آیا واقعا ایران به پیمان شانگهای پیوسته است
مهدی مطهرنیا * در نظام جمهوری اسلامی ایران سازمانهای بینالمللی در چارچوب ایدئولوژیک حاکم بر آن، متغیرهای وابسته به قدرتها و ابرقدرتهای شرق و غرب هستند. در دهههای نخست انقلاب شرکت در سازمانهای بینالمللی یک امر نامیمون اما ضروری برای اعلام مواضع ایران محسوب میشد.
در سردر وزارت خارجه ما پارادایم نه شرقی نه غربی جمهوری اسلامی نوشته شده بود و این پارادایم مستقر بر یک نگاه مذهبی و قاعدهای تحت عنوان نفی سبیل قرار میگرفت که بر این باور بود سازمانهای بینالمللی و توافقنامههای منطقهای و فرامنطقهای ابزار دست قدرتهای بزرگ برای تسلط بر کشورهای کوچک یا متوسط است.
پرسش اکنون این است که اگر پیوستن به شانگهای در مسیر منافع ملی ایران است آیا حدود ۲۰ سال درخواست پیوستن به شانگهای که امروز عملیاتی شده است تضمینکننده منافع ملی ایران است؟ و اگر هست در مقام مقایسه پیمان شانگهای و اعضای آن از مولفههای بهتری برای شراکت برخوردارند یا دیگر رقبای آنها در عرصه بینالمللی ایران از کدام پیمانها و اتحادیهها میتوانند بهرهمند شوند و رشد و پیشرفت و توسعه ملی خود را شاهد باشند؟
اکنون بعد از دو دهه تلاش ایران در فضای تجدیدنظر در پارادایم نه شرقی نه غربی جمهوری اسلامی به پارادایم نزدیک و متحد شدن با شرق علیه غرب برای بقای جمهوری اسلامی به شانگهای پیوسته است. اتحادیههای دیگر منطقهای مانند اکو هستند که ایران قبلا به آنها پیوسته است، اما نتایج این نشستها چه بوده است؟ روزگاری ایران و سالنهای بزرگ تشریفات در تهران و شهرهای بزرگ مملو از سمینارهای دفاع از نهضتهای آزادیبخش بود. اما اکنون ایران باید برآورد کند که از آن هزینهها چه آوردههایی دارد؟
پیوستن ایران به شانگهای و قبول عضویت دائم ایران در این پیمان در منطق بوروکراتیک پیماننامه موجود، حداقل دو سال زمان برای عملیاتی شدن به خود اختصاص میدهد. یک سال و نیم زمانی که آقای خطیبزاده سخنگوی وزارت خارجه برای انجام مقدمات و تشریفات اداری پیوستن ایران به پیمان شانگهای اعلام کرده، زمان خوشبینانهای است. با توجه به سیر تحولات موجود در منطقه و نظام بینالملل معلوم نیست دو سال آینده چه رخدادهایی روی خواهد داد و ما در کجای منطقه و نظام بینالملل خواهیم ایستاد که در حال حاضر بگوییم چنان میشود. اما پذیرش ایران در شانگهای که حاصل دو دهه تلاش دولتهای گوناگون بوده است با توجه به امضای توافقنامه استراتژیک ۲۵ساله با پکن و ۲۰ساله با مسکو، میتواند دلیلی برای خروج ایران از انزوای سیاسی را مطرح و از نظر تبلیغاتی اهمیت پیدا کند. اما سوال اینجاست که آیا واقعا ایران به شانگهای پیوسته است؟ آیا به عنوان یک عضو شانگهای سایر اعضای شانگهای حاضر هستند با نادیده گرفتن تحریمهای آمریکا علیه ایران همکاریهای خود را با ایران افزایش دهند و از ایران حمایت کنند؟
عضو یک کلوپ یا پیمان شدن، یک چیز است و استفاده از آن کلوپ و داشتن مواهبی برای عضو شدن در این مجموعهها، از اهمیت بیشتری برخوردار است. لذا آنچه سخنگوی وزارت خارجه گفته نزدیک به واقعیت است و در عین حال عضویت دائمی ایران و گذر از این مرحله، باید همراه با آیندهبینی و به گونهای باشد که بتوانیم از مواهب این حضور به نفع منافع ملی استفاده کنیم.
* استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل سیاست خارجی
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :