داستان قاضی لنگ!
محمد بلوری * پنجاه سال پیش که در بخش حوادث یک روزنامه فعالیت داشتم، حوزه خبریام کاخ دادگستری بود و هر روز صبح به دادسرا و دادگاههای مختلف سر میزدم تا در جریان محاکمات و ماجراهایی که در شعبههای بازپرسی رخ میداد قرار گیرم و با تهیه خبرهایی به روزنامه برگردم و برای چاپ در صفحه حوادث تنظیم کنم.
ماجرایی که توجهم را جلب میکرد حضور یک قاضی در دادگاهی بود که به شدتعمل درباره رانندگان شهرت داشت و هر رانندهای را که محاکمه میکرد، با شدیدترین حکم به زندان محکومش میکرد و این شهرت سبب شده بود، هر رانندهای که پروندهاش به این دادگاه ارجاع میشد، وحشت سراپایش را فرامیگرفت و به این در و آن در میزد تا سعی کند پروندهاش به دادگاه دیگری ارجاع شود.
یک روز این قاضی را هنگام ورود به دادگاه دیدم و متوجه شد که یک پایش میلنگد و به زحمت راه میرود؛ این موضوع توجهم را جلب کرد تا علت لنگیدن این قاضی را بدانم ولی از هر قاضی و بازپرس که در اینباره سوال میکردم، کسی علت لنگیدن او را نمیدانست و در اینباره به کسی هم چیزی نمیگفت. در اینباره بسیار کنجکاو شده بودم و از آنجا که خبرنگار حوادث روزنامه بودم میخواستم از راز لنگیدن او سر در بیاورم و چیزی دربارهاش بنویسم.
سرانجام توانستم به این راز پی ببرم و فهمیدم علت شدت عملش هم نسبت به رانندگان همین لنگیدن پای اوست.
ماجرا از این قرار بود که کشف کردم این قاضی یک روز که از خیابانی میگذشت، اتومبیلی به سرعت از راه رسیده و راننده با زیر کردن او اقدام به فرار کرده است که هیچگاه دستگیرش نکردند. برایم روشن بود که پس از این حادثه آقای قاضی یک پایش را از دست داده و یک پای مصنوعی برایش کار گذاشتهاند که به همین خاطر هنگام راه رفتن میلنگد و به سختی راه میرود. قضیه شدت عمل این قاضی هم با رانندگان خلافکار آشکار شد؛ به این ترتیب که کینه شدیدی نسبت به رانندگان خطاکار در دل داشت و هر رانندهای که در برابرش قرار میگرفت، به شدیدترین مجازات محکومش میکرد.
این ماجرا برای چاپ در روزنامه جالب بود اما پس از انتشار این خبر که راز شدت عمل یک قاضی نسبت به رانندگان خطاکار را فاش میکرد، سروصدایی در دادگستری میان قضات به پا کرد و دادگستری دستور داد این قاضی از قضاوت در دادگاه برکنار شود چون دادستانکل عنوان کرده بود، عقده و کینهورزی این قاضی نسبت به رانندگان، مانع اجرای عدالت درباره چنین متهمانی میشود و بهتر است برای بازپرسی به دادسرا انتقال پیدا کند.
روزنامهنگار قدیمی
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :