهی که مدیریت آن را عمویش به عهده داشت. او از سال ۷۳ در وزارت خارجه و کنار جلیلی کار کرده و در فاصله سالهایی ۷۸ تا ۹۲ که جلیلی دبیر شورایعالی امنیت ملی و مذاکرهکننده ارشد هستهای ایران بود، به عنوان معاون وی در مذاکرات شرکت داشت. ضمن اینکه در انتخابات سال ۹۲ رییس ستاد انتخاباتی سعید جلیلی بوده است.
به عبارت دیگر باقریکنی امتیاز شناخته شده بودن برای طرف مقابل یا سابقه حضور در مذاکرات را دارد اما چه فایده؟ نه شناخت مذکور موجب تعامل بیشتر و نگرش مثبت طرف مقابل میشود، چنانچه در دوران ظریف هم نه تجربه او از حضور در مذاکرات تجربه موفقی بوده که حالا به کار آید.
از همین رو است که بسیاری معتقدند سپردن فرمان مذاکرات برجامی به دست او نتیجه خوبی ندارد و اول از همه پیام منفی و ناامیدکنندهای را به طرفهای برجامی القا میکند.
این انتخاب و تصمیم دولت رییسی حتی در عرصه داخلی نیز گرد ناامیدی میپاشد. هرچه باشد، رییسی تاکنون سعی کرده بود از خود چهرهای ضدمذاکره و ضدتعامل با دنیا ارائه ندهد. سخنان او در روز تحلیف و بعد از آن این امید را ایجاد کرده بود، که بنا دارد در همان ریلی حرکت کند که دولت قبل میرفت. حتی پذیرش حضور گروسی در تهران و توافق با آژانس نیز این امیدها را بیشتر کرد. حالا اما تردیدهایی ایجاد شده است. سوال اینجاست که رییسی حتی اگر بخواهد، با نیروهایی مثل امیرعبداللهیان و باقریکنی میتواند چه قدر به توافق و احیای برجام نزدیک شود؟
اخبار برگزیدهپیشنهاد ویژهسیاسیلینک کوتاه :