ایران شکوهمند، دیپلماسی خردمندانه
محمود اشرفی * ایران در خاورمیانه سرزمینی ویژه است. واکاوی، تاکید و کاربست واقعیات کشورمان دو سویه دارد. از یک سو میتواند ما را به گستره گذشتهگرایی محض و نژادپرستی برساند و اما سویه خردمندانه آن سود بردن از این ویژگیها برای بالندگی وحدت ملی است. دیپلماسی خردمندانه نیروی چشمگیر خود را از این ویژگیهای سرزمینی به دست میآورد. ایران دارای تاریخی شکوهمند و قومیتهایی است که در بستر فرهنگی دلپذیری به نرمی درهم تنیدهاند. این ویژگیها را دستگاه دیپلماسی نباید از نظر دور نگه دارد. این در حالی است که کشورهای پیرامون و آن سوتر ایران عمدتا دارای چنین ویژگیهایی هستند:
«کشورهایی که زاده هندسهاند نه قوام ملی. کشورهایی که حاصل فروپاشیاند نه اقتدار و دوام ملی، کشورهایی برآمده از هندسه بریتانیای کبیر، محدودههای سیاسی که در امتداد خطکش پیروزان جنگ اول جهانی شکل گرفتهاند. در سرزمینهای امپراتوریهای شکستخورده عثمانی. کشورهایی بهجامانده از فروپاشی سوسیالیسم.
در محدوده کشورهای هندسی و برآمده از فروپاشی همواره برقراری دموکراسی با دشواریهایی روبهرو است. اینگونه کشورها با تنگناهایی تنیده شده که از برتری قومی و ایدئولوژیک برخوردار هستند.»
این واقعیات جایگاه واقعی ایران را در میان کشورهای منطقه آشکار میکند. شیفتگی در مورد میهن بر پایه احساسات برتریجویانه و گاها نژادپرستانه، واقعیات را مهآلود میکند. اما براساس دیدگاه استراتژیک همهسونگر، مجموعه توانایی فعلی و ریشهها و پیشنه راه درست و چشمانداز پیشرو را روشن میکند. اکنون در کشور ما از میان واقعیتهای خودی و پیرامونی باید راه درست و دیپلماسی خردمندانه را تکاپو کرد. دیپلماسی ما باید مبتنی بر حسن همجواری و بهبود هرچه بهتر مناسبات سیاسی با همسایگان باشد. اما این سازوکار سیاسی با نگرش بر این واقعیت باشد که ایران در میان کشورهای خاورمیانه؛ سرزمینی ویژه است؛ سرزمینی که ریشههای کهنی دارد. در یک منش سیاسی در راستای منافع ملی این واقعیات به رفتاری نژادپرستانه و برتریجویانه منتهی نخواهد شد، بلکه زاینده رفتار سیاسی معتدل و خردمندانه است.
اکنون برخی دولتهای کشورهای نوپای پیرامون ما شیوه دیپلماسی مبتنی بر همزیستی را در تقابل با کشورمان در پیش گرفتهاند. تقابل و رویارویی خشن در برابر این جریان سیاسی که به همافزایی دیپلماتیک انجامیده قطعا بیحاصل خواهد بود.
همزیستی دیپلماتیک کشورهای پیرامون ما الزاما به مفهوم فراموشی منافع ملی و رقابتهای َاقتصادی آنها نیست. این جریان مجموعهای از کنشهای سیاسی برای رویارویی با ایران است. از این شیوه رویارویی نباید هراس داشت زیرا جنگ و کشمکشهای خشنی در پی ندارد. کشورهای نوپا پیرامون ما اقتصادی شکننده دارند؛ اقتصادی که جنگ تمامی آن را بر باد میدهد.
اما در این میان ایران تنها درگیر یک تبانی َسیاسی پیرامونی نیست. این همداستانیها برای ما هزینهها و دشواریهای بسیاری دارد.
ایجاد مانع در گذرگاههای خارجی و ترانزیتی نزدیکترین و آشکارترین پیامدهای تنگناهای پیرامونی است.
ریشه کنشهای سیاسی پیرامون ایران تنها برآمده از کشورهای اطراف ما نیست، بلکه این مجموعه خود محاط در دایره قدرت بزرگتری است. رویارویی با دایره کنشهای سیاسی پیرامونی و دایره بزرگتری که این مجموعه را دربر گرفته، نیازمند تجدیدنظر در دیپلماسیهای جاری کشور است. در شرایطی که قرار نیست جنگی باشد اما فشار سیاسی روزافزون است. تقدیر و سرنوشت سیاسی کشور را نمیتوان نادیده گرفت.
در شیوه دیپلماسی نیازمند جدانگری هستیم. این شیوه تفکر به ما میآموزد همزیستی و کنشهای سیاسی و دیپلماسی یکسان پیرامون ما منوط و وابسته به دایره قدرتی است که آن را دربر گرفته است. بنابراین رویه واحد دیپلماسی یکسان پیرامونی علیه ما بیپایه و زودگذر و مقطعی است. کشورهای پیرامونی رفتار سیاسی خود با ایران را بر پایه روابط عمدتا سرد ایران با کشورهای غربی به ویژه آمریکا استوار کردهاند، در حالی که کنشهای سیاسی آینده ایران نسبت به غرب و آینده سیاسی منطقه شاید همانند اوضاع کنونی نباشد. در چنین شرایطی سیاستهای ناخوشایند پیرامونی به یکباره فرو میریزد. دیپلماسی خردمندانه باید در مدار تفهیم مقاصد صلحجویانه ایران در راستای حسن همجواری با همسایگان باشد، اما سویه اصلی دیپلماسی کشورمان باید حل مشکلات و زدودن ابهامات در گستره بینالمللی و دایره قدرت فرامنطقهای با در نظر گرفتن اقتدار و شکوهمندی کشور باشد.
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :