تکلیف پولها چه میشود؟
به گزارش جهان صنعت نیوز: مشکل اما از جایی آغاز میشود که میبینیم آقایان در این بخش مورد علاقه خود نیز نه توفیقی دارند و نه راه درستی را انتخاب کردهاند. البته شانس و اقبالشان هم در این زمینه نقش دارد. شاهد آنکه، رییسی پایش به پاستور نرسیده موعد برگزاری نشست شانگهای میرسد و سینگالهای مثبت برای پذیرش عضویت ایران در این سازمان نیز از قبل دریافت شده است. (به گفته علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی) همین میشود که رسانههای حامی دولت فرصت پیدا میکنند تا مدال افتخار عضویت در این سازمان را به گردن دولت سیزدهم بیندازند.
این ماجرا اما وجوه منفی هم برای دولت دارد. مثلا اینکه میزبان، تاجیکستان است و تاکید بر گسترش روابط به خصوص روابط تجاری با این کشور- که در راستای همان سیاست گسترش تجارت با همسایگان مطرح میشود – دولت را با چالشی سخت مواجه میکند.
درست است که تاجیکستان با ما همزبان است و مشترکات فرهنگی بسیار دارد؛ یا همسایه است و عضو شانگهای؛ اما هم او است که کلی بدهی از دوره احمدینژاد به ما دارد که نداده و نمیدهد. همین تاجیکستان است که روابطش با ایران تازه از یکی، دو سال قبل به گرمی گراییده و آن یخ چهار، پنج ساله را آب کرده است. اصلا همین تاجیکستان است که چندین سال با مخالفت خود مانع عضویت دائم ایران در سازمان همکاریهای شانگهای شده بود.
حالا رییسی آمده و میگوید که قرار است تبادلات تجاری با این کشور نیز گسترده شود، آن هم تا ۵۰۰ میلیون دلار! حرفی از بدهیهای قبلی هم نمیزند! کسی هم نمیپرسد که قرار است آنها را وصول کند یا نه. سوال بهتر البته شاید این باشد که ارتباط مسکوت ماندن ماجرای بدهیها با دست برداشتن تاجیکستان از مخالفت با عضویت دائم ایران در شانگهای چیست؟ دیگر آنکه مطالبات قدیمی پیگیری میشود یا در میان تعارفاتی مثل دکترای افتخاری و عکس یادگاری به فراموشی سپرده میشود؟
نرمش ایران
برخی معتقدند که ایران ناگزیر شده درباره پولهای خود نرمش به خرج دهد تا موافقت تاجیکستان را جلب کند و نهایتا عضو دائم اجلاس شانگهای شود! محمدجواد جمالی نوبندگانی، کارشناس مسائل سیاست خارجی که سابقه عضویت در کمسیون امنیت مجلس را هم دارد، همین نظر را دارد اما کمتر صراحت به خرج داده و در لفافه میگوید.
او در گفتوگوی خود با «جهانصنعت» از مزایای ارتقای روابط خاصه روابط تجاری با تاجیکستان گفته و تاکید میکند که گسترش روابط با همسایگان مبتنی بر عقل دیپلماسی، سیاسی و اقتصادی است.
جمالی نوبندگانی از اشتراکات فرهنگی و نزدیکی تاجیکستان به ایران گفته و درباره تعاملات تجاری نیز میگوید: «کل روابط اقتصادی تاجیکستان حدود چهار میلیارد دلار بیشتر نیست. طی سالیان گذشته نیز متاسفانه صادارات ما به این کشور از حدود ۳۰۰ میلیون دلار به ۱۸ میلیون دلار رسید. البته به همین نسبت هم واردات ما کم شده اما تراز تجاری همچنان به نفع تاجیکستان است. ما جایگاه نهم را در تجارت با تاجیکستان داریم و ترکیه و روسیه و.. از ما جلوتر هستند.»
وی تیره و تار شدن روابط دو کشور در سالهای اخیر را متاثر از نفوذ سعودیها میداند و میگوید: «در سالهای اخیر به خاطر نفوذ سعودیها و اماراتیها در تاجیکستان که در پی کمکهای مالی به این کشور بودند، روابط ما با این کشور دچار آسیب شده بود اما امیدوار هستیم که از ظرفیت این کشور هرچند که زیاد نباشد، بهرهمند شویم. چشماندازی هم که دولت سیزدهم تعریف کرده حدود ۵۰۰ میلیون دلار است و امیدواریم از این ظرفیت برای استفاده از سایر ظرفیتها در آسیای میانه استفاده کنیم. گسترش روابط فرهنگی هم میتواند در این زمینه موثر باشد. حتی استفاده از آب تاجیکستان که بسیار برای مناطق شمال شرقی ما مناست است، میتواند عملیاتی شود.»
او برای این سوال که آیا رییسی قادر است پولهای ایران را از تاجیکستان بگیرد، جواب واضحی ندارد و حرف را عوض میکند اما این را هم میگوید که «ما در رابطه با تاجیکستان قبول داریم که مسائلی مطرح است. دولت تاجیکستان مدعی بود که خیلی از طلبها در دولت احمدینژاد هبه بوده و حاضر به پرداخت مطالبات ایران نبود که این، یکی از موارد اختلافی بود.»
جمالینوبندگانی میگوید: «در جریان سفر آقای رییسی به تاجیکستان و در دوشنبه گذشته جلسهای با حضور تجار ایرانی تشکیل شد. به نظر من دولت باید از بخش خصوصی حمایت کند تا این بحثهای قدیمی نتواند دیگر چالشبرانگیز شود.»
این کارشناس مسائل سیاست خارجی در پاسخ به پرسش دیگری مبنی براینکه ایران چطور تاجیکستان را راضی کرده تا از مخالفت با عضویت دائم آن در اجلاس شانگهای دستبردارد؟ میگوید: «ایران عضور ناظر بود و عضویت کامل ایران منوط به این بود که هر هشت عضو قبلی قبول کنند و متاسفانه یکی از کشورهایی که مخالفت میکرد، تاجیکستان بود. به نظر من دولت مجبور بود که قدری برای عضویت در این پیمان هم نرمش بیشتری به خرج دهد.»
وی تاکید میکند: «نمیدانم که چطور راضی کرده چون آنجا نبودهام و از اینکه بدهیها چه میشود هم خبر ندارم.»
ظرفیتها و چالشها
برخی دیگر از کارشناسان اما مثل نوبندگانی قائل به جدی بودن اختلافات مالی بین ایران و تاجیکستان نبوده و صرفنظر کردن تاجیکستان از مخالفت با عضویت دائم ایران در سازمان همکاریهای شانگهای را نیز بیش از آنکه به کوتاه آمدن ایران در قضیه مطالبات مالی مرتبط بدانند به تغییر شرایط سیاسی در تاجیکستان و همچنین نقش مشترکات فرهنگی ربط میدهند.
شعیب بهمن کارشناس مسائل آسیای میانه از جمله همین افراد است. او در گفتوگو با «جهانصنعت» ضمن تاکید بر اینکه «تاجیکستان را باید از دو زاویه روابط فرهنگی و مناسبات دولتها نگریست» میگوید: «ایران اولین کشوری بود که استقلال تاجیکستان را به رسمیت شناخت. در آنجا سفارتخانه دایر و کمکهای اقتصادی متعددی به تاجیکستان کرد و در حوزههای زیرساختی مثل سدسازی، جادهسازی و… سرمایهگذاریهای عمدهای کرد. اما روابط دو کشور از متغیرهای سیاسی مختلفی تاثیر میپذیرد. اتفاقات و رویدادهای داخلی در تاجیکستان و به ویژه در سالهای اخیر و تشدید اختلاف بین دولت آقای رحمان با حزب نهضت اسلامی از یک سو و از سوی دیگر تاثیرات برخی کشورها مثل آمریکا و عربستان که بر تصمیمگیریها داشتند، در کنار برخی مناقشات یا مسائل اقتصادی در داخل ایران مثل موضوع بابک زنجانی که در روابط دو کشور خیلی برجسته بود، دست به دست هم دادند تا روابط دو کشور دچار چالشها و مشکلاتی شود.»
این کارشناس مسائل سیاست خارجی از سیاست دولت سیزدهم در زمینه گسترش تعاملات با همسایگان استقبال میکند و میگوید: «اگر این سیاست به شکل جدی پیگیری شود، تاجیکستان میتواند یک بازار قابل توجه برای صادرات خدمات و کالاهای ایرانی باشد.»
او در پاسخ به اینکه چطور باید نگرانیها را رفع کرد؟ میگوید: «واقعیت این است که در دولت احمدینژاد هم سرمایهگذاری قابل توجهی در تاجیکستان به شکل عملی صورت نگرفت. او یکی، دو بار سفر کرد و وعدههایی را داد که عملیاتی هم نشد و اساسا یکی از دلایل دلخوری تاجیکها همین بوده است.»
تغییر موضع در پی تغییر وضعیت
شعیب بهمن با اشاره به بحث بدهیهای تاجیکستان ادامه میدهد: «بخشی از بدهیها مرتبط با پرونده بابک زنجانی است و تا وقتی که آن پرونده حل و فصل نشود، این مساله هم پیش نمیرود و آن پرونده هم سیاسی شده و لاینحل مانده است، یعنی این لاینحل ماندن صرفا به تاجیکستان مربوط نیست. در وهله اول باید تکلیف پرونده بابک زنجانی مشخص شود و بعد ایران بتواند بر اساس آن تصمیم با تاجیکها مذاکره کند.»
این کارشناس مسائل آسیایمیانه معتقد است خروج تاجیکستان از موضع مخالفت با دائمی شدن عضویت ایران در سازمان همکاریهای شانگهای نیز به مسائل سیاسی و تغییر وضعیت نسبت به چند سال گذشته ربط دارد. او میگوید: «مشکل اصلی در آن برهه زمانی که مخالفت میکرد، ارتباط حزب نهضت اسلامی با ایران بود. این موضوعی نسبتا پیچیده بود زیرا در دوره جنگ داخلی در تاجیکستان، ایران و روسیه دو میانجی برای پایاندادن به جنگ بودند که بر همین مبنا ایران هم روابط خوبی با دولت و هم با حزب نهضت اسلامی داشت. اتفاقاتی که در فضای داخلی تاجیکستان افتاد و به تیره شدن روابط دولت با حزب منتهی شد، برخی چهرههای معروف و محبوب حزب دستگیر یا ناگزیر به فرار از تاجیکستان شدند که همه اینها در روابط تاجیکستان با ایران تاثیرگذار بود. البته ایران در آن دوره هم به درستی از نقش خود به عنوان میانجی برای پایان دادن به این چالش داخلی استفاده نکرد. به هر روی این مساله به بهانهای تبدیل شد که اختلافات و تنشهایی در روابط دو کشور بروز کند و به واسطه همین اختلافات تاجیکستان به عضویت دائم ایران در سازمان همکاریهای شانگهای رای منفی داد.»
او میافزاید: «اکنون چند سال از آن اختلافات گذشته و تنشهای داخلی در این کشور تا حد زیادی کنترل شده است. ضمن اینکه نباید روابط دو کشور را صرفا بر مبنای تعاملات دولتها تعریف کرد. به هرحال افکار عمومی و مردم تاجیکستان همواره ایرانیها را دوست داشته و دارند یعنی الزاماتی فارغ از مسائل سیاسی بر روابط دو کشور حاکم بوده و در این دیدگاهها نقش داشته است.»
چشمانداز مبهم
حال باید منتظر ماند و دید که اولا شعارهای دولت رییسی در زمینه گسترش تعاملات چقدر عملیاتی میشود؟ ثانیا تاجیکستان به اقدامات ایران در این راستا چطور جواب میدهد؟ آیا حسنهشدن روابط به حلاختلافات پیشین و وصول مطالبات ایران هم منجر خواهد شد یا آن پولها همانطور که امروز حدس زده میشود، بهای رای مثبت به عضویت ایران در سازمان همکاریهای شانگهای بوده است؟
اخبار برگزیدهاقتصاد کلانسیاسیلینک کوتاه :