ثمره وعده‌های‌ توخالی

به گزارش جهان صنعت نیوز: مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم که در دوران انتخابات حسابی مورد توجه‌شان بود، فراموش شد و در عوض سراغ صیانت از کاربران در فضای مجازی یا حذف غربالگری به منظور افزایش جمعیت رفتند. یک روز به صورت سرباز سیلی زده و فرداروز سوار دناپلاس شدند. یک روز سفرهای استانی را شروع کردند و فردا پز دیدار انجام نشده با پوتین را دادند. خلاصه اینکه یک سال و اندی به حاشیه‌سازی و حرکت در خلاف جهت مطالبات مردم گذشت.

نتیجه اما همان شد که از اول انتظار می‌رفت. بر نارضایتی‌ها افزوده شد و این نهاد مهم حسابی از چشم ملت افتاد! شاهد هم همین که دیروز روزنامه جمهوری اسلامی نوشته بود «در نظرسنجی‌هایی از مردم ۲۲ استان درخصوص عملکرد نمایندگان مجلس نزدیک‌ به ۶۰ درصد مردم از عملکرد نمایندگان استان خود ناراضی بودند و عملکردشان را قابل قبول نمی‌دانستند. در برخی استان‌ها نیز نارضایتی به ۸۰ درصد می‌رسید.»

این آمار از آن جهت قابل اعتناست که اصولگرایان با حداقل مشارکت به مجلس راه یافتند و بخش گسترده‌ای از مردم که در انتخابات اسفند ۹۸ پای صندوق نرفتند اصلا انتظاری از آنها نداشتند که حالا ابراز نارضایتی کنند. به عبارت دیگر ریزش سرمایه ۶۰ و حتی ۸۰ درصدی از سبد رای اصولگرایان بوده است و اگر در نظر داشته باشیم که سرمایه اجتماعی اصلاح‌طلبان قبل از آن ته کشیده بود، حساسیت و خطیر بودن موقعیت فعلی بهتر درک می‌شود.

نکته دیگر اینکه آقایان و خانم‌ها در مجلس انقلابی چه کردند که به این سرعت حامیانشان را از خود ناامید کردند؟ سوال دقیق‌تر البته این است چه نکردند که نتیجه این شد؟

این حجم از نارضایتی از مجلس یازدهم اما به طیف حامی مشارکت در جریان اصلاحات نیز بهانه خوبی می‌دهد تا بار دیگر سر موضع قبلی برگشته و مدعی شوند که اگر مردم در آن انتخابات دلسرد نشده و مشارکت کرده بودند، اکنون وضعیت بهتر و مجلس کارآمدتر بود. بگذریم از اینکه با باز شدن این بحث باید پرسید به فرض اینکه مردم قصد مشارکت داشتند باید به کدام گزینه باقی می‌ماندند در سبد اصلاح‌طلبان رای می‌دادند که به توان مطمئن بود از مجلس دهمی‌ها بهتر باشد؟

تاثیر قهر با صندوق رای؟

با این وجود برخی از سیاسیون در جبهه اصلاح‌طلبی معتقدند که اگر مشارکت در اسفند ۹۸ جدی‌تر گرفته می‌شد، امروز چنین نتیجه‌ای از نظرسنجی درباره عملکرد مجلس به دست نمی‌آمد.

داریوش قنبری، فعال سیاسی اصلاح‌طلب و نماینده پیشین مجلس از جمله همین افراد است. او در گفت‌وگویی با «جهان‌صنعت» در این باره گفت: «به طور قطع مشارکت بالا در انتخابات مزایایی دارد. یکی از مواردی که در بحث مشارکت بالا باید مورد توجه قرار بگیرد، بحث آگاهی شهروندان نسبت به انتخابی است که انجام می‌دهند. بخش گسترده‌ای از اغوا از سوی نامزدهای انتخاباتی نیز به خاطر ناگاهی رای‌دهندگان است. اینکه در حوزه اشتغال یا دیگر حوزه‌های اجرایی وعده‌هایی داده و همین زمینه موفقیت آنها را فراهم می‌کند ناشی از بی‌اطلاعی رای‌دهندگان است. متاسفانه در مجموع در میان لایه‌های خاصی از مردم کشور آگاهی زیادی نسبت به وظایف و اختیارات نمایندگان مجلس نیست.»

وی افزود: «آنچه که اصلاح‌طلبان دنبال می‌کردند این بود که مردم حضور فراگیری در انتخابات داشته باشند و از حق انتخاب خود استفاده کنند. با این حال جریانی در انتخابات ۹۸ ظهور کرد و در انتخابات ۱۴۰۰ حاضر بود و سعی داشت که مردم را از انتخاب کردن پشیمان کنند و از صندوق رای دور می‌اندازند. این باعث شد که بخش قابل توجهی از مردم از حق خود استفاده نکرده و انتخاب نکنند. قطعا اگر مردم مشارکت جدی و گسترده‌‌تری در انتخابات ۹۸ کرده بودند می‌توانستیم بسیاری از مسائل فعلی را نداشته و مجلسی به مراتب بهتر، متعهدتر و کارآمدتر داشته باشیم.»

قنبری درباره علل این همه نارضایتی از مجلس یازدهم نیز گفت: «ریشه نارضایتی از عملکرد نمایندگان مجلس را باید در وعده و وعیدهای دوران انتخابات جست‌وجو کرد. به هرحال تا زمانی که حزب در کشور نداشته باشیم و نامزدهای انتخاباتی از این کانال وارد نشوند و برای ورود به مجلس دست به کاری زده و هر وعده‌ای بدهند، نتیجه همین است و نارضایتی از عملکرد مجلس ادامه خواهد داشت. ما شاهدیم که همان رای‌دهندگان بعد از مدتی از رای خود پشیمان شده و از حمایت نماینده دست کشیده و او را تنها می‌گذارند. دلیلش همین وعده‌هایی است که داده و عملیاتی نشده است. بسیاری از کاندیداها که در دوره انتخابات وعده‌هایی که اساسا با وظایف نمایندگی سازگار نیست و از جمله وظایف مسوولان اجرایی است، می‌دهند لذا طبیعی است که بعد از ورود به مجلس امکان و توان عملیاتی کردن وعده‌های خود را ندارند و متهم به دروغگویی و فرصت‌طلبی شده و حمایت حامیان را از دست می‌دهند. تا حدی که معمولا بعد از گذشت سال اول نمایندگی برخوردهای سخت و حتی درگیری‌های فیزیکی بین نماینده و حامیان مشاهده می‌شود. علت آن هم همین وعده‌های تحقق‌نیافتنی است.»

عاقبت وعده وعید الکی

جلال میرزایی‌ فعال سیاسی اصلاح‌‌طلب و نماینده مجلس در دوره دهم نیز درباره علل نارضایتی گسترده از عملکرد مجلس یازدهم با قنبری هم‌نظر است و مشکل را در وعده‌هایی که دادند و محقق نشد، می‌داند. او در گفت‌وگو با «جهان‌صنعت» گفت: «جریان حاکم بر مجلس فعلی، جریان منتقد دولت روحانی و مجلس قبلی بودند. اینها مدعی بودند که مجلس قبلی ضعیف عمل کرده و می‌خواهند که مجلس را به جایگاه خود برگردانند. در این راستا می‌گفتند که می‌خواهیم مجلس را به راس امور برگردانیم. حتی مدعی بودند که می‌خواهند چرخ اداره کشور را به ریل برگردانده و مشکلات معیشتی مردم را حل کنند. بسیاری از نمایندگان فعلی مدعی بودند که دولت روحانی را در مدت باقی مانده مجبور می‌کنند به رویکرد جهادی تن داده و مشکلات را حل کند. در این زمینه وعده‌های بسیاری می‌دادند.»

وی افزود: «با گذشت یک سال و چهار ماه از مجلس یازدهم این جریان کارنامه‌ای دارد که مردم بر اساس آن می‌توانند قضاوت کنند. این کارنامه هم غیرمترقبه نیست. باید توجه کنیم که این افراد با رای کمی به مجلس راه پیدا کردند. بنابراین خود به خود سرمایه اجتماعی کمی داشتند. اگرچه می‌گفتند با عملکرد خود خواهند توانست این سرمایه را احیا کنند. در مواردی هم می‌گفتند که این کاهش سرمایه در کشور برای نظام چالش است و با عملکرد خود سرمایه اجتماعی نظام را هم تقویت می‌کنند. بگذریم از اینکه پیوند دادن سرنوشت سیاسی خودشان با سرمایه اجتماعی نظام هم امر غلطی است که غیر از هزینه‌ سودی ندارد.»

میرزایی ادامه داد: «من به عنوان کسی که سابقه حضور در مجلس را داشته، اختیارات و امکانات و وظایف نمایندگی را می‌شناسد، می‌گویم که جریان منتقد روحانی در طول یک سال و چهار مال قبل مسیر اشتباهی را رفت و به مطالبات مردم از مجلس بیش از اختیار و توان و ظرفیت مجلس دامن زد. این کار را هم کرد تا پلی برای رسیدن به مجلس باشد. وقتی هم سنگ بنا کج گذاشته شود، درست کردن آن سخت است. الان کسی لازم است که همین مجلس و نمایندگان آن را که از مشکلات و مسائل اصلی منحرف شده‌اند به ریل اصلی برگرداند.»

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب تاکید کرد: «متاسفانه در این مدت مواجهه با واقعیات هم سبب نشد که به خودشان بیایند و به جای در پیش گرفتن شعار به سوی برنامه‌ریزی و اقدامات گام به گام بروند تا شاید بتوانند به صورت تدریجی به حل بخشی از مشکلات کمک کنند. این کار را هم نکردند و به نظرم هرچه جلوتر می‌رویم میزان محبوبیت مجلس کاهش یافته و حتی در مواردی پیش‌بینی می‌شود که بیش از قبل در حاشیه قرار بگیرد. دلیلش هم اقدامات و رویه‌ای است که دولت آقای رییسی در پیش گرفته و خود به خود سبب می‌شود اقدامات مجلس کمتر دیده شود.»

تبعات سخت

خلاصه آنکه پرداختن به مسائل حاشیه‌ای و یا حداقل موضوعاتی که در اولویت مردم نیست، کار دست مجلس یازدهم داده و هنوز به نیمه نرسیده بخش عمده‌ای از سرمایه اجتماعی خود را که نسبت به کل جامعه چندان قابل اعتنا هم نبود از دست داده است. باید منتظر ماند و دید که سیاسیون و عقلای جریان اصولگرا چه فکری برای خروج از این وضعیت خواهند کرد. اصلا کاری می‌کنند یا دست روی دست می‌گذارند و تماشا می‌کنند تا همان بلایی که سر سرمایه ‌اجتماعی اصلاح‌طلبان آمد سر سرمایه اجتماعی آنان هم بیاید. این مساله اما در نگاه کلان‌تر هم قابل توجه است زیرا عمومیت یافتن این دلسردی در سطح جامعه موجب شکاف بیشتر بین مردم و مجموعه حاکمیت خواهد شد.

اخبار برگزیدهاقتصاد کلانپیشنهاد ویژهسیاسی
شناسه : 220908
لینک کوتاه :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا