مدیریت مصرف را بهینه کنید
به گزارش جهان صنعت نیوز: علی بخشی میگوید شبکه صنعت برق دچار فرسودگی است و با وضعیت موجود گریزی جز اعمال محدودیتها نیست. در همین راستا برای گفتوگو با مدیرعامل شرکت آهن و فولاد غدیر ایرانیان وارد عمل شدیم تا از او جویا شویم که تبعات ناشی از محدودیتهای برقی اخیر تا چه اندازه میتواند ما را از دستیابی به تولید ۵۵ میلیون تن فولاد در سال ۱۴۰۴ عقب بیندازد.
این شرکت که حدود ۱۵ سال پیش به منظور توسعه صنایع آهن و فولاد کشور و در راستای چشمانداز ۲۰ ساله تاسیس شد نیز به دلیل محدودیتهای برق و در راستای همیاری و همکاری با مردم اردکان در مقطعی ناچار شد دو سه هفته تولید خود را متوقف کند. این در حالی است که کارخانه احیای مستقیم آهن و فولاد غدیر ایرانیان به عنوان واحد نمونه صنعتی کشور پیش از این در بهمنماه سال گذشته نیز به دلیل اقدامات موثری که در جهش تولید انجام داده، از سوی مسوولان وزارت صمت مورد تقدیر قرار گرفت.
اما سوالی که در حال حاضر وجود دارد این است که صنایع فولادی برای مقابله با چالشهایی همچون محدودیت و قطعی برق چه کاری را باید انجام دهند. در این خصوص مهندس اسداله فرشاد مدیرعامل شرکت آهن و فولاد غدیر ایرانیان که در سمپوزیوم فولاد کیش بهعنوان مرد فولاد سال ۹۸ ایران انتخاب شد، اعلام میکند که صنایع فولادی به لحاظ سطح اشتغال و اهمیت اقتصادی آن در سراسر کشور، اشتغال پایدار ایجاد کردهاند اما لازم است که مدیریت مصرف را بهینه کنند. به گفته این فعال معدنی باتجربه، برای استمرار موفق فعالیتهای زنجیره آهن و فولاد در پنج دهه آینده به غیر از تامین سنگآهن، انرژی پایدار و حملونقل نیز از اهمیت قابل توجهی برخوردار است که در این راستا باید برای توسعه نیروگاهها وارد عمل شد. فرشاد همچنین در مورد دستیابی به ۵۵ میلیون تن فولاد اعلام میکند حالت خوشبینانه این است که ذخایر جدید سنگآهن کشف شود. در ادامه گفتوگوی «جهانصنعت» با این مدیر مطرح فولادی را میخوانید:
– لطفا در مورد تاریخچه تاسیس شرکت توضیح دهید.
وزرات صنعت، معدن و تجارت در راستای تحقق برنامه مدون چشمانداز ۲۰ ساله توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور، برنامه جامع توسعه فولاد را تدوین کرد و وظیفه اجرای راهبردی و پیگیری این برنامه را به سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی کشور (ایمیدرو) محول نمود. در این راستا سازمان نوسازی و توسعه صنایع معدنی ایران در سال ۱۳۸۵ با هدف توسعه صنایع آهن و فولاد ایران و در چارچوب سند چشمانداز ۲۰ ساله با مشارکت شرکت معدنی و صنعتی چادرملو و شرکت بینالمللی توسعه صنایع و معادن غدیر و شرکت فولاد آلیاژی ایران اقدام به تاسیس شرکت آهن و فولاد غدیر ایرانیان نمود و متعاقبا با همان هدف شرکت آهن و فولاد ارفع نیز تاسیس شد. به این ترتیب تاسیس شرکت آهن و فولاد غدیر ایرانیان در شهر اردکان یزد از سال ۱۳۸۶ شروع شد و در دی ماه سال ۱۳۸۹ به بهرهبرداری رسید.
– به چه دلیل این کارخانه در استان یزد و شهرستان اردکان، تاسیس شد؟
همانطور که گفته شد، در آن زمان طرح جامع فولاد، با هدف ۵۵ میلیون تُن تولید فولاد تدوین شده بود. برای استان یزد به عنوان قطب معدنی ایران، دو طرح مطرح بود که یکی از آنها یزد ۱ و دیگری یزد ۲ بود. در طرح یزد ۱، قرار بود در کنار کارخانه فولاد آلیاژی ایران احداث شود. در آن زمان ما و مدیریت ایمیدرو در این زمینه کار میکردیم که اگر استان یزد بخواهد به خاطر منابع غنی و سرشار، قطب سوم بعد از کرمان و سنگان باشد، در کجای آن امکان توسعه وجود دارد.
از طرفی در طرح جامع فولاد، ترجیح بر این بود که واحد آهن اسفنجی در کنار واحد گندُلهسازی باشد. به دلیل اینکه ما برای تولید یک تُن آهن اسفنجی، نیاز به یک و نیم تُن گندُله داریم. در این زمینه، موضوع حملونقل و هزینههای آن مطرح بود.
ما برای تحقق تولید ۵۵ میلیون تُن فولاد که به حدود ۷۲ میلیون تُن آهن اسفنجی و حدود ۱۰۰ میلیون تُن گندله و ۱۶۰ میلیون تن کنسانتره آهن نیاز دارد، شبکه حمل و نقلی که پاسخگوی این حجم از تولید و جابهجاییها باشد نداشتیم. بر این اساس در جانمایی شرکت، اردکان را ترجیح دادیم. به این ترتیب طرح یزد ۱، از شرکت فولاد آلیاژی منفک شد و به اردکان رفت و اسم آن فولاد غدیر شد ولی یزد ۲، شرکت فولاد ارفع شد و سپس طرحهای هشتگانه، از این دو طرح الگوبرداری شدند.
– با توجه به اینکه به طرح جامع فولاد و دستیابی به تولید ۵۵ میلیون تن فولاد در افق ۱۴۰۴ اشاره کردید، بفرمایید که آیا به نظر شما دستیابی به این میزان از تولید تا سال ۱۴۰۴ شدنی است؟
در زمینه تحقق تولید ۵۵ میلیون تُن فولاد، برخی مشکلات همچون کسری کنسانتره آهن و سنگآهن مطرح است. این در حالی است که در شرایط فعلی محدودیتهای برق نیز به مشکلات قبلی اضافه شده و تولید فولاد را دچار مشکل کرده است.
بر اساس مطالعاتی که انجام شده، با توجه به ذخایر سنگآهن قطعی که در ایران داریم، تولید این میزان از فولاد با کسری کنسانتره آهن و سنگآهن روبهرو خواهد بود. ما اگر ۱۵۰ میلیون تُن سنگآهن خام استخراج کنیم و از آن حدود ۱۰۰ میلیون تُن کنسانتره آهن و در ادامه ۱۰۰ میلیون تُن گندله تولید کنیم و در گام بعدی حدود ۷۲ میلیون تُن آهن اسفنجی از آن تولید شود، طول عمر معادن سنگآهن ما برای ۱۰ تا ۱۵ سال پاسخگو خواهد بود. بنابراین ضرورت دارد که برای تامین ذخایر جدید سنگآهن، فعالیتهای اکتشافی توسعه یابد.
اما توسعه فعالیتهای اکتشافی، تدارک و به کارگیری تکنولوژیهای جدید در حفاری و فعالیتهای استخراجی و سرمایهگذاری برای ایجاد ناوگانهای بزرگ ماشینآلات حفاری و معدنی و استخراجی تا تدارک سنگآهن موردنیاز حداقل پنجاه ساله آتی صنایع آهن و فولاد کشور از جمله فرصتهای مهمی است که نیاز جدی به سرمایهگذاری دارد.
– سرمایهگذاری دولت در حوزه اکتشاف را تاکنون چگونه ارزیابی میکنید؟
اساسا عمده سرمایهگذاری در زنجیره کامل فولاد از محصول تا معدن توسط شرکتهای صنعتی و معدنی و سهامدارانشان صورت میگیرد. درست است که استراتژی توسعه و برنامه جامع طرح توازن آهن و فولاد در افق ۱۴۰۴ برای ۵۵ میلیون تن توسط وزارت صمت، ایمیدرو تدوین شد، ولی فقط بخش کوچکی از کل سرمایهگذاریها توسط بخش دولتی کلید زده شد. مثلا طرحهای هشتگانه استانی که آنها هم در میانه راه در حد ۶۵درصد از سهام طرحهای هشتگانه از ایمیدرو به شرکتهای سرمایهپذیر و بخشخصوصی واگذار شدند، هنوز هم بعد از گذشت ۱۶ سال از طرحهای استانی بخش فولادسازی آنها بهدلیل مشکلات تحریم و موضوع فاینانس و تاثیرات ناشی از تمدید LCها و سررسید اقساط فاینانس چین (MCC) تکمیل نشدهاند.
در واقع شرکتها و سهامداران، اجرای پروژههای توسعهای موردنظر خود را در زنجیره متناسب با مهیا بودن مناسبات لازم طرح، یعنی تامین زیرساختهای اساسی، آب و برق، گاز و به لحاظ تامین مواد اولیه اولویتگذاری کردهاند و بنابراین در بخشی از زنجیره در بالادست یا پاییندست عدم بالانس ایجاد شده است. البته این روند در طول سه دهه گذشته نیز به همین منوال پیش رفته و در آن بخشی از زنجیره صنعت و معدن که تقاضای محصولی پیشی گرفته است، سرمایهگذاری را به خود جلب کرده است.
سرمایهگذاران در راستای تامین اهداف فنی و اقتصادی خود، موفق عمل کردهاند و سودآوریهای مطلوب آنها که بورسی هستند و آنها که بورسی نیستند هم از گزارشهای مستند و منتشرشده سالیانه عملکرد مالی اقتصادی آنها موفقیتشان مشهود است.
در این میان البته برخی از سرمایهگذاران که به سودآوریهای مقطعی توجه کردهاند و مناسبات لازم را برای تامین مواد اولیه مطمئن و درازمدت خود فراهم نکردهاند، در آیندهای نه چندان دور با مشکل جدی تامین مواد اولیه مواجه میشوند (به عنوان مثال فولادسازان کوچک با روش کورههای القایی که درحال حاضر جمعا ظرفیتی حدود هشت میلیون تن در سال را در شهرهای مختلف ایجاد کردهاند) که باید برای تامین بار آهنی شارژ کورههای القایی خود در بخش تولید آهن اسفنجی با روشهای مختلف اقدام کنند.
– در مورد چالش قطع برق و دیگر مشکلاتی که تولیدکنندگان زنجیره فولاد با آن روبهرو هستند، توضیح دهید.
قطع برق و کاهش دیماند صنایع از مهمترین مشکلاتی است که امروز دامنگیر صنایع مختلف از جمله صنایع معدنی شده است.
کل برق مصرفی برای تمام پتانسیل ملی در زنجیره از معدن تا محصول در حال حاضر حدود ۵۶۰۰ مگاوات در ساعت است که نسبت به تولید کل برق کشور که در حال حاضر حدود شصت هزار مگاوات است، نشان میدهد کمتر از ده درصد کل برق تولیدی کشور را ما در این زنجیره مصرف میکنیم. اما به لحاظ سطح اشتغال و اهمیت اقتصادی آن در سراسر کشور، اشتغال پایدار ایجاد کردهایم اگرچه لازم است که مدیریت مصرف را بهینه کنیم. به عقیده بنده، به لحاظ آماری باید وزارت نیرو سهم هر صنعت را دقیق محاسبه کند و تاثیرات اجتماعی سطح اشتغال و اهمیت اقتصادی آن صنعت را به لحاظ سهمی که درآمد ناخالص ملی دارد تبیین کند.
یکی دیگر از مشکلاتی که تولیدکنندگان زنجیره فولاد با آن روبهرو هستند، افزایش هزینه حملونقل است که در ماههای اخیر به شدت رشد داشته و افزایش قیمت تمامشده و هزینههای تولید را در پی داشته است. بنابراین برای استمرار موفق فعالیتهای زنجیره آهن و فولاد در پنج دهه آینده به غیر از تامین سنگآهن، انرژی پایدار و حملونقل نیز از اهمیت قابل توجهی برخوردار است. به این معنا که توسعه نیروگاهها برای تامین انرژی کافی و مورد نیاز فولادسازیها آن هم با تاکید بر بهرهمندی از انرژیهای پاک و عاری از کربن همچنین توسعه سرمایهگذاری در بخش راه و راهآهن و صنعت حملونقل که هر دو پاشنهآشیل توسعه و استمرار مطمئن صنایع آهن و فولاد کشور هستند، نباید مغفول واقع شوند.
– نظر شما در مورد هشدارهای برخی کارشناسان در مورد آلودگیها و پیامدهای نامطلوب زیستمحیطی ناشی از معادن چیست؟
به عقیده بنده، اگر دائما برخی اقشار ندانسته و غیرکارشناسی مواردی را در خصوص آلودگیهای زیستمحیطی مطرح کنند، برای سرمایهگذاران حاشیهسازی شده و سرمایهگذاران برای توسعه در منطقه رغبت لازم را پیدا نمیکنند که سرمایهگذاری کنند. بنابراین ما باید حواسمان باشد که در بیان مسایل دقت داشته و واقعیات را مطرح نماییم تا با احداث صنعت و کارخانه زمینههای جدید اشتغال مولد را فراهم کنیم.
ضمن اینکه به عنوان مثال ما و شرکتهای چادرملو در همان ابتدا در کارخانههای خود سرمایهگذاری بسیار اساسی مثلا در غدیر به تنهایی حدود هشت میلیون یورو، فقط برای حذف آلایندهها هزینه سرمایهگذاری زیست محیطی انجام دادیم و در حال حاضر به جرات میتوانیم بگوییم که پاکترین صنعت استان یزد را داریم.
از سوی دیگر این صنعت، یک صنعت کم آب خواه است و ما با انتخاب تکنولوژی مدرن در کارخانه، سیستم جمعآوری گرد و غبار و سامانه جمعآوری آبهای برگشتی را داریم و نه تنها اجازه نمیدهیم ذرات آلاینده وارد محیط شوند، بلکه با جمعآوری و بازگرداندن این ذرات، آنها را تبدیل به یک فرصت اقتصادی میکنیم چرا که امکان فروش این ذرات بازیافتی وجود دارد. در واقع میزان ذرات معلق در هوا در این کارخانه مطابق با استانداردهای جهانی است. به این ترتیب با ایجاد تحول در تکنولوژی میدرکس توسط کارگروههای تحقیق و توسعه در شرکت، مصرف آب را حدود ۱۸ لیتر در ثانیه نسبت به استاندارد جهانی کاهش دادهایم و آب را خنک میکنیم و فضای سبز را با پساب بازیابیشده آبیاری میکنیم و از این راه اقداماتی را در جهت توسعه فضای سبز و فضای مطلوب برای فعالیت کارگران فراهم کردهایم.
– نظر شما در خصوص نرخگذاری محصولات زنجیره ارزش فولاد چیست؟ آیا باید بازار به حال خود رها شود تا براساس نظام عرضهوتقاضا و بر مبنای تسهیم مزایا بین خریدار و فروشنده عمل نماید؟
در خصوص نرخگذاری محصولات زنجیره ارزش فولاد، اعتقاد دارم با توجه به افزایش تولید در همه زنجیره از سنگآهن تا کنسانتره و گندله و آهن اسفنجی و شمش و اسلب و انواع ورق و میلگرد و تیرآهن و مقاطع فولادی و کاهش صادرات و تولید و عرضه بیش از تقاضای واقعی در کشور هیچ ضرورتی به قیمتگذاری دستوری وجود ندارد و ادعاهای غیرکارشناسی و فضاسازی به بهانه تنظیم بازار داخلی منجر به محدود کردن صادرات فولاد کشور میشود.
این بهانه که عرضه شمش در بازار داخل کشور محدود بوده اساسا غلط و بیپایه است و فقط باعث شده تا درآمد ارزی کشور با کاهش صادرات زنجیره فولاد شدیدا کاهش یابد.
در حال حاضر شرکت شما در حوزه تامین مواد اولیه مورد نیاز خود با چه مشکلاتی مواجه است؟ آیا در این راستا به فکر ورود به بالادست زنجیره و تامین خوراک مورد نیاز خود افتادهاید؟
به لحاظ تامین مواد اولیه در حال حاضر مشکل خاصی در شرکت وجود ندارد. گندله را از شرکت معدنی و صنعتی چادرملو، سیرجان ایرانیان، سناباد سنگان، بوتیا و سایر گندلهسازیهای کشور تامین میکنیم. علاوه بر این گندلهسازی متعلق به شرکت غدیر ایرانیان در بهاباد نیز در پایان سال ۱۴۰۱ راهاندازی و در فصل بهار سال ۱۴۰۲ به بهرهبرداری و فروش محصول میرسد.
– لطفا در خصوص طرحهای توسعه شرکت و میزان پیشرفت آنها توضیح دهید.
آهن و فولاد غدیر ایرانیان همسو با صنایع آهن و فولاد کشور برای حفظ سهم بازارهای آتی برنامههای توسعهای خود برای پنج سال آینده یعنی تا سال ۱۴۰۴ همراه با زمانبندی انجام طرحها و سرمایهگذاری و مشارکت با سایر سهامداران خود، تدوین کرده و به اجرا درآورده است. عمدهترین این طرحها شامل انجام پروژه افزایش ظرفیت کارخانه تولید آهن اسفنجی از ۸۰۰ هزار تن تا یک میلیون تن بود که در سال ۱۳۹۹ به انجام رسید.
این شرکت همچنین عملیاتی کردن فاز دوم پروژه افزایش ظرفیت تولید آهن اسفنجی از یکمیلیون تن تا ۲/ ۱ میلیون تن را در ابتدای سال ۱۴۰۱ در برنامه دارد؛ توضیح اینکه پروژه افزایش ظرفیت مدول میدرکس ۸۰۰هزارتنی در دوفاز اجرا میشود، فاز اول در مرداد و شهریورماه سال گذشته انجام شد و طی آن ظرفیت تولید از ۸۰۰هزار به یک میلیون تن افزایش یافت و فاز دوم در انتظار واردات تجهیزاتی که از اروپا خریداری شده است تا پس از نصب با تکمیل فاز دوم ظرفیت از یک میلیون تن به یک میلیون ۲۰۰ هزار تن افزایش مییابد.
در همین حال شرکت، احداث مجتمع گندلهسازی مهاباد را با ظرفیت چهار میلیون تن در سال را اجرایی کرده که ۶۰ درصد پیشرفت دارد. از سوی دیگر فاز دوم فولادسازی شرکت فولاد شاهرود را در دست اقدام داریم که تا مهرماه ۱۴۰۰ نیز به بهرهبرداری میرسد.
این شرکت همچنین در شرکت صنایع معدنی نوظهور کویر بافق برای احداث ۲ میلیون تن کنسانتره و استخراج و بهرهبرداری از معادن میشدوان و آنومالی شمالی به همراه شرکت سنگآهن مرکزی ایران و شرکت بینالمللی صنایع و معادن غدیر به عنوان سهامدار اقدام کرده است. همچنین همراه با شرکت معدنی و صنعتی چادرملو به عنوان موسس و سهامدار برای احداث ۴ میلیون تن کنسانتره در شرکت صنایع معدنی نوین بهاباد حضور دارد که فاز اول آن قرار داده شده و کار شروع شده است.
در همین حال غدیر ایرانیان در شرکت توسعه آهن و فولاد گلگهر که در حال حاضر بزرگترین توزیعکننده آهناسفنجی در ایران است به عنوان سهامدار برای احداث فولادسازی سه میلیون تنی همراه با نورد پیوسته ورق نازک با ظرفیت سه میلیون تن با روش همراهی و حضور دارد. این در حالی است که بخش معدنی شرکت غدیرایرانیان نیز در معادن سنگآهن و سنگ منگنز پروانه بهرهبرداری دریافت کرده است که به موقع برای استخراج و بهرهبرداری اقدام میکند.
– به لحاظ تامین تجهیزات و تکنولوژی با توجه به تحریمها چطور عمل میکنید؟
در خصوص تامین تجهیزات و تکنولوژی با توجه به تحریمها تاکنون با توجه بیشتر و اتکای اساسی شرکتها به مهندسی و سازندگان داخل کشور و با هدف بومیسازی گندلهسازی که عزم جدی شرکت پامیدکو (شرکت احداث صنایع و معادن سرزمین پارس) است، اقدام کردهایم، البته تجهیزات تکنولوژیک مدرن اروپایی را نیز قبلا تدارک دیدهایم.
اخبار برگزیدهاقتصاد کلانپیشنهاد ویژهصنعت و معدن
لینک کوتاه :