xtrim

میراث فرهنگی قربانی گردشگری

به گزارش جهان صنعت نیوز:   با این وضعیت باید فاتحه میراث فرهنگی کشور را بخوانیم. برای مدیریت یک کارخانه لوازم خانگی نیازی نیست که در تولید یخچال و فریزر تخصص داشته باشید اما میراث فرهنگی این‌گونه نیست، برای مدیریت سازمان میراث فرهنگی و نظارت بر میراث فرهنگی کشور باید تخصص مرتبط وجود داشته باشد و تنها حضور کارشناسان در بدنه این معاونت کافی نیست!  در دوران معاونت طالبیان، با این که او تحصیلات و سابقه کاری مرتبط داشت، تخریب‌ها و تخلف‌ها در حوزه میراث فرهنگی به صورت سریالی ادامه داشت. اکنون فردی بر سر کار آمده که هیچ ربطی به میراث فرهنگی کشور ندارد، ضرغامی ثابت کرد میراث فرهنگی حیات خلوت دولت‌هاست، ظاهرا او هم جزو وزرایی است که اتوبوسی کارمندان وفادار پیشین را به وزارتخانه جدید می‌آورند. از سویی دیگر میراث فرهنگی تحت‌الشعاع گردشگری قرار گرفته و فقط به منظور جذب توریست به آن توجه می‌شود. این نگرش که میراث فرهنگی، میراث نیاکانمان است و باید برای آیندگان حفظ شود وجود ندارد.

استفاده از نظر کارشناسان، سودی ندارد

یک مدرس دانشگاه معتقد است که درخواست جامعه باستان‌شناسی مبنی بر استفاده از نظر کارشناسان میراث فرهنگی، سودی به حال میراث فرهنگی کشورمان ندارد چراکه به نظر می‌رسد دولت عزمی برای مدیریت و حفاظت جدی از این حوزه ندارد.

opal

سعید فلاح‌فر، پژوهشگر میراث فرهنگی به «جهان‌صنعت» گفت: زمانی که می‌خواهید بیماری را درمان کنید، نخست باید بپذیرد که بیمار است. تا زمانی که بیمار، قبول نکند بیمار است پزشک نمی‌تواند کاری کند. بیمار باید تصمیم بگیرد درمان شود.

او افزود: میراث فرهنگی ما در ساختار و هویت فعلی مانند بیماری است که بیماری خود را نمی‌پذیرد و قصد ندارد بهبود پیدا کند. به همین روی از پزشکان نیز کاری ساخته نیست. زمانی که هیچ انگیزه‌ای برای بهبود وضعیت میراث فرهنگی کشور وجود ندارد، امیدی هم به اینکه نظرات کارشناسی مفید واقع شوند وجود ندارد. زمانی مشورت با کارشناسان تاثیرگذار است که بپذیریم در مسائل میراث فرهنگی آگاهی‌های لازم را نداریم و باید دانش کافی را کسب کنیم تا مشکل حل شود.

به میراث فرهنگی به چشم حوزه هزینه‌ساز می‌نگریم

فلاح‌فر معتقد است که به میراث فرهنگی به چشم حوزه‌ای پرهزینه و دردسرساز می‌نگریم.

این مدرس دانشگاه با اشاره به اینکه میراث فرهنگی کشور تحت‌الشعاع گردشگری قرار گرفته است و جدی گرفته نمی‌شود بیان کرد: هیچ عزمی برای مدیریت مناسب و کارشناسی میراث فرهنگی وجود ندارد. دولت تنها از میراث فرهنگی استفاده می‌کند تا به گردشگری خدمات‌رسانی کرده و توریست‌های خارجی را جذب کند. از سویی دیگر برای پاسخگویی به مجامع بین‌المللی به این حوزه توجه می‌شود اما ذاتا نمی‌دانیم میراث فرهنگی چیست. تصور دولت از میراث فرهنگی آن است که حوزه‌ای هزینه‌ساز است اما گردشگری درآمدزایی می‌کند و تمایل برای توسعه بخش درآمدزا بیشتر است.

برای حفظ امنیت فرهنگی باید هزینه کنیم

او افزود: مانند آن است که بگوییم آموزش و پرورش هزینه‌بر است و باید آن را کوچک کنیم تا کمتر برای این حوزه هزینه شود. میراث فرهنگی را نیز عضو ولخرج یک خانواده می‌دانیم. اما زمانی که به اخلاق اجتماعی، امنیت و فرهنگ می‌نگریم، نمی‌توانیم هزینه‌ها را کمتر کنیم. همچنان که نمی‌توانیم بگوییم نیروی انتظامی هزینه بالایی دارد پس باید کوچک شود، برای میراث فرهنگی هم باید هزینه کنیم تا امنیت فرهنگی کشور حفظ شود.

فلاح‌فر گفت: نظرات کارشناسان زمانی مفید است که عزم جدی برای حفاظت از میراث فرهنگی کشور وجود داشته باشد. دارابی که اکنون به سمت معاونت میراث فرهنگی کشور منصوب شده هیچ ارتباطی با حوزه میراث فرهنگی ندارد، نه تحصیلات مرتبط دارد و نه سابقه‌ای مرتبط. مدیر یک کارخانه خودروسازی نباید تخصصی در حوزه تولید خودرو داشته باشد اما فردی که مدیر حوزه‌های فرهنگی می‌شود باید تخصص مرتبط را داشته باشد. طالبیان متخصص این رشته بود و از بدنه خود میراث فرهنگی آمده بود. او سلسله مراتب را طی کرده و از کارشناسی در حوزه میراث فرهنگی آغاز کرده بود.

نامه جامعه باستان‌شناسی ایران به وزیر میراث فرهنگی

در نامه جامعه باستان‌شناسی ایران به وزیر میراث فرهنگی آمده است: کارشناسان آگاه و بادانشی را که عموما سرخورده از شرایط تلخ اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی کشور هستند، بخوانید، از آنان مشاوره بگیرید.

در ابتدای این نامه آمده است: به درستی اشاره کردید، میراث فرهنگی به مثابه عاملی برای تقویت هویت ملی است و تاکنون این وزارت، حیات خلوت دولت‌‌ها بوده و زخم‌خورده از تصمیمات کارشناسی نشده و سلیقه‌‌های مدیرانی سیاسی است که به اشتباه به این حریم و حدود گام نهادند. شما بخشی از مشکلات و آسیب‌‌های این وزارتخانه را به ‌درستی بیان کردید، شنیدیم و ما را بر این باور رساندید که هم خود تا حدی به آن‌چه ماموریت یافته‌اید، آگاهی دارید و هم ما می‌توانیم در این حوزه از دغدغه‌‌ها و مشکلات موجود سخن بگوییم و برای برون رفت، راهی بیابیم.

در بخش دیگر آورده شده است: جناب آقای ضرغامی، شما با پیشینه‌‌ای کاری در حوزه فرهنگ، امروزه به رسالتی تاریخی مامور شده‌‌اید. نگهبانی و معرفی سرمایه‌‌های فرهنگی یک ملت فرصتی ارزشمند است که امروزه در اختیار شماست تا با قدرشناسی، آگاهی، برنامه و تدبیر به آن بپردازید. در برنامه و سخنان شما جای خالی توجه به میراث فرهنگی و برنامه‌‌ای مدون برای پژوهش و حفاظت از آثار تاریخی آشکارا دیده می‌‌شود. از شما تقاضا می‌‌شود کارشناسان آگاه و بادانشی را که عموما سرخورده از شرایط تلخ اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی کشور هستند بخوانید، از آنان مشاوره بگیرید، برنامه و کار بخواهید و مدعیان بی‌مایه کارشناسی و مدیریت را احتمالا چون همیشه، همه‌‌جا حاضرند، از محیط مدیریتی و تصمیم‌گیری خود دور کنید وگرنه تغییری حاصل نخواهد شد.

جامعه باستان‌شناسی در این نامه آورده است:‌ تغییر الزاما نیازمند برنامه و نیروی کاردان است و شعاردادن تاریخ انقضا دارد. تقاضا داریم از تصمیم‌‌های کارشناسی نشده و شتاب‌زده بپرهیزید و در پی تدوین برنامه‌ای جامع باشید که بتواند چشم‌‌انداز آینده میراث فرهنگی و تمدنی ایران را تامین کند. این خیر شما و صلاح مملکت است. چنانچه کارشناسانی آگاه به تاریخ و فرهنگ در کنار شما می‌بودند، احتمالا آن اشتباه روایی در صحن علنی مجلس اتفاق نمی‌افتاد.

در بخشی از این نامه درباره گردشگری آورده شده است: جناب آقای ضرغامی، پایه و بنیان گردشگری کشور، میراث فرهنگی و طبیعی است و جنس گردشگر ایران عمدتا فرهنگی و تاریخی است. از شما که به ارزش و جایگاه فرهنگ و میراث فرهنگی آگاهید، توقع می‌رود توازنی ماندگار و شدنی میان پیکره وزارتخانه پدید آوردید تا چون گذشته، از این بی‌توازنی رنج نبرد. تاکنون برخی این بی‌توازنی را بهانه‌ای برای نپرداختن به هر کدام از اجزای این پیکر کرده‌‌اند.

در نامه جامعه باستان‌شناسی آمده است: آقای ضرغامی، نیک می‌‌دانید میراث فرهنگی تنها تپه‌‌های باستانی، بناهای تاریخی و اشیای موزه‌ای نیست. میراث ناملموس، آیین‌‌ها و مناسک، تجربه‌‌های مدیریتی و حکمرانی، متفکران و دانشمندان، الگوهای رفتاری و زیستی، هنرها و بسیار تا عناصر فرهنگی دیگر همگی در شمول میراث تمدنی، فکری و رفتاری نیاکان ما هستند. انتظار ما این است که نگاه شما به میراث فرهنگی به سبب جایگاهی که بر آن ایستاده‌اید دقیق‌‌تر و جامع‌تر باشد و با بهره‌‌گیری از رای و نظر صاحب‌نظران و کارشناسان این حوزه برای آسیب‌‌های فرهنگی و غیرفرهنگی کشور راه‌‌حل‌‌هایی بیابید.

در این نامه آمده است:‌ آقای ضرغامی، مواریث فرهنگی و تمدنی کشور در دهه‌‌های گذشته از وجود نهادهای موازی به شدت آسیب دیده است. کم نیستند بناهای تاریخی که در اختیار وزارتخانه‌‌ها و نهادهایی چون سازمان اوقاف، بانک‌ها، نهادهای نظامی، قضایی، دانشگاه‌‌ها و نظایر اینها هستند و کمترین نظارتی از سوی وزارتخانه بر آنها نمی‌‌شود. فرصت‌‌های آزمون و خطا در این حوزه به سر آمده است و ضرورت دارد تولیت مواریث فرهنگی کشور به‌گونه‌ای ساماندهی شود که چابک، یکپارچه و کارآمد شود و این مهم همت فردی چون شما را می‌‌طلبد.

امید می‌‌رود، خلاف آنچه گذشتگان در این حوزه کردند و به سخن و نگاه کارشناسان و صاحب‌نظران پشت پا زدند، به نظراتشان وقعی بنهید، آنان را فرا بخوانید و برای روزهای بهتر مواریث فرهنگی کشور جریانی قدرتمند و پایدار پدید آورید.

میراث فرهنگی همواره در ایران قربانی گردشگری شده است. با وجود قوانین و نبود زیرساخت‌های مورد نیاز، گردشگری تاریخی فعال‌ترین حوزه گردشگری در ایران است که می‌تواند توریست‌های اروپایی را جذب کند. تنها اهمیت میراث فرهنگی برای دولت، جذب توریست ورودی است، این نگرش که میراث فرهنگی برای هویت و امنیت فرهنگی کشور ضروری است و باید از آن نگهداری شود در ایران، مورد تمسخر قرار می‌گیرد. این از تفاوت‌های اساسی ما با کشورهای توسعه‌یافته است.

اجتماعی و فرهنگیاخبار برگزیدهاقتصاد کلانخواندنی
شناسه : 216708
لینک کوتاه :