پزشکان در تنگنا
به گزارش جهان صنعت نیوز: در یک سال گذشته درخواست سالانه گود استندینگ که برای مهاجرت لازم است، افزایش داشته و حداقل در یک سال سه هزار درخواست به سازمان ارسال شده است.» البته در این بین خطر عقبگرد ۴۰ ساله در برخی حوزههای پزشکی به گوش میرسد؛ همچنین رییسکل سازمان نظامپزشکی کشور نیز بر این عقیده است که اگر چالشهای اساسی جامعه پزشکی به درستی درک و رفع نشود، در آیندهای نهچندان دور با یک عقبگرد ۴۰ ساله در برخی حوزهها مواجه خواهیم بود. وی در ادامه گفت: «در برخی درمانها مجبور میشویم که مجددا کمیسیون اعزام به خارج تشکیل بدهیم، منابع فراوان ارزی تخصیص داده، مردم را برای برخی درمانها به خارج از کشور بفرستیم یا نیازمند وارد کردن برخی متخصصین کمکیفیت از کشورهای دیگر شویم.»
این در حالی است که رییس کل سازمان نظامپزشکی با تاکید بر اینکه راه برونرفت از مشکلات افزایش ظرفیت پزشکی نیست، گفت: «راهحل اساسی برونرفت از چالشها، انطباق مصالح جامعه پزشکی و مردم است و یگانگی مصالح مردم و جامعهپزشکی همواره مدنظر ما بوده است زیرا هر آنچه به نفع مردم باشد به نفع جامعه پزشکی و بالعکس است.»
تاثیر عوامل اجتماعی بر افزایش مهاجرت پزشکان
در همین رابطه دکتر ایرج فاضل فوقتخصص جراحی عروق و تروما به «جهانصنعت» گفت: امروزه در مورد مساله مهاجرت مغزها در جهان مطالعات زیادی انجام شده است و در اصل این قضیه موضوع جدیدی نیست ولی افزایش آن بسیار نگرانکننده است. با این حال مساله افزایش مهاجرت پزشکان عوامل بسیار متفاوتی دارد. براساس گزارشها اولین عامل در مهاجرت مغزها میزان آزادی فکر و اندیشه در کشورهاست. اگر در کشوری آزادی فکر و اندیشه وجود داشته باشد کمتر فردی به مهاجرت فکر میکند. البته عوامل دیگری که در افزایش مهاجرت تاثیر بسزایی دارد، مشکلات اقتصادی و گرانی است.
وی افزود: به نظرم افزایش مهاجرت پزشکان در سالهای آینده تبعات جبرانناپذیری بر بدنه جامعه پزشکی بر جا میگذارد. چراکه تعداد نیروهای متخصص کاهش پیدا میکند. این در حالی است که امروزه هزینههای هنگفتی بابت تحصیلات افراد میشود ولی آنها به دلایل مختلف ادامه شغلی خود را در کشور دیگر میدانند. البته چنین مواردی از قبل از انقلاب در کشور ما رواج داشته است، چهبسا آن دورانی که ما امتحان دادیم از ۳۰۰ تن، ۱۵۰ تن برای ادامه تحصیل راهی کشور اروپایی شدند و تعداد انگشتشماری به کشور برگشتند. منتهی مهاجرت پزشکان به دلیل عوامل اجتماعی افزایش پیدا کرده است. زیرا امروزه میزان درآمد و رفاه اجتماعی تقلیل یافته است.
دکتر فاضل در خصوص راهکار جلوگیری از مهاجرت پزشکان اظهار کرد: به نظرم برای اینکه از مهاجرت پزشکان جلوگیری شود، اول باید مشکلات اجتماعی و اقتصادی درست شود.
۵۰ درصد پزشکان درآمد کافی ندارند
دکتر ایرج خسرونیا رییس جامعه پزشکان متخصص داخلی ایران ضمن اشاره به میزان تعرفهها به «جهانصنعت» گفت: ابتدای امر همگان باید بدانند که میلیاردها تومان صرف تربیت یک پزشک در ایران میشود. اگر پزشکی که ما با چنین هزینههای گزافی تربیت کردیم به راحتی از کشور خارج شود و در دسترس کشورهای غربی قرار بگیرد، برای ما موجب سرافکندگی است. مساله مهاجرت پزشکان، کشور را با دو موضوع درگیر میکند؛ یکی کمبود نیروی متخصص یعنی هزینه علمی و دیگری هزینه مالی.
وی افزود: با این حال به نظرم این روزها احترام به پزشکان در جامعه از بین رفته است. همچنین اخیرا گروههای جدیدی به وجود آمدند که عمدا جامعه پزشکی را به لجن کشیدند. یعنی با وجود طب اسلامی، طبی که پایه و اساس علمی ندارد اما برخی افراد سعی میکنند ارزش اولیه طب در ایران را نابود کنند. متاسفانه برخی دولتمردان این قضیه را تایید میکنند و نفس جامعه پزشکی را به تنگی میکشانند و از طرفی عوام مردم بر این باورند درآمد پزشکان زیاد است، این در حالی است که در واقعیت درآمد برخی پزشکان بسیار پایین است. براساس گزارشها ۵۰ درصد پزشکان توانایی پرداخت هزینههای مطب و خانوادهشان را ندارند. چرا که امروزه حدود ۴۰ میلیون تومان هزینه مطب یک پزشک است. به همین دلیل بیشتر پزشکان مطبهای خود را بستهاند و در حال حاضر پزشکان از لحاظ روحی و روانی و اقتصادی در تنگنا قرار دارند.
دکتر خسرونیا با اشاره به اینکه پزشکان در ایران آینده روشنی برای خود نمیبینند، بیان کرد: ویزیت پزشک در انگلیس ۵۰۰ پوند است این در حالی است که میزان تعرفههای پزشکان در ایران بسیار کم است، چرا که هزینه ویزیت من در ایران دو دلار است. بنابراین پزشک در انگلیس با پنج تا ویزیت تمام درآمد ماهیانه خود را در میآورد ولی من باید از هفت صبح تا ۱۲ شب بیمار ویزیت کنم تا بلکه بتوانم هزینههای مطب را به دست آورم. به عقیده من افرادی که تعرفه پزشکی را تعیین میکنند، پزشک نیستند و از هزینههای زندگی خبر ندارند. این افراد جزو گروههای درمانگر نیستند بلکه از گروههای اداری و وابسته به افراد خاصی هستند با درآمد مشخص و به نظرم هیچکدام از آنها پزشک مطبدار نیستند.
او در خصوص جلوگیری از خروج پزشکان بیان کرد: به نظرم تنها راهکاری که میتوان به سرعت از آن استفاده کرد این است که دولت، سازمان نظامپزشکی و وزارت بهداشت و درمان با کمک انجمنها تعرفه پزشکی را تعیین کنند، نه این که عدهای خاص در پشت درهای بسته تعرفه پزشکی را تعیین کنند. در نتیجه تعرفه پزشکی در هیات دولت به دست افرادی تایید شود که پزشک نیستند. این افراد به پزشکانی مراجعه میکنند که پنج درصد قشر مرفه جامعه پزشکی را تشکیل میدهند وگرنه پزشکانی که در جنوب و مرکز تهران یا حتی شهرستانها مشغول به کار هستند از درآمد مطلوبی برخوردار نیستند. با این تفاسیر در کنار این موضوعات باید احترام و شخصیت به جامعه پزشکی بازگردد. چراکه گاهی پول، تمام مساله را حل نمیکند؛ در گذشته احترام به پزشکان بیشتر بود ولی امروزه با هر اتفاقی اقوام بیمار، پزشکان را مورد ضرب و شتم قرار میدهند.
بیماری در سیستم مدیریت
دکتر حسن ارگانی، استاد بازنشسته دانشگاه شهیدبهشتی در مورد وجود بیماری در سیستم مدیریتی ایران به «جهانصنعت» میگوید: به نظرم سیستم مدیریتی ایران به یک بیماری مبتلا شده است. من این بیماری را به سوءتغذیه تشبیه میکنم. بنابراین فردی که دارای سوءتغذیه است نمیتواند میوه بخورد. وقتی درختی را میکاریم و آن درخت به ثمر میرسد ما توانایی برداشت آن میوه را نداریم. در نتیجه میوهها روی درخت از بین میروند و یا تعدادی متخصصان خارجی آنها را از درخت برداشت میکنند و با خود به کشور دیگر میبرند. متاسفانه ما قدرت استفاده از متخصصانی را که میلیاردها تومان هزینه آنها کردیم در کشور نداریم. سیستم مدیریتی مطلوبی در کشور وجود ندارد به همین دلیل این افراد بعضا به کارهای خصوصی یا خارج از کشور گرایش پیدا میکنند. پزشکان ایرانی وقتی وارد کشورهای دیگر میشوند تازه شکوفا میشوند. ما پزشکان را با هزینههای گزافی تربیت میکنیم ولی آنها را دو دستی تحویل کشورهای دیگر میدهیم و کشورهای دیگر از وجود مطالعات و پژوهشهای این پزشکان استفاده میکنند و آنها را تشویق به انجام کارهای پژوهشی و درمانی میکنند. هدف پزشکان خدمت به جامعه است ولی در نهایت امر، زمانی که موقع میوه دادن میرسد به گونهای نابود میشود و پزشک راهی جز خروج از کشور ندارد.
وی افزود: بنده در سال ۱۳۷۳ از آمریکا بورسیه تحصیلی گرفتم برای خدمت به ملت از کشور خارج نشدم ولی امروزه پشیمان نیستم ولی شادمان هم نیستم. چراکه من با این تجربه نمیتوانم کاری را که باید و شاید انجام دهم. بنده از ۶ صبح تا ۱۲ شب در شهرستانها خدمت کردم ولی در حال حاضر همدورانهای من و دانشجویان من رییس بخش مهمی در آمریکا هستند.
اخبار برگزیدهلینک کوتاه :