احزاب کشور نسبت به حکومت طالبان و اقدامات رژیم صهیونیستی در جمهوری آذربایجان بیتفاوت نیستند
به گزارش جهان صنعت نیوز: همایش تاثیر تحولات جمهوری آذربایجان و حکومت طالبان بر امنیت ملی ایران صبح پنجشنبه ششم آبان در محل وزارت کشور با حضور ۶۵ نفر از دبیران کل احزاب و سخنرانی ۲۰ دبیرکل از فراکسیونهای اصولگرا، مستقل و اصلاحطلب و دکتر موسوی مدیرکل آسیای غربی وزارت خارجه و آقای اسلامی مدیرکل سیاسی وزارت کشور به ریاست دبیرکل حزب مردمسالاری و رئیس کمیته بینالملل خانه احزاب برگزار شد.
در پایان این مراسم دکتر مصطفی کواکبیان ۱۰ نکته را به عنوان جمعبندی سه فراکسیون عضو خانه احزاب به شرح زیر بیان کرد:
در ابتدا باید از همکاری وزارت کشور و حضور دبیران کل محترم احزاب تشکر کنم. در اینجا به عنوان جمعبندی دی
دگاههای مطرح شده در این همایش۵ نکته را در مورد تحولات جمهوری آذربایجان و ۵ نکته در مورد حکومت طالبان بیان
میکنم:
در مورد تحولات جمهوری آذربایجان به بحثهای فضای مجازی کاری نداریم؛ بحث امنیت ملی و تمامیت ارضی و استقلال خودمان مطرح است که باید به آن توجه شود.
اولین نکته این که ما میخواهیم برادرانه با جمهوری آذربایجان همکاری کنیم و اصلا بحث خصومت و کینهتوزی مطرح نیست و روابط تیره و تار نمیخواهیم با این کشور داشته باشیم و البته به بحثهای تاریخی هم نمیپردازیم اگر بنا به بحثهای تاریخی باشد حرف برای گفتن زیاد است و قطعا این دیگران هستند که کم خواهند آورد که به آن نمیپردازیم.
نکته دوم اینکه هیچ آذری در ایران نمیگوید که من اول آذری هستم بعد ایرانی بلکه همه آنان اول خود را ایرانی میدانند بعد آذری. لذا من از همین جا به جناب آقای رجب طیب اردوغان میگویم که شما خیلی غصه آذری زبانان ایران را نخورید و بحثهای تجزیهطلبانه را مطرح نکنید. بنده در مجلس دهم بودم و اگر جمهوری اسلامی از شما حمایت نمیکرد؛ شما اردوغان هم آنجا نمیتوانستی حکومت نمایی؛کودتایی که در آن زمان علیه اردوغان شکل گرفت فقط جمهوری اسلامی بود که از او حمایت کرد حتی عربستان و دیگران همه شما را رها کرده بودند بنابراین باید قدرشناس باشید بنابراین اگر هرگونه بحثهای تجزیهطلبانه و پانترکیستی و امثال اینها مطرح شود احزاب کشور آن را محکوم میکنند و هرکس به آن دامن بزند مطمئنم منافع منطقه و منافع ملت ایران را نمیخواهد.
نکته سوم اینکه الهام علیاف یا حکومت فعلی آذربایجان اگر میخواهد نرد عشق ببازد به رژیم صهیونیستی یا نبازد این مسائل داخلی آنها است و به ما مربوط نیست اما اگر احساس شود پایگاه رژیم صهیونیستی در آنجا علیه جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند حتما حساس میشویم و حتماً موضع خواهیم گرفت و اگر پهپادها و پایگاهها بخواهند علیه منافع ملی ما عمل کنند، ملت ایران ساکت نخواهند نشست و حساسیت خود را نشان خواهند داد و احزاب هم در این زمینه موضع خواهند گرفت و تقویت مواضع نظام را خواهان هستند.
نکته چهارم: همکاری با جمهوری آذربایجان در رابطه با رژیم حقوقی دریای خزر برای ما مطرح است؛ اگر دولت آذربایجان بخواهد به سوی دیگر کشورها سوق پیدا کند و به سوی دیدگاههای دیگر در این زمینه برود قطعاً ما موضع خواهیم گرفت و اینکه کنوانسیون رژیم حقوقی هنوز هم نهایی نشده اما امضا شده و باید با همکاری جمهوری آذربایجان قطعی شود.
و آخرین نکته بحث روابط اقتصادی ما است؛ اینکه اگر راه ما با اروپا را به هر طریقی بخواهید ببندید و سختگیریهایی در خصوص ترانزیت کامیونهای ما داشته باشید و یا از آنها بخواهید عوارض غیرمنطقی بگیرید قطعاً ما از راههای دیگری میتوانیم ارتباط خود را با اروپا از طریق دریای خزر برقرار نماییم از جمله ارمنستان و… بنابراین این شما هستید که ضرر خواهید کرد و منافع اقتصادی خودتان را تامین نخواهید کرد لذا ما دوست داریم با شما روابط اقتصادی داشته باشیم و این شما هستید که این روابط را به هم میزنید و قطعا ضرر خواهید کرد.
و اما درباره طالبان هرچند دیدگاههای مختلفی در این خصوص وجود دارد، یک دیدگاه این است که ما هرچه زودتر میبایست طالبان را به رسمیت بشناسیم و نقطه مقابل نیز میگویند بخشی از طالبان همان حقانیها و داعشیها هستند و سابقه اینها همان سابقه داعشیها است و اینها نشان دادند ذاتاً ضد شیعه عمل میکنند همانند انفجار مسجد قندوز و مسجد قندهار و در بحث قومیتی نیز هم ظاهرا طالبان فقط پشتونها را در افغانستان به رسمیت میشناسند بنابراین این دیدگاه دوم میگوید نباید اصلا طالبان را به رسمیت شناخت. اما درخصوص طالبان نیز ۵ نکته را به عنوان جمعبندی و نقاط اشتراک مطرح شده در این همایش بیان میکنم.
نکته اول این است که ما نمیتوانیم طالبان را نادیده بگیریم زیرا واقعیتی در این عرصه وجود دارد و آن هم حضور آنان در قدرت فعلی افغانستان است اما نباید از نقطه ضعف عمل نماییم و باید تعامل با آنان را از نقطه قدرت داشته باشیم و لذا درباره به رسمیت شناختن طالبان نباید عجولانه عمل کرد. میبایست سازمان ملل از لحاظ حقوق بینالملل که مهمتر از همه کشورهاست ابتدا طالبان را به رسمیت بشناسد و سپس بقیه کشورهای دنیا و بعد از آن هم کشورهای منطقه و همسایگان افغانستان و در نهایت ما میتوانیم آنان را به رسمیت بشناسیم. بنابراین نباید برای به رسمیت شناختن طالبان عجله داشته باشیم.
نکته دوم اینکه حکومتی که در افغانستان میخواهد شکل بگیرد حتماً باید حکومتی فراگیر و منتخب مردم و شامل همه اقوام و مذاهب باشد. میبایست در افغانستان رعایت معیارهای حقوق بشری، رعایت معیارهای حقوق شهروندی، رعایت حقوق زنان و همه اقوام صورت گیرد. حدود ۴۳ درصد پشتونها در افغانستان هستند اما حدود ۴۴ درصد تاجیکها و درصدی هم از ازبکها و هزارهها و… هستند بنابراین تاجیکها نقش مهمی در حکومت جدید باید داشته باشند.
همچنین احمد مسعود و مقاومت پنجشیر و پنج گروهی که اخیرا با طالبان مخالفت کردهاند، باید همه اینها در دولت آینده دیده شوند بنابراین طالبان نمیتوانند بگویند فقط یک قوم در راس حکومت باشد و این اقوام را نادیده بگیرند. بحث بعدی مذاهب هستند که خیلی برای ما مهم است و امنیت شیعه بسیار حایز اهمیت است و هیچ یک از عناصر طالبان نباید ضدشیعه عمل کنند. بحث بعدی هم حقوق مهاجرین است که حدود ۳ میلیون نفر هستند و نباید نادیده گرفته شوند و میبایست یک چارهاندیشی اساسی در این باره از سوی حکومت جدید انجام گیرد.
نکته سوم این است ما دوست داریم روابط برادرانه و دوستانهای با مردم افغانستان داشته باشیم و حدود دو و نیم میلیارد دلار صادرات به افغانستان داشتهایم، طبعاً این منافع را هم ما میخواهیم و هم مردم افغانستان. لذا بحث صادرات و تبادلات اقتصادی و ارتباطات بازرگانی باید با آنها ادامه داشته باشد.
نکته چهارم اینکه افکار عمومی داخل ایران با توجه به سوابق طالبان خواستار به رسمیت شناختن طالبان نیست اما اگر چنانچه همه مواردی که ذکر نمودم را طالبان همانگونه که مدعی هستند انجام دهند کمکم دیدگاه مردم ما نیز مثبتتر خواهد شد و قبول مینمایند که این رابطه برقرار شود.
نکته پنجم و آخر اینکه مظلومانی همچون احمد مسعود و تاجیکهایی که اخیراً زمینهایشان توسط طالبان مصادره شده است، حقوقشان را باید حکومت فراگیر طالبان به رسمیت بشناسد و البته این را هم در اینجا اضافه کنم که اینطور نیست که مردم افغانستان از حکومت فعلی راضی باشند. به عبارت دیگر حبا لطالبان نبوده است که مقاومت نکردند بلکه بغضا از حکومت گذشته بوده است که مقاومتی صورت نگرفته است یعنی اینکه از حکومت قبلی که اشرف غنی بود چون ناراضی بودند بیتفاوتی نشان دادند.
اخبار برگزیدهپیشنهاد ویژهسیاسیلینک کوتاه :