منافع ملی ؛ چرخش دیپلماتیک
سرزمینی که تحت عنوان کشور شکل گرفته اما بیشتر سکنه آن احساس شهروندانی نداشته و خواهان گریز از آنجا هستند، کشور نیست بلکه محدودهای جغرافیایی متشکل از اقوام بدون هیچ پیوندی است. این وضعیت امروز افغانستان است؛ کشوری که بر آن حاکمانی چیرگی یافتهاند که از اصول اولیه دموکراسی بیبهرهاند و این، وضعیت را دشوارتر میکند. وجود دولت غیر فراگیر و اقوامی فاقد پیوند به شکلگیری دولت- ملت نمیانجامد که پیامد آن بیثباتی است. عدم امنیت نیز در امتداد بیثباتی قرار دارد. از این رو وضعیت کنونی افغانستان و پیچیدهتر شدن آن در آینده یک تهدید استراتژیک برای ایران به شمار میرود. آن سوتر پاکستان دیپلماسی مواج و غیرقابل اعتمادی دارد. در مرزهای شمال غربی بیثباتی جای خود را بههمپیمانی کشورهای مینیاتوری با قدرت بزرگ میدهد. در مرزهای جنوبی امارات متحده عربی نسبت به جزایر ایرانی ادعای پوچ ارضی دارد. عربستان سعودی رقیب دیرینه ایران است. عراق بیثبات منشاء ناآرامی و تهدید است و ترکیه در آرزوهای بربادرفته عثمانیها سیر میکند. چاره این دشواریها را نه رویارویی نظامی بلکه باید در فرآیند دیپلماسی تکاپو کرد. دیپلماسی بازی بزرگان نیست، اما در بازی نرم سیاسی قدرتمندان زبان یکدیگر را بهتر میفهمند. در این میان درک و فهم ناشی از حسننیت نبوده بلکه پای منافع ملی در میان است. دیپلماسی یک ویژگی مهم دیگر دارد و آن فراموشی است. در رایزنیهای دیپلماتیک به راحتی گذشته و رفتارهای سیاسی خوشایند و ناخوشایند پیشین فراموش میشود. از این رو دیپلماسی حالنگر بوده و زایده حال و زمان حاضر است. در رویارویی کشورمان با تهدیدات امنیتی خارجی این دو ویژگی دیپلماسی کارساز است. ایران کشوری بزرگ و قابل تامل است. منابع و ویژگیهای ژئوپلیتیک ایران را به عنوان کشور برتر نسبت به همسایگان مینیاتوری و کوچک منطقه مطرح میکند. در اینجا بازی دیپلماسی بزرگان جریان خواهد داشت؛ بین ایران بزرگ و کشورهای بزرگی که از کشورهای مینیاتوری پشتیبانی میکنند. کشورهای بزرگ مواضع واقعیتهای موجود را بهتر درک خواهند کرد. در این فرآیند دیپلماتیک که گاه امتیازستانی است رفتارهای گذشته با کنشهای خردمندانه فراموش خواهد شد. در چنین شرایطی پشتیبانی از کشورهای مینیاتوری و کوچک شمال غربی کشورمان با شتاب کمرنگ و کمرنگتر میشود.
* روزنامهنگار پیشکسوت
لینک کوتاه :