دیپلماسی به جای جنگ
به گزارش جهان صنعت نیوز: تمامیت ارضی به خصوص وقتی که خطر افزایش قومگرایی و آسیب به ملیگرایی هم در کار باشد، مساله حساسی است و به همین خاطر شاهد واکنشهای پیدرپی و بعضا تندی در ایران و در سطوح فضای مجازی، رسانهها و مسوولان و مقامات تصمیمگیرنده هستیم. از نمایندگان مجلس که در خط و نشان کشیدن تند میروند گرفته تا «کیهان» که معتقد است: «از آنجا که صحبت از شکلگیری یک تهدید امنیتی قطعی علیه جمهوری اسلامی است، ایران حق دارد بدون هماهنگی با جایی و یا با فردی، کانون توطئه علیه خود را از کار بیندازد و با آن مقابله کند.»
در پی چنین واکنشهایی است که یک نگرانی جدی ایجاد میشود؛ نگرانی از اینکه ایران از موضع همیشگی خود یعنی هشدار و تساهل فاصله بگیرد و به سوی درگیری برود یا حداقل برخی مواضع طرف مقابل که به جد هم مورد حمایت و پشتیبانی اسراییلیها است، به درگیری ترغیب کند.
از همینرو است که شاهدیم برخی کارشناسان و تحلیلگران داخلی از ضرورت تجدیدنظر در سیاستها و توجه بیشتر به امر دیپلماسی میگویند. مثلا حشمتالله فلاحتپیشه، کارشناس مسائل سیاست خارجی که سابقه عضویت در کمیسیون امنیت ملی مجلس را دارد، معتقد است در قضیه آذربایجان باید وارد فاز تنشزدایی شد.
او در گفتوگو با «جهانصنعت» با تاکید بر اینکه «سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نیازمند یک بازنگری کلی است» گفت: «ایران بر اساس سیاست سی سال گذشته خود تحولات منطقه را تحلیل و دنبال میکند. درحالی که در این سی سال عوامل و شرایط مختلفی شکل گرفته و حتی یک نظم جدید در دنیا روی کار آمده و به هیچ وجه وضعیت جمهوری آذربایجان با آن آذربایجان زمان جنگ قرهباغ یکسان نیست. سیاست ایران در قبال آذربایجان اما همان سیاست سیسال قبل است. یعنی بر اساس همان تز یک موضع حمایت از جمهوری آذربایجان را در پیش گرفته بدون اینکه حتی برای ساماندهی و مدیریت مرزی اندیشه شود.»
این نماینده پیشین مجلس افزود: «این نشاندهنده اشتباهات مکرری است که در سیاست خارجی ایران شکل میگیرد. این سیاست خارجی بر اساس چندکلید واژه شکل میگیرد درحالی که در دنیای امروز کلیدواژههای جدید و مفاهیم جدید، تفاسیر، بازیگران و منافع جدیدی شکل گرفته است. در جمهوری آذربایجان نیز همین طور است. به نظر من در جنگ سال قبل موضع ایران اصلا قابل دفاع نبود. در جمهوری اسلامی ایران میتوانستند به گونهای عمل کنند که به جای آنکه جنگ تعیینکننده سرنوشت منطقه باشد، دیپلماسی تعیینکننده بشود اما دیدیم که جنگ تعیینکننده شد.»
فلاحتپیشه ادامه داد: «با وجود اینکه عمق استراتژیک جمهوری آذربایجان در قبال جمهوری اسلامی ایران بیشتر از چند ساعت دوام نمیآورد، شاهدیم که ادبیات تندی در این کشور شکل گرفته و این هم ادبیات خاص آنها نیست و حتی در راستای منافع ملی آنها نیست، بلکه ادبیاتی است که از بیرون کنترل میشود.»
نیاز به خودانتقادی
فلاحتپیشه با تاکید بر اینکه «در بحث جمهوری آذربایجان بیش از هر چیز نیازمند خودانتقادی هستیم» گفت: «خودانتقادی نسبت به اینکه حداقل در طول ۱۶ سال گذشته هیچ یک از دولتها در ایران اصل اساسی چشمانداز بیستساله یعنی تعامل سازنده را اجرایی نکردهاند. ما در چشماندازی که طی بیست سال داریم و البته شانزده سال از آن گذشته، ایران باید با دنیا تعامل سازنده ایجاد کند اما این تعامل نه در سطح بینالمللی و نه منطقهای و نه در مناسبات دوجانبه شکل نگرفته و حتی در این مدت بیشترین دشمنسازیها توسط برخی مسوولان کشور ما شکل گرفته و این به خاطر نگاه جزمی سه دهه گذشته است، به نحوی که بازیگرانی از حداقل توان رقابت با ایران برخوردار نیستند و هم در تبانی با چالشهای بینالمللی برای ایران نقش ابتدایی را بازی میکنند.»
این کارشناس مسائل بینالمللی گفت: «به نظر من این بازنگری باید صورت بگیرد و کشور در درجه اول مشغلههای بینالمللی و جهانی خود را به حداقل برساند. مانور نظامی که ایران صورت داد از نظر فنی نشان داد که جمهوری آذربایجان نباید به یک سری پیمانهای نظامی دلخوش باشد چون مشخص شد که عمق استراتژیک جمهوری آذربایجان در قبال ایران در طول چند ساعت شکننده میشد و نه چند روز و چند ماه. این مانور پیام مهمی داشت اما به این معنی نیست که جمهوری اسلامی ایران راهبرد نظامی را در پیش گرفته است.»
