تغییر پارادایم در قالب یک دولت چپگرا
به گزارش جهان صنعت نیوز: چین اقتدار خود در منطقه هند و اقیانوس آرام را گسترش داد و روسیه پس از ضمیمه کردن شبهجزیره کریمه به خاک خود در سال ۲۰۱۴ بیش از پیش به بازیگری غیرقابل اعتماد در صحنه جهانی تبدیل شده است. در دوران ریاستجمهوری دونالد ترامپ روابط دوجانبه آسیب دید، اوضاع خاورمیانه همچنان بحرانی است و کشورهای اروپایی مانند فرانسه منتظر ترسیم خطوط کلی سیاست خارجی آلمان به عنوان قدرت برتر اقتصادی اتحادیه اروپا هستند. در دوران مرکل، آلمان با فرستادن اسلحه به خاورمیانه و تقویت روابط خود با اسراییل از بسیاری از پناهندگان استقبال کرد. آیا صدراعظم جدید سیاست جدیدی در پیش خواهد گرفت؟
«الجزیره» در گزارشی به مهمترین چالشهای دولت آینده آلمان در عرصه سیاست خارجی پرداخته و اینکه جانشین آنگلا مرکل باید چه مسائلی را در اولویت کاری خود قرار دهد.
سیاست آلمان پس از مرکل در خاورمیانه
میراث مرکل در خاورمیانه را میتوان اهداف غالبا دوگانه و مغایر با واقعیت ارزیابی کرد. پس از مرکل، نباید انتظار داشت که برلین مسیر خود را در خاورمیانه تغییر دهد. با این وجود، جانشین مرکل، چه آنالنا باربوک (سبزها)، چه آرمین لاشت (CDU) و چه اولاف شولتس (SPD) باشد، باید به سوالات مربوط به موقعیت آلمان در زمینه فروش سلاح، رابطه اسراییل- فلسطین و موضوع پناهندگان در خاورمیانه پاسخ دهد.
از یک سو، آلمان منادی صلح در منطقه، مروج دموکراسی و حاکمیت قانون بوده حمایت از تسلیحات و حقوق بشر کرده و در عین حال به افراد در خطر پناه میدهد. اما از سوی دیگر، سالهای حکمرانی مرکل نیز مترادف با فروش قابل توجه تسلیحات آلمان به این منطقه بوده است. پیتر دیوزمن، محقق ارشد موسسه تحقیقات صلح استکهلم (SIPRI) در این خصوص به الجزیره میگوید: آلمان یکی از بزرگترین کشورهای صادرکننده سلاح در جهان است.
وی گفت: در سال ۲۰۲۰- ۲۰۱۶، این موسسه برآورد کرد که آلمان ۵/۵ درصد از صادرات تسلیحات در سطح جهان و ۹/۳ درصد از واردات تسلیحات در خاورمیانه را به خود اختصاص داده که این کشور را در شمار چهارمین صادرکننده بزرگ تسلیحات قرار میدهد. این برآورد نشان میدهد که چرا بازیگرانی مانند مصر یا عربستان سعودی- باوجود اتهامات گسترده در مورد نقض جدی حقوق بشر هر دو- مدتهاست که به عنوان شرکای تجاری ارزشمند شناخته میشوند.
این دوگانگی منافع تجاری و انساندوستی در دوران مرکل در روابط بینالملل به طور معقول رایج است. دولتها به ویژه کشورهای موفق، همیشه سیاست خارجی خود را بر اساس یک استاندارد دوگانه محکم بنا میکنند و آرمانگرایی و واقعگرایی دست به دست هم میدهند.
اهداف اصلی آلمان در خاورمیانه جلوگیری از گسترش سلاحهای هستهای در منطقه، ایجاد ثبات از جمله برای جلوگیری از به جریان افتادن موج جدید پناهجویان و مقابله با تروریسم است. کرستین مولر کارشناس مسائل خاورمیانه در انجمن سیاست خارجی آلمان بر این باور است که در این کشور جای یک سیاست خارجی قاطع و نظاممند در قبال کشورهای عربی خالی است.
امارات متحده مهمترین شریک تجاری آلمان در منطقه است. آلمان حتی این کشور را شریکی استراتژیک میداند. با وجود اینکه امارات متحده عربی در جنگ یمن مشارکت دارد، هنوز هم کالاهای تسلیحاتی ساخت اروپا و آلمان را دریافت میکند.
دولت آلمان در سال ۲۰۲۰ میلادی با صدور تسلیحات به ارزش ۱۶/۱ میلیارد یورو به کشورهایی موافقت کرد که در جنگهای یمن یا لیبی درگیرند، از جمله صدور اسلحه و تجهیزات نظامی به مصر به ارزش ۷۵۲ میلیون یورو. قطر (بیش از ۳۰۵ میلیون یورو)، امارات متحدهعربی (۳/۵۱ میلیون یورو)، کویت (۴/۲۳ میلیون یورو) و ترکیه (حدود ۲۳ میلیون یورو) در رتبههای بعدی قرار دارند.
در سال ۲۰۲۰، ارزش کلی مجوزهای صادرات تجهیزات نظامی آلمان به عربستان در ۹ سال گذشته بالغ بر ۳/۳ میلیارد یورو (۸۷/۳ میلیارد دلار) بوده است- حتی در شرایطی که صادرات سلاح پس از قتل خاشقجی به عربستان در ۲۰۱۸ متوقف شد.
رابطه با اسراییل
اسراییل نیز در ۱۶ سال صدارت مرکل از آلمان سود برده است. مرکل بارها بر حمایت بیقید و شرط برلین از اسراییل تاکید کرده است. اسراییل تجهیزات نظامی از برلین دریافت کرده، به ویژه در دوران مرکل. تا به امروز، آلمان دومین صادرکننده بزرگ اسلحه به اسراییل بوده و ۲۴ درصد از واردات اسراییل را بین سالهای ۲۰۰۹ تا ۲۰۲۰ به خود اختصاص داده است.
اینها شامل زیردریاییهای دلفین، اجزای سلاح و فناوری مورد استفاده برای تانکهای اسراییلی، قایقهای تندرو و هلیکوپترها میشود. برخی از این فناوری قبلا مستقیما در جنگ استفاده شده است. تانکهای اسراییلی با موتورهای آلمانی در غزه و هواپیماهای تایفون سعودی در یمن مورد استفاده قرار گرفت.
به طور کلی، کشورهایی مانند آلمان که نوعی از سیاست خارجی را دنبال میکنند باید با دقت و منظم بررسی کنند که آیا سیاستهای صادرات سلاح آنها واقعا در چنین سیاستهای خارجی نهفته است یا انگیزهها و مفروضات اقتصادی را در اولویت قرار دادهاند. در مورد آلمان، ممکن است تامین تسلیحات در تقویت روابط و نفوذ در کشورهای خاورمیانه در اولویت باشد.
دولت مرکل هرگز تمایلی به تجدیدنظر واقعی در سیاست خود احساس نکرده بود، زیرا این موضوع یک مناقشه داخلی نیست. با این حال، با رایگیری تغییر پارادایم در قالب یک دولت چپگرا ظاهر میشود. دیدن اینکه آیا دولت فدرال چپ جدید واقعا سیاست صادرات سلاح را تغییر میدهد، هیجانانگیز خواهد بود. در طول مبارزات انتخاباتی، مسائل سیاست خارجی محدود به تعهدات حفظ اتحادها و تعهدات آلمان در جهان بوده است. علاوه بر این، با توجه به اینکه دولت جدید احتمالا از یک ائتلاف سه حزبی تشکیل خواهد شد، به سختی میتوان حدس زد که چنین ائتلافی در نهایت چه مسیری را در پیش خواهد گرفت، به استثنای اسراییل.
هیچیک از نامزدها وضعیت موجود آلمان در درگیری بین اسراییل و فلسطینیان را تغییر نمیدادند. حتی اگر کسی تمایل به این کار داشت، گزینهها نسبتا محدود هستند. به طور کلی، این منصفانه است که فرض کنیم خاورمیانه حتی پس از مرکل به کانون سیاست آلمان تبدیل نخواهد شد. با این حال، مشکل پناهندگان به تعهد و کمک بیشتری نیاز دارد.
در نهایت، از صدراعظم و دولت جدید آلمان انتظار میرود که این کشور در صحنه سیاسی جهان از جمله در خاورمیانه مسوولیت بیشتری برعهده بگیرد؛ مسوولیتی که از ایفای نقش یک میانجی، برای نمونه در بحران لیبی، فراتر رود.
انتظار اتحادیه اروپا و فرانسه
به نوشته روزنامه «تاگس اشپیگل»، یکی از نمایندگان فرانسه در پارلمان اروپا که از معتمدان رییسجمهوری، امانوئل ماکرون به شمار میرود میگوید، پاریس پیش از هر چیز انتظار دارد که تشکیل دولت ائتلافی آلمان هر چه زودتر انجام شود. در انتخابات روز یکشنبه حزب سوسیالدموکرات بیشترین آرا را به دست آورد و اولاف شولتس، با جانشینی مرکل اعلام کرده که با احزاب سبزها و دموکراتهای آزاد برای تشکیل دولت وارد گفتوگو میشود.
فرانسه از ابتدای سال ۲۰۲۲ ریاست دورهای اتحادیه اروپا را برعهده میگیرد و پاریس انتظار دارد که تا آن زمان دولت ائتلافی آلمان تشکیل شده باشد. ماکرون بارها خواستار تقویت قدرت دفاعی کشورهای عضو اتحادیه اروپا شده است. دولت جدید آلمان باید در این زمینه مواضع خود را روشن کرده و در عین حال رویکردی اتخاذ کند که به شکاف در میان اعضای پیمان ناتو منجر نشود.
فرانسه از دولت جدید آلمان انتظار دارد در سیاست خارجی و دفاعی خود منافع کشورهای عضو اتحادیه اروپا را در نظر بگیرد. پاریس از جمله خواستار تولید مشترک یک جنگنده اروپایی است که میتواند به معنای توقف تولید مستقل هواپیماهای جنگی در کشورهایی مانند آلمان و فرانسه باشد. حزب سوسیالدموکرات در ماه ژوئن امسال و در بحثهای مربوط به بودجه آلمان برای آزادسازی هزینههای این پروژه شرطهایی تعیین کرد.
چالش ورود پناهجویان از مرز بلاروس
در هفتههای گذشته ورود غیرقانونی مهاجران از مرزهای بلاروس به کشورهای عضو اتحادیه اروپا به شدت افزایش یافته و تعداد زیادی از آنها از طریق لهستان وارد آلمان شدهاند. حدود سه ماه پیش اتحادیه اروپا در واکنش به سرکوب، آزار و تعقیب منتقدان در بلاروس، تحریمهای سختی علیه الکساندر لوکاشنکو رییسجمهوری بلاروس اعمال کرد.
دولت لوکاشنکو در اقدامی تلافیجویانه که با انتقادهای بینالمللی شدیدی روبهرو شده، مرزهای خود با کشورهای لیتوانی، لهستان و لتونی را باز گذاشت تا مهاجرانی که اغلب از افغانستان، سوریه و عراق هستند بتوانند وارد اتحادیه اروپا شوند. چنانچه افزایش ورود غیرقاونی پناهجویان از این مسیر تازه ادامه یابد، دولت آینده آلمان باید درباره سختگیری در مرزهای اتحادیه اروپا و چگونگی تقسیم احتمالی پناهجویان میان کشورهای عضو اتحادیه تصمیمگیری کند.
اختلاف با اعضای اتحادیه بر سر نقض حکومت قانون
آلمان با برخی کشورهای اروپایی نظیر لهستان به خاطر آنچه نقض حاکمیت قانون عنوان میشود اختلاف دارد. کمیسیون اتحادیه اروپا به تازگی در واکنش به تصمیمهای دولت لهستان که دخالت در استقلال قوه قضاییه ارزیابی میشود خواستار مجازات و جریمه این کشور شد.
آنگلا مرکل از سیاستهای معتدلتری در قبال لهستان پشتیبانی میکرد و در سفر اخیر خود به ورشو خواستار حل مشکلات از طریق گفتوگو شد و از تصمیم کمیسیون اروپا برای شکایت از دولت لهستان به طور ضمنی انتقاد کرد.
حزب سبزها که به احتمال زیاد در دولت ائتلافی جدید آلمان حضور دارد، با انتقاد از نرمش مرکل در برابر ورشو خواستار برخورد قاطع با کشورهای عضو اتحادیه است که به نقض حکومت قانون متهم میشوند. بر این اساس نحوه تعامل با اینگونه کشورها که بلغارستان و مجارستان هم در زمره آنها به شمار میروند، میتواند یکی از چالشهای سیاست خارجی دولت جدید آلمان باشد.
ترمیم آسیبهای رابطه با آمریکا
در چهار سالی که ترامپ در کاخ سفید بود روابط برلین و واشنگتن لطمه زیادی خورد و با چالشهای زیادی روبهرو شد. جو بایدن تلاش میکند مناسبات آسیب دیده دو کشور را ترمیم کند، اما از آلمان انتظارات مشخصی هم دارد. آمریکا در سالهای گذشته بارها از آلمان به خاطر عدم افزایش بودجه دفاعی انتقاد کرده است. دولت بایدن علاوه بر این از آلمان میخواهد در رهبری اتحادیه اروپا مسوولیت بیشتری برعهده بگیرد.
کشورهای عضو ناتو متعهد شدهاند، دستکم دو درصد تولید ناخالص داخلی را صرف تقویت بنیه دفاعی خود کنند. بودجه دفاعی آلمان همواره کمتر از این میزان بوده و واشنگتن برای افزایش آن به برلین فشار میآورد. با توجه به ترکیب احتمالی دولت جدید آلمان به نظر نمیرسد آمادگی برای برآورده کردن این درخواست با استقبال زیادی به خصوص از طرف حزب سبزها روبهرو شود. سیاست آمریکا برای کاهش یا خروج کامل نیروهایش از برخی مناطق به احتمال زیاد دولت جدید آلمان را وادار میسازد در زمینه تقویت بنیه دفاعی خود اقدام کند و این مساله ممکن است در بین احزاب ائتلافی مشکلآفرین شود.
درس سقوط کابل
آمریکا ترجیح میدهد نیروهای خود را بیشتر صرف مهار قدرت روزافزون چین کند. خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان که خروج اجباری نیروهای ناتو، از جمله نظامیان آلمانی را به دنبال داشت کشورهای قدرتمند اتحادیه اروپا نظیر فرانسه و آلمان را بیش از پیش متقاعد کرد که سیاست دفاعی مستقلی از واشنگتن اتخاذ کنند.
اینکه دولت آلمان با این مساله چگونه برخورد میکند هنوز مشخص نیست. رییسجمهوری آلمان ۲۴ سپتامبر در نشست مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک بر اراده آلمان برای شکل دادن به سیاست خارجی تاکید کرد و گفت حتی پس از شکست ماموریت افغانستان کنار کشیدن از جهان برای این کشور گزینهای نیست. فرانک والتر اشتاینمایر سقوط کابل را یک نقطه عطف و سرخوردگی ژئوپولتیک خواند و خاطر نشان کرد درسی که از این رویداد باید گرفت این است که سیاست خارجی باید صادقانهتر، هوشمندانهتر و در عین حال قدرتمندتر باشد.
انتظار از آلمان برای مقابله با چین و روسیه
جو بایدن بارها ابراز امیدواری کرده که آلمان برای تدوین استراتژی مشترک کشورهای غربی در مقابله با چین و روسیه نقش فعالتری بازی کند. با این همه اتحادیه اروپا در آستانه ورود بایدن به کاخ سفید و زمانی که ریاست دورهای شورای اروپا را آلمان برعهده داشت با چین قراردادی در زمینه سرمایهگذاری امضا کرد. انتظارات آمریکا از آلمان درباره نقشآفرینی در مقابله با چین و روسیه احتمالا در دولت جدید برلین نیز برآورده نمیشود؛ آلمان بسیار بیشتر از ایالات متحده به روابط اقتصادی با چین وابسته است و از نظر جغرافیایی در فاصله نزدیکتری به روسیه قرار دارد.
بر این پایه برای دولت ائتلافی آلمان نیز دشوار خواهد بود صریحتر از دولت مرکل نسبت به مسائلی مانند نقض حقوق بشر در چین واکنش نشان دهد.
آفریقا امیدوار به ادامه کمکهای آلمان
کشورهای آفریقایی امیدوارند پس از کنارهگیری انگلا مرکل، صدراعظم آلمان، دولت جدید این کشور همچنان کمکهای هر چند ناچیز خود به این قاره به ویژه در زمینههای مقابله با تروریسم، توسعه اقتصادی و فناوری را ادامه دهد.
در دوران صدراعظمی مرکل، ساحل یکی از اولویتهای آلمان در سیاست خارجی بود. نیجر، یکی از کشورهای مورد حمایت برلین خواستار تداوم این امر است. ساحل، منطقهای است با اقلیم و تنوع زیستی همگون که میان صحرای بزرگ آفریقا قرار گرفته است. این منطقه در شمال آفریقا از اقیانوس اطلس تا دریای سرخ کشیده شده است. در ماه آگوست گذشته، رییسجمهوری نیجر در کنفرانس توافق با آفریقا در برلین از مقامهای آلمان خواست تا روابط میان دو کشور را تقویت کنند.
حتی اگر آفریقا اولویت آلمان نباشد که همچنان سرمایهگذاری اندکی در این قاره دارد، افزایش حضور آلمان در ساحل، این کشور را بیشتر برجسته و پایتختهای آفریقایی را به مطالبه بیشتر ترغیب میکند. اما در اینجا، مانند دیگر نقاط جهان، برلین همچنان در تغییر وزن اقتصادی خود به نفوذ دیپلماتیک مردد است. مرکل چندیپیش اعلام کرد در سال جاری میلادی بیش از ۷۰ میلیون دوز واکسن کرونا را در اختیار کشورهای آفریقایی قرار میدهد. آخرین تعهد برلین اهدای ۳۰ میلیون دوز واکسن بود.
آلمان درصدد کاهش فقر در کشورهای آفریقایی از جمله کشورهایی است که در چند سال اخیر صدها هزار تن از مردمان آنها به عنوان پناهجو راهی اروپا از جمله آلمان شدهاند. صدر اعظم آلمان پیشتر همچنین خواستار مساعدت بیشتر کشورهای صنعتی برای انتقال اسلحه به کشورهای آفریقایی برای مبارزه با گروههای ستیزه جو و تقویت امنیت شده بود.
اخبار برگزیدهاقتصاد کلانسیاسیلینک کوتاه :