xtrim

نظام یارانه‌ای ایران از کار افتاده است

وحید شقاقی‌شهری * نظام اقتصادی ایران سه قلب کلیدی دارد، نظام بانکی، نظام مالیاتی و نظام یارانه‌ای. همان‌طور که وظیفه یک قلب سالم پمپاژ کردن خون به همه ارگان‌های بدن است و اگر نتواند به درستی خون را پمپاژ کند برخی از اندام‌های بدن از کار می‌افتند، نظام یارانه‌ای نیز اگر نتواند به درستی یارانه‌ها را بین دهک‌های درآمدی توزیع کند، برخی از گروه‌های جامعه بیشتر از سایرین منتفع می‌شوند و برخی نیز به دلیل این توزیع نامناسب فقیر و فقیرتر می‌شوند.

در اقتصاد ایران حجم یارانه‌های پرداختی بیش از ۱۰۰۰ هزار میلیارد تومان است. علاوه بر این در برخی از حوزه‌ها نیز معافیت‌هایی از قبیل معافیت‌های مالیاتی اعمال می‌شود که این را نیز باید ذیل حمایت‌های یارانه‌ای تعریف کرد. هرچند مفهوم سیاست یارانه‌ای این است که از دهک‌های کم‌درآمد یا تولیدکنندگانی که در مرحله شکل‌گیری هستند حمایت مالی شود اما شواهد و آمارها نشان می‌دهند که نظام یارانه‌ای ایران نتوانسته رسالت خود را به درستی ایفا کند و این نظام در بیشتر مواقع به نفع پردرآمدها بوده است. برای نمونه در حوزه حامل‌های انرژی می‌بینیم که بیشترین مصرف‌کنندگان آن دهک‌های پردرآمد هستند که یا بنگاه تولیدی دارند و دارایی‌های آنها از چند ساختمان و خودرو فراتر می‌رود. بنابراین می‌توان با صراحت گفت که یکی از مهم‌ترین عوامل تشدید‌کننده نابرابری در اقتصاد ایران همین نظام معیوب یارانه‌ای است.

وزیر رفاه دولت جدید اما به اصلاح نظام یارانه‌ای علاقه‌مند است و سخن از تغییرات بنیادین در نظام پرداخت یارانه‌ها می‌دهد. اما اینکه این وزیر جوان رفاه می‌تواند در چنین مسیری گام بردارد و به دستاوردهایی در این خصوص برسد نیز پرسشی است که همه به دنبال یافتن پاسخ مناسب برای آن هستیم. شرط اول اصلاح نظام یارانه‌ای وجود یک بانک اطلاعاتی شفاف و با انحراف اندک است. بنابراین اصلی‌ترین وظیفه وزارت رفاه نیز تهیه این بانک اطلاعاتی است و بدون این آمارهای دقیق هرگونه تصمیم‌گیری در خصوص اصلاح نظام یارانه‌ای به خطا خواهد رفت. ما دو بار متحمل شکست در اصلاح نظام پرداخت یارانه‌های نقدی شده‌ایم؛ یک بار در زمان ریاست‌جمهوری آقای محمود احمدی‌نژاد و یک بار هم در دوره ریاست‌جمهوری آقای حسن روحانی.

opal

در سال ۸۷ و پیش از اجرای سیاست پرداخت یارانه‌های نقدی (در دولت آقای احمدی‌‌نژاد) سیاست خوشه‌بندی اجرایی شد و مردم به سه خوشه جداگانه تقسیم شدند. قرار بر این بود که یارانه‌های نقدی بر اساس خوشه‌ها متفاوت باشد به این ترتیب که اگر به خوشه اول ۱۰۰ هزار تومان تعلق بگیرد به خوشه دوم ۵۰ هزار تومان و به خوشه سوم نیز ۳۰ هزار پرداخت شود. اما این خوشه‌بندی‌ها به جایی نرسید و در سال ۸۹، یعنی سال اجرای سیاست هدفمندسازی یارانه‌ها به همه دهک‌های درآمدی مبلغ ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومان به‌طور یکسان تعلق گرفت. تجربه اصلاح این نظام یارانه‌ای در دولت آقای روحانی نیز تکرار شد. دولت یازدهم کمی بعد از مستقر شدن تلاش کرد برخی از گروه‌های درآمدی را راضی کند که از دریافت یارانه ۴۵ هزار تومانی انصراف بدهند. دولت وقت برای به نتیجه رسیدن این هدف به مدت پنج ماه دست به تبلیغات در صدا و سیما زد و افراد و گروه‌های مختلف را مامور کرد تا برخی از اقشار را به انصراف از دریافت یارانه‌ها اقناع کنند. در عین حال نیز تلاش‌های زیادی صورت گرفت تا بانک اطلاعاتی برای اصلاح یارانه‌های نقدی تکمیل شود اما این تلاش‌های چند ماهه نیز نه تنها به جایی نرسید بلکه اندک افراد و دستگاه‌هایی که از دریافت این یارانه نقدی انصراف داده بودند نیز خواهان دریافت مجدد این یارانه‌ها شدند.

حال بعد از گذشت دو تجربه ناموفق در اصلاح نظام یارانه‌های نقدی سومین تلاش نیز در دولت جدید در حال شکل‌گیری است. اما برای اینکه این تلاش نیز به شکست منجر نشود لازم است بانک اطلاعات دقیق و کاملی جمع‌آوری کنیم، اما تکمیل این بانک اطلاعاتی ظرف مدت فقط شش ماه دشوار به نظر می‌رسد. دولت برای این کار نیاز به داده‌ها و اطلاعات از سامانه‌های مختلف کشوری اعم از نظام بانکی، نظام مالیاتی، سازمان ثبت احوال، سازمان ثبت اسناد، شهرداری‌ها و غیره است تا بتواند با پردازش داده‌های دریافتی بانک، اطلاعات دقیقی جمع‌آوری کند. بعد از آن دولت می‌تواند مشخص کند که افراد در کدام دهک درآمدی- ثروتی قرار می‌گیرند تا دست به جراحی نظام یارانه‌ای بزند. از شواهد و آمارها این‌طور برمی‌آید که بسیاری درآمدهای نجومی و ثروت‌های کلان دارند اما هنوز هم یارانه ۴۵ هزار تومانی دریافت می‌کنند، بنابراین وزارت رفاه در زمان تهیه آمار از وضعیت درآمدی خانوارها باید گریزی به میزان ثروت این افراد نیز داشته باشد تا بر اساس آن بتواند افراد را در دهک‌های درستی جایگذاری کند.

شناسایی این افراد نیز نیازمند راستی آزمایی است که این مهم نیز خود نیازمند متصل شدن بانک‌های اطلاعاتی  مختلف کشوری است. بحث اصلی در اصلاح این نظام یارانه‌ای نیز نه فقط بر سر افزایش یا کاهش رقم یارانه‌های پرداختی بلکه بر سر مختل بودن این نظام پرداختی است. چه آنکه نظامی که ۱۰۰۰ هزار میلیارد تومان یارانه پرداخت می‌کند به جای اینکه جنبه حمایتی از گروه‌های کم‌درآمد داشته باشد و به بازتوزیع ثروت بینجامد عملا به نفع ثروتمندان کار می‌کند. بنابراین ما به اندازه کافی در اقتصاد یارانه پرداخت می‌کنیم اما سوال این است که آیا این یارانه‌ها به درستی توزیع می‌شوند؟ بدیهی است که گام اصولی در مسیر اصلاح نظام یارانه‌ای وجود اطلاعات درست از وضعیت خانوارهاست، در غیر این صورت هرگونه اصلاحی منجر به اتلاف بیشتر منابع‌ و منتفع شدن بیشتر ثروتمندان و فقیرتر شدن بیشتر فقرا و نیازمندان خواهد شد.

* اقتصاددان

اخبار برگزیدهیادداشت
شناسه : 216456
لینک کوتاه :