اهمیت فاز تنشزدایی
فلاحتپیشه با تاکید بر اینکه «در قضیه آذربایجان باید وارد فاز تنشزدایی شد» گفت: «عوامل افراطی نه در راستای منافع جمهوری آذربایجان کار میکنند و نه منافع جمهوری اسلامی ایران و منافع منطقه را در نظر دارند، این عوامل در اثر نظمی که بعد از فروپاشی شوروی شکل گرفت، از نظر مالی، اطلاعاتی و سیاسی به عامل خارج از جمهوری آذربایجان وصل شدند و برای همین سعی میکنند که به تنشها دامن بزنند. این کار سخت هم نیست. در داخل ایران اما باید مقتضیات بلندمدت منطقه را دید و گرفتار فضای افراطی نشد.»
این عضو سابق کمیسیون امنیت ملی و سیاسی خارجی مجلس همچنین گفت: «من معتقدم که جمهوری آذربایجان برای تنشزدایی با ایران پیشقدم میشود و ایران هم باید وارد همین فضا شود. این جایی است که دیپلماتها و عوامل منطقهای که مناسبات خاص قومی، عشیرهای با هم دارند باید فعال شوند و به جای اینکه مواضع افراطی بگیرند، شرایط را تعدیل کنند و قرابتهای دو ملت ایران و آذربایجان خیلی بیشتر از چالشهای به وجود آمده است. مردم جمهوری آذربایجان نیز نباید اجازه دهند که سیاست کشورشان وارد توهم همآوردی با ایران پیش برود. این توهم است که سبب میشود آینده خوبی در انتظارشان نباشد.»
اهمیت کاهش التهابات
علی بیگدلی دیگر تحلیلگر مسائل بینالمللی هم تقریبا همین نظر را دارد. او در گفتوگو با «جهانصنعت» به فشارهای اسراییلی در شمال و جنوب ایران اشاره و تاکید کرد که نباید «مقابله به مثل از طریق نظامی» داشته باشیم. او با تاکید بر «آرزوی اسراییل این است که بین ایران و جمهوری آذربایجان درگیری ایجاد شود» همچنین با توجه به اینکه در ترکیه هم اردوغان چندی قبل پیام دوستانهای به اسراییل فرستاد باید بدانیم که تمام شرایط به نحوی است که اسراییل دلخوش است ما را تحت فشار بگذارد. سفر وزیر خارجه اسراییل به بحرین و بحث ایجاد گنبد آهنین هم نشانه همین قضیه است. بر این اساس ما نباید خیلی گرفتار تحریکات آنان شویم.»
وی افزود: «ما برای کاهش التهابات باید بلافاصله مذاکرات برجام را شروع کنیم و به کارشناسان آژانس اجازه دهیم که دوربینهای خود را دو مرتبه نصب کنند و با این کار قدری آرامش به فضای منطقه دهیم.»
این تحلیلگر مسائل بینالمللی تاکید کرد: «از طرف دیگر اگرچه سفیر ما در جمهوری آذربایجان با برخی مقامات نظامی آن کشور ملاقات کرده اما این کافی نیست و پیشنهاد من این است که هیات بلندپایهای از طرف وزیر امور خارجه یا شورای عالی امنیت ملی به شیوه دیپلماسی محرمانه با مقامات جمهوری آذربایجان مذاکره کنند.»
بیگدلی خاطرنشان کرد: «راهحل نظامی راه مناسبی برای ما نیست و در صورتی که وارد جنگ شویم، وضعیت بسیاری خطرناک خواهد شد و بهترین راه این است که ما دست به یک دیپلماسی پنهانی بزنیم و التهاب را کاهش دهیم.»
آزمون دولت رییسی
موید صدر حسینی نماینده سابق مجلس نیز از دیگر کسانی است که اصرار دارد این کار باید با دیپلماسی و به دور از افراطگرایی حل و فصل شود. او در گفتوگو با کانال تلگرامی «عصر ما» گفته است: «احساساتی کردن تنشی که این روزها بین جمهوری اسلامی ایران و جمهوری آذربایجان بر سر یک گذرگاه مرزی ایجاد شده از سوی برخی محافل رسانهای کشور و تبدیل آن به یک موضوع ایدئولوژیک و مبارزهطلبانه اشتباهترین موضعگیری است که میشود درباره آن داشت.»
او میگوید: «شما اگر به اختلافات جاری میان کشورهای اروپایی نگاه کنید میبینید که سعی میکنند بیشترین اختلافات را با گفتوگو حل کنند و فضا را چنان تند نمیکنند که کسی به ذهنش برسد احتمال اقدام نظامی هم هست. در مورد اختلافات ایجاد شده بین تهران و باکو هم شاید نیاز به این حجم از تهدید و قدرتنمایی و بالابردن سطح تنش نبود و میشد از مسیر دیپلماتیک تنش را مهار کرد. از این حیث این آزمونی است که پیش روی تیم سیاست امور خارجی دولت آقای رییسی قرار دارد تا نشان دهند تا چه حد میتوانند قدرت دیپلماسی را نشان دهند.»
با این همه تاکید بر اهمیت دیپلماسی از نوع پنهان و آشکار و این همه هشدار از تبعات ورود به فاز افراطیگری و هیجانی کردن قضیه، باید منتظر ماند و دید که دولت رییسی و تیم دیپلماسی او چه میکند. معقولانه و هوشیارانه اقدام و موقعیت را مدیریت کرده یا مثل «کیهان» و برخی نمایندگان مجلس، هیجانزدهشده و گمان میکند که طرف مقابل در این قضیه صرفا یک جمهوری آذربایجان سیساله و جوان است.
اخبار برگزیدهپیشنهاد ویژهسیاسیلینک کوتاه :