حتی استالین هم نتوانست اقتصاد را تکهتکه کند
محمدصادق جنانصفت * پیمانه یا متری برای اندازهگیری قدرت حزب کمونیست شوروی که ۷۰ سال حاکمیت بر کشور پهناور و بزرگ شوروی سابق را مدیریت کرد با قدرت امروز حزب کمونیست چین وجود ندارد و نمیتوان اندازه گرفت که ژوزف استالین در اوج قدرت نیرومندتر و مستبدتر و فریبکارتر بود یا شی جین پینگ چینی. اما میتوان با بررسی دنیای دوره استالین با دوره شی جین پینگ داوری کرد که استالین قدرتمندتر بود. حزب کمونیست شوروی با توجه به اینکه نیمی از اروپا را در دست داشت و آرمانهای سوسیالیستی در آن دهه در میان احزاب کشورهای جهان و روشنفکران و رهبران حاکم جذابیت داشت بدون تردید جهانشمولی گسترده و جذابتری را تجربه کرده است. با این همه این بزرگترین نیروی سیاسی و نظامی ساخته و پرداخته شده در تاریخ هرگز نتوانست اقتصاد را تکهتکه کند و بر هر تکه به صورت جداگانه فرمانروایی کرده و در انتهای برنامه اقتصادی آنها را به هم سنجاق کند. اقتصاد به مثابه دانش و رفتار فردی میلیاردها ساکن زمین که هرکدام ترجیح و مطلوبیتهای خود را دارند زیر پرچم هیچ قدرتی در تاریخ نرفته و از این پس نیز نمیرود. هوشیاری ناتمام رهبران حزب کمونیست چین این بود که سازشکارتر از رهبران سرسخت حزب کمونیست شوروی بودند و برتری بازار را قبول کرده و از خوان بخشش غرب برای بزرگتر شدن اقتصاد خود استفاده کردهاند. چین امروز نیز برای اینکه از هم نپاشد و اقتصادش بر سرش آوار نشود راهی ندارد جز اینکه آموزههای دانش اقتصاد و قانونهای آن را در ذهن و در اجرا قبول کند و تعارض با جهان و تعارضهای فروخفته در متن جامعه چین را با سازگاری به جاده آشتی برساند.
درس گرفتن از دو نیروی بزرگ سازمانیافته در تاریخ معاصر که اولی حالا با بدنامی به گور سپرده شده و دومی در راههی سنگلاخ گام برمیدارد برای همه کشورها و رهبران سیاسی یک رخداد و ضرورتی انکارناپذیر است. درس این است: هیج قدرتی نمیتواند یک جای اقتصاد را با زور درست کند و نبیند که خرابی و ویرانی از جای دیگر سر بر میآورد. داستان بازار دلار و بازار سرمایه و سهام در ایران یک نمونه روشن و روزآمد است. دولت سیزدهم که برخاسته از نیروهای اجتماعی و سیاسی منتقدان سرسخت دولت روحانی و اصلاحطلبان است میخواهد با دستور و زور و فشار روانی قیمت دلار را کاهش دهد اما در سوی دیگر میبیند میلیونها سهامدار با آشفتگی به بازار سهام نگاه میکنند و برای بیرون رفتن از بازار سهام نیروی قابل اعتنایی میگذارند.
نمونه دیگر این در همتنیدگی بودجه و تامین کسری آن با استفاده از فروش اوراق قرضه با سود بالا و ثابت از سوی دولت است که راه خروج منابع از بانکها را هموار میکند و بانکها با ناترازی بیشتر روبهرو میشوند. حالا در این وضعیت دولت سیزدهم از یک سو میخواهد قیمت لبنیات و گوشت و تخممرغ را کاهش دهد و به تولیدکنندگان فشار میآورد و از سوی دیگر میخواهد تخصیص دلار ۴۲۰۰ تومانی را حذف کند و واردات نهادههای دامی را با دلار نیمایی انجام دهد و نرخ تعرفه واردات را افزایش دهد که به گرانی بیشتر منجر میشود. دولت سیزدهم و نیروهای پیدا و پنهان هوادار و سینهچاک آن باید از تاریخ درس بگیرند و بدانند نیروی سیاسی و اقتصادی که دارند از نیروی حزب کمونیست تحت فرمان استالین بیشتر نیست و نباید با توهم شکست نظام قیمتها شهروندان ایرانی را به وضعیت بدتر برسانند. راه این است: با دنیا آشتی کنید، تجارت خارجی را گسترش دهید، از مزیتهای ایران استفاده کامل کنید و به آموزههای اقتصاد تن دهید، شاید بشود از بنبست خارج شد.
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :