مهار چین از پیرامون روسیه توسط آمریکا
افشار سلیمانی * ژنرال ایگور روماننکو معاون سابق ستاد کل نیروهای مسلح اوکراین در مقالهای در نشریه «Glavred» نوشت: «رهبری نظامی- سیاسی روسیه در حال آماده شدن برای حمله به اوکراین است.» وی هشدار داد: «البته آنها برای این کار آماده میشوند، اما اگر پوتین جنگی را آغاز کند، در اوکراین «حمام خون» راه خواهد افتاد و تصرف سرزمینها پایان نخواهد یافت.» در همین حال ارتش اوکراین میگوید که روسیه در چند هفته گذشته در حال «کشیدن نیروها» به مرزها است. «براساس اخبار منتشر شده، روسیه ۹۰ هزار نیروی نظامی و دهها تجهیزات و ماشینآلات جنگی در کنار مرزهای خود با اوکراین مستقر کرده است. مسکو از جداییطلبان روستبار در منطقه دنباس اوکراین حمایت سیاسی، نظامی و لجستیکی میکند و شبهجزیره کریمه را که متعلق به اوکراین است تصرف کرده که از سوی اکثر کشورهای جهان مورد پذیرش واقع نشده است.»
این ژنرال بازنشسته در ادامه نوشته است: «به طور کلی تمرکز جدید نیرو در مرز خطرناک است و اوکراین در صورت لزوم باید آماده اعلام حکومت نظامی باشد. در صورت وقوع درگیریها، اوکراین تنها میتواند به نیروهای خود و کمکهای ایالاتمتحده تکیه کند. از آنجا که مرکل در آلمان، درحال ترک سمت خود است و ماکرون در فرانسه برای انتخابات آماده میشود، همه امید به آمریکاییها و خودشان است.»
تب تحولات در شرق اوکراین در کنار مرز این کشور با روسیه هر لحظه افزایش مییابد. در روزهای اخیر اوکراین با پهپادهای بایراکتار ترکیهای مواضع جداییطلبان تحت حمایت روسیه در شرق اوکراین را مورد حمله قرار داده است و مجددا اخباری مبنی بر عضویت اوکراین در ناتو و اتحادیه اروپا از سوی برخی کارشناسان در اوکراین و کشورهای ناتویی به میان آمده که سبب ابراز نگرانی مقامات روسی شده است. حتی این بیان پسکوف سخنگوی کرملین که «اگر اوکراین بخواهد عضو ناتو شود، روسیه نخواهد توانست مانع آن شود» موجب واکنشهایی در روسیه و اوکراین شد. پیشتر لاوروف و نظامیان روسی اوکراین را از اینکه بخواهد عضو ناتو شود تلویحا تهدید کرده بودند.
تحولات اخیر به استناد آنچه در دوره پساجنگ سرد نظام دوقطبی سپری شده این سوال مهم را به ذهن متبادر میکند که آیا آمریکا و ناتو، محاصره همزمان روسیه و چین را از طریق دریای سیاه- دریای بالتیک- اوکراین- قفقاز جنوبی- دریای خزر و آسیای مرکزی پیگیری میکنند؟
آیا سلطهطلبی روسیه و پوتین در اوکراین و گرجستان و مولداوی و قفقاز و دیگر جماهیر استقلالیافته از شوروی سابق، کار دست او خواهد داد؟
آیا پوتین با استفاده از اهرم انرژی و فشار بر اروپا و اعضای ناتو خواهد توانست جلوی پیشروی ناتو را به خارج و نزدیک روسیه بگیرد؟
به احتمال زیاد در پشت صحنه این جریانات، آمریکا و ناتو قرار دارند. روسیه اگر در مهار این روند کم بیاورد به مرور زمان با عضویت اوکراین و گرجستان، با ناتو همسایه خواهد شد. اگر کریدور زنگزور در قفقاز هم به نتیجه برسد با دسترسی ترکیه به خزر و عضویت آذربایجان در ناتو، روسیه از این سمت نیز با ناتو همسایه خواهد شد و به این ترتیب امکان دسترسی ناتو به ترکمنستان و قزاقستان هم در آینده فراهم خواهد شد البته ایران نیز ضمن همسایگی با ناتو، در حوزه امنیتی این پیمان قرار خواهد گرفت. در ادامه آمریکا و ناتو از طریق خزر به آسیای مرکزی و چین و افغانستان دسترسی پیدا خواهند کرد و اینجاست که یکی از دلایل عمده تحویل افغانستان به طالبان از سوی آمریکا، روشنتر میشود.
با توجه به اینکه مهار چین در اولویت سیاست خارجی دولت جو بایدن قرار دارد، عزیمت به کنار مرزهای چین از طریق قفقاز، خزر و آسیای مرکزی با مشارکت کشورهای این منطقه در کنار بحرانهایی که چین در تایوان و هنگکنگ و سینکیانگ و دریای چین جنوبی با آنها مواجه است و از سوی دیگر تحتتاثیر پیمانهای آمریکا با استرالیا و انگلستان و هند و غیره به زیان چین قرار گرفته است، بیشتر قابل تامل است.
ایران با یک تصمیم تاریخی و استراتژیک میتواند اکثر بازیها و تحرکات موجود را از طریق حل مشکلات کنونی برجامی و غیربرجامی با آمریکا از مسیر برقراری توازن در روابط با چین و روسیه به نفع خود هدایت کند و از همه بازیگران در شرایط سخت اقتصادی و تشدید محاصره ژئوپلیتیکی امتیازات اساسی و ماندگار دریافت کند و به عنوان یک قدرت منطقهای در پیرامون خود در قله این تحولات قرار گیرد. آنچه روشن است تا وقتی روسیه و چین از ایران به عنوان کارت بازی بهره میبرند و آمریکا در برابر ایران است، منافع ملی ایران تامین نخواهد شد و هزینههای سیاست خارجی افزایش خواهد یافت و از گامهای توسعه عقب خواهیم ماند و آحاد ملت ایران هم با مشکلات و مصائب بیشتری مواجه خواهند شد.
* سفیر سابق ایران در آذربایجان
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :