xtrim

چشم‌انداز مذاکرات نتیجه‌محور

دکتر صلاح‌الدین هرسنی *  سیدابراهیم رییسی رییس‌جمهوری در مراسم ۱۳ آبان‌ماه اعلام کرد که مذاکرات آینده حول محور احیای برجام، «نتیجه‌محور» خواهد بود. البته نباید فراموش کنیم که رییسی وعده داده بود نباید اقتصاد ایران را به برجام گره زد. در همین ارتباط علی باقری‌کنی معاون سیاسی وزارت امور خارجه، اعلام کرده است که با انریکه مورا دبیرکل سیاسی و معاون مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا  برای مذاکره «نتیجه‌محور»  با گروه ۱+۴ در تاریخ ۲۹ نوامبر یعنی هشتم آذرماه به توافق رسیده است. طبق دیدگاه و انگاره‌های برجامی رییس‌جمهوری و دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران، مراد و منظور از مذاکرات نتیجه‌محور، مذاکراتی است که نتایج ملموس و در راس آن لغو موثر و کامل تحریم‌های ظالمانه علیه ملت ایران را در پی داشته باشد. به این ترتیب شرایط ذهنی و ادراکی برای انجام یک مذاکره طبق معیارها برای تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران دستگاه دیپلماسی ایران فراهم شده و ایران به طریقی که اعلام کرده، مصمم به انجام مذاکراتی است که تحریم‌های ظالمانه و غیرقانونی را به صورت کامل و موثر لغو، عادی‌سازی روابط تجاری و اقتصادی با ایران را تضمین و ضمانت‌های معتبری برای عدم بدعهدی بیشتر فراهم کند.

حال اگرچه منطق مصالحه بر منازعه و ترس اولویت دارد و رفتن به پای میز مذاکره، درجه‌ای از عقلانیت است و همچنین عقب‌نشینی از خط‌مشی‌ها و میراث مخرب گذشته در احیای برجام جز از رهگذر انجام مذاکره ممکن نیست، اما باید پرسید که آیا شرایط و استلزامات کار برای یک مذاکره «نتیجه‌محور» فراهم است؟

از منظر نشانه‌شناسی، بروز و ظهور برخی از قراین و نشانگان دلالت بر آن دارند که زمینه لازم برای انجام مذاکره «نتیجه‌محور» فراهم نیست، چراکه مواضع طرفین همانند گذشته دست نخورده باقی مانده و تغییری در مواضع طرفین همچون گذشته به وجود نیامده است. در این ارتباط ایران برنامه‌های موشکی و رفتار‌های منطقه‌ای خود را قابل مذاکره نمی‌داند و به چیزی کمتر از لغو تمام تحریم‌ها و نتایج ملموس آن بر وضعیت اقتصادی رضایت نمی‌دهد. از طرف دیگر، آمریکا در دادن هر گونه امتیاز پیش‌بینی‌شده به ایران در این مذاکره آن را مشروط به جرح و تعدیل ایران در برنامه‌های موشکی و رفتار‌های منطقه‌ای دانسته و می‌کند، ضمن آنکه چه واشنگتن و چه تروئیکای اروپایی برجام با برنامه‌های هسته‌ای پیشرفته ایران آن هم بابت رسیدن به نقطه «گریز هسته‌ای» و همچنین نوع برخورد ایران با آژانس انرژی هسته‌ای و مشخصا در مساله پروتکل الحاقی یا همان «پادمان هسته‌ای» مشکل و مساله دارند. بنابراین شروط اعلامی طرفین در زمره شروط محال است.

opal

در سطحی دیگر، تهران نقطه مذاکرات آینده خود در ۲۹ نوامبر را نه از نقطه وین و نه از نقطه بروکسل آغاز نمی‌کند، بلکه تلاش دارد این مذاکره را از نقطه‌ای آغاز کند که واشنگتن از برجام خارج شده است. این وضعیت به معنای مذاکره با اروپا یا همان ۱+۴ است نه با واشنگتن. در حالی که مشکل اصلی ایران با واشنگتن است نه با اروپا و اروپا نیز فاقد رویه مستقلی در تصمیمات برجامی است و همواره تلاش می‌کند منافع خود را در قبال همسویی با ایران، در برابر واشنگتن در نظر بگیرد. بنابراین تحت این شرایط مذاکره با اروپا نتیجه‌محور نخواهد بود. ضمن آنکه اروپا نیز مانند واشنگتن بابت برنامه‌های موشکی ایران و رفتاری که آنها از آن به عنوان رفتار‌های ثبات‌زدا در منطقه غرب آسیا تعبیر می‌کنند، مساله دارد و آنگونه که اعلام کرده برنامه هسته‌ای و برنامه‌های موشکی ایران را تهدیدی بالقوه برای حیات خود و متحدان می‌داند.

اما مهم‌ترین نشانه از بی‌نتیجه ماندن مذاکرات ۲۹ نوامبر، همزمانی و تلاقی گرم شدن بازار مذاکره و گفت‌وگو با برخی از رفتار‌های گذشته طرفین است. در این ارتباط هرگاه زمینه برای انجام مذاکره فراهم می‌شود، شاهد رفتار‌هایی هستیم که ضریب اطمینان به احیای برجام را کاهش می‌دهند. برای نمونه واشنگتن و غرب، اعتقادی به قدرت‌نمایی زمینی و دریایی ایران در وجه پدافندی آن ندارند، بلکه آن را پروسه «برجام‌پرانی» تعبیر کرده و می‌کنند. حال و از آنجایی که ایران برخی از عملیات‌های پدافندی خود را مایه قدرت‌نمایی در خلیج‌فارس و دریای عمان می‌کند، این پیام را به غرب مخابره می‌کند که ایران مایل به جرح و تعدیل در رفتار‌های منطقه‌ای خود نیست و پیوسته برای براندازی واشنگتن و متحدانش تلاش می‌کند. به این ترتیب و از آنجایی که منطق این گمانه برای غرب در حال تقویت شدن است، نباید به مذاکرات ۲۹ نوامبر و مذاکرات سلسله‌ای بعد از آن امیدی داشت، بلکه باید برجام را پایان‌یافته تلقی کرد و شاهد مرگ و امحای آن باشیم.

* کارشناس مسائل بین‌الملل

اخبار برگزیدهیادداشت
شناسه : 226720
لینک کوتاه :