نقش و اهمیت «ثبات مالی» کشورها در «ثبات زندگی مردم»
دکتر احمد یزدانپناه * امروزه دو نعمت مجهول سلامت و امنیت (به خصوص در بعد اقتصادی) بیشتر از هر وقت دیگری نیازمندی ما را بدانها آشکار و معلوم کرده است. علاوه بر سلامتی آدمیان ثابت شده که سلامتی یک اقتصاد تنها وقتی تحقق مییابد که مردم به نهادها، بازارها و زیربنای مالی کشور اعتماد و اطمینان داشته باشند. همانهایی که نقش مهمی در حفظ ثبات مالی از طریق سازوکارهای کلیدی، سیاستها و چارچوبهای خود بازی میکنند.
ثبات مالی یعنی چه؟
یک سیستم مالی باثبات بدان سیستمی میگویند که بتواند برای خانوارها و کسبوکارها چه در زمان و شرایط سخت و چه در شرایط خوب خدمات حیاتی و مهم مالی را تهیه و تدارک ببیند.
نقش سیستم مالی در اقتصادها
به نقش اساسی و ضروری پول فکر کنید (یک لحظه تصور کنید اگر پول چرخش چرخهای زندگی را به عهده نمیگرفت). پول نیازمند آن است به جایی جریان پیدا کند که بهترین کاربری و کارایی را داشته باشد و سیستم مالی کشور این توانمندی را برای پول ایجاد میکند. سیستم مالی از قسمتهای مختلفی تشکیل شده است، از جمله بانکها و نهادهایی چون شرکتهای بیمه و این بازارهای مالی هستند که آنها را به یکدیگر متصل و مرتبط میکنند. شما میتوانید فکر کنید که سیستم مالی کشور چرخهای یک اقتصاد هستند. یعنی خدمات مالی به عنوان خروجی این سیستم اگر کارا باشد، (به لاستیکسایی و صاف بودن و گیجی چرخها در کشورهای در حال توسعه توجه کنید) میتواند و باید حرکت اقتصاد کشور و زندگی مالی مردم را تامین کند.
* سیستم مالی کشور روشی را به ما پیشنهاد میکند که پرداختهای خود را انجام دهیم یعنی خرید و فروش کالا و خدمات با آن انجام میشود.
* سیستم مالی کشور این توانمندی را به ما میدهد که ریسکها را مدیریت و برای مقابله با آنها از بیمه استفاده کنیم.
* سیستم مالی کشور روشهایی را مقابل ما میگذارد تا پساندازهای خود را مدیریت کنیم.
* سیستم مالی کشور به خانوارها و کسبوکارها توان استقراض پول برای سرمایهگذاری و رشد را میدهد.
پس برای تصور نقش نظام مالی در یک کشور اتومبیلی را در نظر بگیرید که دو چرخ جلوی آن «پرداختها» و «استقراض» و دو چرخ عقب آن «مدیریت ریسک» و «پسانداز» است. اینکه ثبات مالی ظاهرا میتواند معنی و مفهوم گیجکنندهای داشته باشد درست است ولی دقیقا این مفهوم روشی است برای توصیف سیستم مالی وقتی به خوبی بتواند نقش حساس و اصلی خود را در یک اقتصاد ایفا کند. وقتی کشوری از نعمت سیستم مالی با ثبات بهرهمند است چرخهای آن اقتصاد با سرعت مطمئنه میچرخند، حتی وقتی شوکهای مصیبتباری مثل کرونا شرایط زندگی مردم را با بحران و دشواریهای کمرشکن مواجه کرده باشد. شاهد قضیه همین تصمیمگیریهای خرید واکسن در یک محیط «نااطمینان» به خاطر بیثباتی منابع درآمدی کشور و توهمی بودن اقلام بودجه در سمت منابع که چهها نکرد. اینکه درک و تشخیص چیزها وقتی در بیثباتی هستند کاری مشکل است، حرف درستی است. عیب و هنر امور هم تنها وقتی واضح و آشکار میشود که شرایط جاده سختتر میشود، اینجاست که عدم مهارت راننده (مقام مالی) و اشتباهات آشکار میشوند.
اگر نهادهای مالی (مثل صنعت بانکداری) برای پیشامدهای غیرمترقبه و دور از انتظار آمادگی نداشته باشند، نقطهضعفهای پنهان سیستم مالی، کشور را آسیبپذیر میکنند. اگر یک قسمت نظام مالی ضعیف باشد، مشکلات میتوانند شروع به گسترش یا زیاد شدن کنند. این امر میتواند به مختل شدن خدماتی منجر شود که خانوارها و کسبوکارها با تکیه بر آنها نیازهای روزمره خود را برآورده میکنند.
اینجاست که برای مثال گرفتن یک وام رهنی و یا پسانداز برای بازنشستگی (که حکیم دانایی از فردوس به درستی گفته بود، مصیبت بود پیری و نیستی) سختتر و کرامت آدمیان خدشهدار میشود. بحران مالی ۲۰۰۸-۲۰۰۷ نشان داد که بیثباتی مالی میتواند به شدت بر مشاغل و زندگی مردم اثرگذار باشد و به همین دلیل است که بانکهای مرکزی از آن بحران به بعد به ثبات مالی توجه خاص دارند.
در پایان کلام به سه عنصر مشارکتکننده ثبات مالی فقط اشاره میکنم:
۱) یک سازوکار معتبر و قابل اعتماد و مطمئن باید با ساختارهای خوب طراحی و تعبیه شود و نهادهای مالی از استانداردهای بالایی برای بهبودپذیری، ترمیمپذیری و نظارتپذیری برخوردار باشند. اعمال این مقررات و نظامات سفت و سخت و استوار و پرقدرت موجب تقویت و ترغیب صداقت در رفتار و محدودیت بیباکی و تقبل ریسکپذیری بیش از حد با پول سایرین، یعنی مردم میشود و این کار کمی نیست.
۲) توانایی عوض کردن دنده ضرورت پیدا میکند وقتی در جاده شرایط سختتری پیدا میشود. موسسات و نهادهای مالی باید قادر باشند در مقابله با ریسکهای جدید سطح داناییها و تواناییهای خود را ارتقا دهند. به همین دلیل است که بانکهای مرکزی به طور مداوم باید ضمن نظارت جدی بر بانکها، لااقل هر سال تست استرس از آنها بگیرند تا مطمئن شوند که آنها منابع مالی (بخوانید سرمایه) کافی در اختیار دارند تا بتوانند در شرایط خوب و مهمتر، در شرایط بد و سخت (در یادداشتهای بعدی به «فراگیری مالی» و نقش شمول مالی کشور در ثبات مالی خواهیم پرداخت) خدمات مالی به مشتریان خود عرضه کنند.
۳) یک اتومبیل که قدرت جذب و هضم صدمات وارده بر جاده را داشته باشد از شدت اثر آن صدمات میکاهد. به همین جهت بانکهای مرکزی در راستای سیاست خود در ثبات مالی کشور با ابزارهایی به کاهش آثار تکانهها (شوکها) در سیستم مالی و جلوگیری از بدتر و وخیمتر شدن وضع مالی اقدام میکنند. برای مثال بانک مرکزی انگلستان محدودیتهایی برای قرضگیرندگان وامهای رهنی برقرار کرده از جمله اینکه بیش از ۵/۴ برابر درآمد قرضگیرنده وام رهنی داده نشود. این امر کمک میکند تا ریسکهای ناشی از ناحیه استقراض خانوارها کاهش یابد و بنابراین از ریسک لطمات ناشی از وام به اقتصاد کشور نیز کاسته شود.
* اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا
اخبار برگزیدهیادداشت
لینک کوتاه :