فاجعهای در راه است
محمد بلوری * یکی از همکاران خبرنگارمان در اشاره به کمبود و گرانی بیسابقه کاغذ در کشورمان، با نگاه طنزآمیزی به این ضایعه اجتماعی- فرهنگی میگوید: اگر کوروش بزرگ در عصر ما میبود در تداوم بحران کاغذ ناگزیر میشد اعلامیه جهانیاش را در نبود کاغذ، به شیوه گذشتگان روی همان لوح سنگی حک کند و این نگاه شوخطبعانه نشان میدهد که امروزه تا چه حد آموزش و نشر دانش و فرهنگ و چرخش اقتصاد بسته به تامین کاغذ مصرفی کشور است. در حالی که روزبهروز با کاهش مصرف کاغذ در جامعه، به بهای آن افزوده میشود و افزایش ۶۰۰ درصدی قیمت این کالای اساسی طی سه سال باید همچنان شاهد روزافزون قیمت کاغذ و آثار زیانبار آن در ابعاد مختلف جامعه باشیم.
امروزه بسیاری از ناشران، به خاطر گرانی کاغذ دست از نشر کتاب کشیدهاند و کتابهای اندکی را به بازار عرضه کردهاند که بیشتر این کتابها مراحل چاپ و نشر را میگذراندند و یا اقدام به تجدید چاپ کتابهایی میکردند که با بیش از دو برابر قیمت چاپ پیشین در اختیار کتابفروشیها قرار میگرفت.
در عرصه آموزشوپرورش با آغاز سال تحصیلی، کتابهای درسی و دیگر لوازم مورد نیاز دانشآموزان که با بهایی سنگین عرضه میشود برای میلیونها خانواده گرفتار معیشت زندگی دشوار و حتی دور از توان آنها خواهد بود و کتابها هم با ۲۵ درصد نسبت به سال تحصیلی قبل افزایش قیمت دارند؛ آنگونه که خبرنگار اجتماعی «جهانصنعت» گزارش داده به عنوان نمونه برای مثال قیمت کتابهای درسی دوره اول ابتدایی ۲۹ هزار و ۵۰۰ تومان یا برای کتاب درسی دانشآموزان پایه پنجم در حدود ۱۰۰ هزار تومان قیمت تعیین شده است.
با چنین افزایشهایی برآورد شده که خانوادهها باید فقط برای تهیه لوازمالتحریر هزینهای دو میلیون تومانی را تقبل کنند و با پرداخت ۲۲ هزار تومان یک دفترچه ۴۰ برگ بخرند. با این حساب برای فرستادن هر نوجوانی به مدرسه، خانواده باید هزینهای بالغ بر سه میلیون تومان را تقبل کند در حالی که با توجه به عوارض اقتصادی ناشی از شیوع کرونا- بیکاریهای ناگزیر و گرانی مایحتاج عمومی ناشی از تورم و کاهش ارزش ریال، میلیونها تن از اقشار جامعه در سراشیب طبقاتی به جمع بیکاران و نیازمندان به یاری پیوستهاند.
در این میان اما بحران مالی ناشی از گرانی کاغذ و سایر ملزومات چاپ و نشر مطبوعات حکایتی دیگر است که بسیاری از روزنامهها را با خطر تعطیلی ناخواسته و بیکاری کارکنان آنها روبهرو کرده و همراه با رکود در بازار نشر کتاب میتواند سبب تعطیلی بسیاری از چاپخانهها شود و هزاران تن از کارکنان امور چاپ و نشر را به بیکاری ناخواسته وا دارد.
اما امروزه بحران کمبود و گرانی مهارگسیخته کاغذ که هیچ مسوولی خود را موظف به چارهجویی این بحران نمیداند، همراه با گرانی شدید دیگر ملزومات چاپ و نشر، شمار زیادی از روزنامهها را با خطر تعطیلی و توقف ناگزیر از انتشار مواجه کرده است.
اما بحران کاغذ چگونه آغاز شده است؟ مطبوعات کشور در سال به بیش از ۶۰ هزار تن کاغذ نیاز دارند که ۱۰ درصد این نیاز را کارخانههای تولید کاغذ تامین میکردند و ۹۰ درصد کاغذ مصرفی روزنامهها هم با ورود از چند کشور دیگر تامین میشد که بازرگانان و تجار کاغذ با استفاده از ارز ۴۲۰۰ تومان وارد کشور میکردند و سود خوبی هم نصیبشان میشد.
از حدود سه سال پیش بود که با قطع این ارز وارداتی، بیشتر بازرگانان چندان رغبتی برای واردات کاغذ از خود نشان ندادند و افزایش قیمت کاغذ در بازار جهانی و بالا رفتن کرایه هزینه حملونقل سبب توقف این واردات شد و تجار چندان رغبتی برای تجارت کاغذ از خودشان نشان ندادند.
با توجه به چنین عواملی بود که روند قیمت کاغذ روزبهروز در کشور افزایش یافت و نشانههای بحران کاغذ به تدریج رخ نشان داد تا اینکه پس از سال ۹۸ سیر جهشی قیمت این کالا و در کنارش سایر ملزومات مورد نیاز چاپ از جمله زینک در این جهش قیمت با کاغذ همراه شد. از سوی دیگر برخی از واردکنندگان و دلالان بیشتر کاغذهای موجود را در انبارها احتکار کردند تا در زمان مناسب و نیاز شدید مدیران روزنامهها با سود زیادی به بازار عرضه کنند.
در آغاز کمبود کاغذ قیمت هر کیلو کاغذ ۲۲۰۰ تومان عرضه شده و با گذشت یک سال با جهش به هشت هزار تومان رسید تا اینکه با شدت نیاز تهمانده کاغذی واردات را با ارز ۴۲۰۰ تومان به بازار عرضه کردند و قیمتی که برای فروش تعیین شد ۱۳ هزار تومان برای هر کیلو بود. در حالی که تجار کاغذ به خاطر لغو ارز ۴۲۰۰ تومانی و افزایش قیمت در بازار جهانی دیگر اشتیاقی به وارد کردن کاغذ از خود نشان ندادند و کاغذ مورد نیاز به کیلویی ۱۷ هزار تومان افزایش یافت، به موازات افزایش قیمت کاغذ، قیمت سایر ملزومات چاپ از جمله زینک مورد نیاز هم افزایش پیدا کرد.
این گرانیها سبب شد برخی از روزنامهها از چاپ و انتشار باز ماندند که سبب بیکاری تعداد زیادی از خبرنگاران و سایر کارکنان این روزنامهها شد اما دیگر مدیران مطبوعات با افزایش چند برابری قیمت ملزومات، پای در پایداری و مقاومت فشردند، از تعداد صفحات روزنامه کم کردند و تعدادی از نیروی فعال خود کاستند و خبرنگارانی را از جمع هیات تحریریه برکنار کردند که سالها صادقانه با دستمزد اندک دو میلیونی در ماه صبوری میکردند تا بار پرمشقت هزینه انتشار روزنامه را تحمل کنند و مدیران در برابر فشار سنگین مالی پایداری کردند در حالی که درآمد حاصل از آگهیهای بازرگانی- تجاری در بسیاری از روزنامهها هم به خاطر کاهش فعالیت بسیاری از موسسات تجاری به صفر رسیده و در مجموع هزینههای جاری در مطبوعات به خاطر گرانی روزافزون کاغذ و سایر ملزومات مورد نیاز چند برابر قیمت تکفروشی روزنامه است و یکی از مدیران میگوید با این حال حاضر نشدهاند بهای تکفروشی را افزایش دهند و به ناچار چنین هزینههایی را تحمل میکنند تا شاید مفری حاصل شود. کاغذ مصرفی روزنامه در بازار طی سه سال به گرانی ۶۰۰ درصدی رسید و سایر ملزومات چاپ و نشر هم طی این مدت افزایش ۵۰۰ درصدی داشته است. در حالی که به تعبیر همکاران مطبوعاتی اگر روند این گرانیها ادامه یابد با قطع چاپ کتاب و تعطیلی قریبالوقوع نشریات علاوه بر بیکاری خبرنگاران و دیگر اعضای فنی و اداری روزنامهها، چاپخانههای بسیاری هم ناگزیر به تعطیلی خواهند بود و در این صورت صدها هزار نفر از شاغلان مطبوعات و نهادهای چاپ و نشر با اعضای خانوادههایشان به جمع چند میلیونی نیازمند حداقل معاش در زندگی خواهند پیوست.
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :