سال به سال دریغ از پارسال
غلامرضا کیامهر * ریشه متلها و ضربالمثلهای زبان فارسی را که هر کدام یک دنیا معنی را با خود یدک میکشد، باید در حوادث و وقایعی جستوجو کرد که از گذشتههای دور تا به امروز بیانگر احساس، نارضایتی، خشم و دیگر واکنشهای خاموش مردم ایران نسبت به حاکمان و زمامداران و اوضاع و احوال زمانه و شرایطی بوده که زندگی اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و دیگر جنبههای زندگی آنها را در مقاطع مختلف تاریخی تحت تاثیر قرار داده است.
«سال به سال دریغ از پارسال» را میتوان یکی از رایجترین این ضربالمثلها در میان مردم ایران به حساب آورد که عامل پیدایش و رواج آن در میان مردم برآورده نشدن آمال، انتظارات و آرزوهایی است که همیشه تصور میکردند با گذشت زمان و افتادن سکان کشتی سرنوشت آنها به دست ناخدایی دیگر، برآورده خواهد شد.
چیزی شبیه به احساسی که امروز مردم ایران از هر قشر و طبقه دارند. مردم که از وضعیت بسیار بد اقتصادی، روند صعودی و توقفناپذیر قیمتها، کاهش مداوم قدرت خرید، نرخ بالای تورم و فشارهای کمرشکن هزینه زندگی در دولت دوازدهم، بیثباتی بازار ارز، نادیده گرفته شدن اصول شایستهسالاری در انتصابها و انواع و اقسام مشکلات اقتصادی و اجتماعی دیگر به ستوه آمده بودند، انتظار داشتند با روی کار آمدن دولت سیزدهم که همه کارشناسان سیاسی از آن با عنوان دولتی کاملا یکدست با حاکمیت یاد میکردند و با وجود مجلسی که اکثر نمایندگان آن را هم افراد اصولگرا و همراه و همداستان با رییسجمهوری و دولت او تشکیل میدهند، سیر وقایع و شاخصهای اقتصادی در جهت عکس آنچه در دولت دوازدهم جریان داشت، تغییر پیدا کند و دولت سیزدهم با برخورداری از حمایتهای لایههای بالادستی قدرت و بدون روبهرو شدن با مزاحمتآفرینیهای کانونهای قدرتی که دولت دوازدهم و شخص رییس آن دولت مدعی بود که چوب لای چرخش میگذارند، موانع را یکی، یکی و به سرعت از پیش پا بردارد، مقدمات کار را برای رشد اقتصادی کشور، فقرزدایی، کاهش قیمتها، افزایش قدرت خرید مردم، ایجاد ثبات در بازار ارز، تقویت پول ملی، بازنگری اساسی در سیاست خارجی و در روابط بینالملل و اتخاذ سیاستی قاطع در ارتباط با بازگشت به برجام به عنوان اولین گام اصلی در رفع یا تعدیل تحریمهای اقتصادی و سپردن مناصب کلیدی دولت به شایستگان واقعی بیتوجه به نوع گرایشها و وابستگیهای سیاسی و جناحی آنها و از همه مهمتر بازگرداندن روحیه امید به مردم و جامعهای که در رتبهبندیهای جهانی بالاترین رتبه ناامیدی به آینده را به خود اختصاص داده و در رتبهبندیهای اقتصادی هم در جایگاه یکی از فقیرترین کشورهای جهان قرار گرفته است را فراهم کند. ولی در نهایت تاسف و بیآنکه قصد سیاهنمایی در میان باشد، مشاهده میکنیم در چند ماهی که از تشکیل دولت سیزدهم گذشته هیچیک از این آرزوها و انتظارات نهتنها برآورده نشده که در ارتباط با یکی از بدیهیترین و پیشپاافتادهترین مطالبات عمومی که ارتباطی هم با تحریمهای اقتصادی آمریکا ندارد، کشیدن ترمز افزایش جنونآمیز قیمت کالاهای اساسی و موادغذایی سفرههای مردم بوده که متاسفانه بعد از پایان کار دولت دوازدهم و در چند ماهی که از روی کار آمدن دولت سیزدهم میگذرد، همچنان شاهد اوجگیری قیمت این کالاها بودهایم که نمونههای بارز آن افزایش چهل، پنجاه درصدی قیمت تمامی فرآوردههای لبنی، برنج، حبوبات و دیگر اقلام خوراکی است که مصرف اغلب آنها از سبد غذایی بسیاری از قشرهای حقوقبگیر جامعه حذف شده و خطر سوءتغذیه عمومی را در جامعه به خصوص در ارتباط با موضوع رشد کودکان به شدت افزایش داده است. پرداختن به افزایش توقفناپذیر کالاها همچون لاستیک خودرو، لوازمخانگی که متاسفانه همگی با مجوز وزارت صمت و دیگر ارگانهای دولتی صورت گرفته و میگیرد، به قول معروف مثنوی را هفتاد من کاغذ شود. این افزایش قیمتها همراه با افزایش قیمت ارز و گزارشهای بسیار نگرانکنندهای که از سوی خود مراجع دولتی در خصوص چشمانداز تیره و تاریک اقتصاد کشور و خطر چندین برابر شدن نرخ دلار در سالهای آتی در این روزها منتشر میشود، علاوه بر آن که آرامش روحی را از مردم سلب کرده، موجبات سلب جرات تصمیمگیری و برنامهریزیهای حتی میانمدت را از فعالان اقتصادی، تجار و تولیدکنندگان ما فراهم کرده است و مجموعه این عوامل دست به دست هم داده تا مردم بهرغم همه نارضایتیهایی که به ویژه در حوزه اقتصادی از عملکرد دولتهای گذشته بهخصوص از زمان دولت نهم تا دوازدهم داشتهاند، دوباره ضربالمثل سال به سال دریغ از پارسال ورد زبانشان شود. اتفاقی که دولتمردان دولت سیزدهم از صدر تا ذیل نباید آن را دستکم بگیرند. دولتمران ما همچنین نباید انتظاری فراتر از تحمل روحی و جسمی انسان در قبال سختیها و تنگدستیها داشته باشند چون مردم ایران در طول هشت سال جنگ تحمیلی عراق علیه ایران با فداکاریها و جانفشانیهای فرزندانشان در جبهههای جنگ و با یک زندگی حداقلی و در فضایی آکنده از وحشت شبانهروزی به خاطر موشکبارانهای دشمن متجاوز امتحان خود را قهرمانانه پس دادهاند و در سالهای پس از جنگ تاکنون نیز انواع سختیها و فشارهای معیشتی و مشکلات گوناگون اقتصادی و اجتماعی را تحمل کردهاند و حالا که با روی کار آمدن دولت سیزدهم و مجلس یازدهم حاکمیت کاملا یکدست شده بهطور طبیعی و منطقی انتظار دارند گشایشی که سالها انتظارش را داشتند در زندگی خود مشاهده کنند و از سطح رفاه مناسبی که شایسته آنهاست، برخوردار شوند و بیتوجهی به این حق مسلم جفایی بزرگ در حق مردم ایران خواهد بود و یقینا تاریخ کسانی را که با یکدست شدن حاکمیت همچنان فرصتسوزی کنند نخواهد بخشید.
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :