در جست و جوی آینده روشن
به گزارش جهان صنعت نیوز: این در حالی است که از زمان گسترش کرونا در ایران وضعیت وخیمتر از پیش شده است، چراکه برخی از بیمارستانهای شهرستانها حتی یک جراح قلب هم ندارند، به طور مثال تنها مرکز جراحی قلب استان کردستان واقع در بیمارستان توحید سنندج که در چند سال اخیر، پذیرای بیماران زیادی از شهرستانهای استان بود چند ماهی است که از زمان شیوع کرونا انجام آنژیوگرافی درمانی غیراورژانسی در این مرکز به طور کامل متوقف شده است. استان کردستان و دیگر شهرستانها مدتهاست با معضل فقدان جراح قلب مقیم دست به گریبان هستند. همچنین رییس سازمان نظام پزشکی از «کاهش تمایل برخی پزشکان به تحصیل در رشتههای تخصصی» خبر داده بود. محمد رییسزاده گفته بود: «امسال برای رشته جراحی عروق ۱۸ نفر ظرفیت داشتیم اما فقط دو نفر ثبتنام کردهاند و در رشتههایی مانند جراحی قلب، طب اورژانس و… ظرفیت خالی زیادی داریم.» وی تاکید کرده بود اگر این معضل به زودی حل نشود، در آینده نیازمند کمکگرفتن از نیروهای تخصصی پزشکی از سایر کشورها خواهیم بود!
هشدار رییس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس
کمبود نیروی متخصص واکنش رییس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس را هم برانگیخته است. حسینعلی شهریاری در نامهای تمایل نداشتن پزشکان به تحصیل در رشتههای تخصصی را تهدید جدی نظام سلامت کشور دانسته و نوشته است: «در سالهای اخیر تمایل به ادامه تحصیل در مقطع دستیاری تخصصی و فوق تخصصی در رشتههای مختلف پزشکی با کاهش قابل توجهی روبهرو شده و این کاهش اقبال پزشکان عمومی برای تصاحب صندلیهای رشتههای تخصصی و فوقتخصصی بهشدت بر کمیت، کیفیت، سرعت و دقت خدمات بهداشتی- درمانی و تداوم و توسعه آن تاثیری سوء گذاشته و خواهد گذاشت، به طوری که از سال ۹۶ زنگ خطر این حادثه با خالی ماندن صندلیهای تخصص در برخی رشتههای مادر همچون بیهوشی، طب اورژانس، جراحی عمومی، داخلی، اطفال، عفونی، جراحی قلب، جراحی اطفال، فوق تخصصی کلیه، خون و سرطان با سرعت نگرانکنندهای به صدا درآمده است.»
در آینده بیماران قلبی باید برای درمان به اروپا بروند!
در همین راستا پروفـسور دکتـر محمدحسیـن مـاندگار، فـوقتخـصـص جـراحی قـلـب و عــروق به «جهانصنعت» گفت: به عقیده من هیچ رشتهای در پزشکی به سختی جراحی قلب نیست. هر فردی باید هفت سال پزشکی عمومی بخواند و بعد از آن پنج سال جراحی عمومی بخواند و بعد از اتمام آن میتواند در شهرستانها طرح بگذراند. پزشکان باید ۱۱ سال تحصیل و چندین سال کار کنند تا بتوانند سه سال تخصص جراحی قلب را بخوانند. بنابراین یک جراح باید ۱۴ سال مستمر تحصیل و کار کند تا در ۴۰ سالگی جراح قلب شود. این در حالی است که شغل جراحی قلب بسیار رشته پراسترس و سختی است. جراحی قلب تنها رشتهای است که مرگومیر بیمار در اتاق عمل و در بیمارستان زیاد اتفاق میافتد، آمار فزونی مرگومیر بیماران به بدی پزشک ارتباطی ندارد، بلکه این فزونی وابسته به امکانات تکنولوژی، تکنیک جراحی و امکانات بخش مراقبتهای ویژه است. اگرچه داروهای بعد از عمل هم در آمار مرگومیرها نقش بسزایی دارند، چهبسا در حال حاضر در خصوص داروهای معمولی هم مشکل داریم چه برسد به داروهای بیماران قلبی. بنابراین شرایط کاری برای یک جراح قلب بسیار سخت است. سادهترین عمل جراحی قلب از زمان شروع تا پایان چهار سال طول میکشد. جراحی قلب یک عمل تیمی است که حتما باید دستیاران جراح قلب باشند چرا که این عمل بسیار طاقتفرساست و گاهی یک جراحی ۱۲ ساعت طول کشیده است.
وی ادامه داد: متاسفانه درآمدها نسبت به سختی کار بسیار پایین است. طبق نظر کلیه همکاران تعرفههایی که دولت و وزارت بهداشت وضع کردهاند، ناعادلانه است. وضعیت شغلی پزشکان و جراحان قلب در ایران بسیار ناپایدار است. این در حالی است که به دلیل فوت بیماران در اتاق عمل شکایات زیادی از جراحان در دادگاههای مختص پزشکان وجود دارد. چنین موضوعی برای همکاران جراح قلب من مایوسکننده است، چراکه هر بیماری که تحت عمل، عارضهای پیدا کند یا فوت شود بلافاصله از پزشک شکایت میکنند. چنین موضوعی دلپسند نیست که برای کاری که درست انجام دادیم دو سال پلههای دادگاه را بالا و پایین کنیم.
دکتر مـاندگار درخصوص تبعات کاهش تعداد جراحان قلب در ایران بیان کرد: علاوه بر اینکه میزان مرگومیر بیماران قلبی در کشور افزایش پیدا میکند، نیاز به جراحان خارجی نیز فزونی پیدا میکند. البته امکان دارد همانند قدیم بیماران را برای جراحی قلب و درمان به خارج از کشور بفرستیم، چراکه در حال حاضر شاهد مهاجرت تعداد زیادی از جراحان قلب از کشور هستیم. وقتی درآمد پایین است، آنها با پسانداز مختصری که تاکنون داشتند تصمیم بر مهاجرت گرفتند تا در دیگر کشورها بتوانند به خوبی زندگی کنند.
او با اشاره به راهکار جلوگیری از مهاجرت جراحان قلب اظهار کرد: به نظرم اگر به دنبال راهکار جلوگیری از مهاجرت متخصصان از کشور هستیم ابتدای امر باید اعتبار و حیثیت یک پزشک به او بازگردد. همچنین تعرفه پزشکان نسبت به مشکلات اقتصادی روز تعیین شود. اگر هم کسی به دنبال حل این معضل نباشد در نهایت مجبورند از هند، پاکستان و کشورهای اطراف جراح قلب بیاورند. با این حال جراحی قلب رشته کاملا متفاوتی است که علت عدم اقبال نسبت به آن این است که بیماران نمیخواهند جراحی شوند و رشتههای تداخلات قلبی مثل آنژیوپلاستی تعداد زیادی از بیماران را درمان میکند. در هر صورت در تمام دنیا تعداد اعمال جراحی کاهش پیدا کرده است. بنابراین شغل جراحی قلب به شغلی استندبای تبدیل شده که جراح باید منتظر باشد اگر در روشهای آنژیوپلاستی مشکلی پیش آمد، آمادگی لازم را داشته باشد. امروزه همکاران جراح قلب در شهرستانها درآمدهای پایینی دارند، به همین دلیل ترجیح میدهند رشتههای پرسود دیگری را انتخاب کنند. بسیاری از پزشکان رشتههای جراحی قلب را ترک کردند یا برگشتند به همان پزشکی عمومی. به عقیده من چنین قضیهای برای ایران بسیار اسفناک است، چرا که برای تکتک جراحان سرمایهگذاری شده تا تحصیل کنند و از تجریبات آنها استفاده شود. در حالی که امروزه به هیچ عنوان نمیتوان از تجربیات آنها استفاده کرد. با این تفاسیر امروزه صدای ما به گوش مسوولان نمیرسد، بنابراین در آینده نه چندان دور مجبور میشویم بیماران قلبی را برای درمان و جراحی به کشورهای اروپایی بفرستیم. این در حالی است که دود این موضوع به چشم مردم میرود.
کمبود جراحان قلب به دلیل مهاجرت آنها
حمیدرضا پورحسینی رییس مرکز قلب تهران نیز درخصوص تبعات کاهش جراحان قلب در ایران به «جهانصنعت» گفت: طبیعتا کاهش استقبال پزشکان از جراحی قلب میتواند تبعات جبرانناپذیری را بر بدنه جامعه بگذارد، چراکه شاید با کمبود متخصص جراحی پلاستیک اتفاق خاصی رخ ندهد ولی با کمبود جراحان قلب جان مردم به خطر میافتد. البته بیمارستان قلب تهران چون از تمام لحاظ علیالخصوص آموزش یکی از مطرحترین بیمارستانهای سراسر ایران است، هیچ زمانی دچار کمبود داوطلب برای دستیاری نداشتهایم. از قضا هر سال تعداد دستیاران به میزان مطلوب تکمیل است. بنابراین در این خصوص مشکلی نداریم. اما اینکه چرا در سراسر کشور تعداد متخصصان قلب کاهش پیدا کرده، به نظرم یک معضل همهجانبه است و نمیتوان تنها یکجانب را سنجید.
وی افزود: در هر صورت کاهش تعداد متخصصان قلب به چندین عامل بستگی دارد. یکی از آنها توسعه کمی این رشته در سطح دانشگاههای سراسر ایران است. براساس آمارها تقریبا دانشگاهها سالی ۲۰۰ تن را برای تخصص آموزش میدهند. در نتیجه این تعداد برای کشور ما بسیار اندک است. از طرفی شرایط اقتصادی و اجتماعی جامعه به گونهای است که در حال حاضر تب و تاب مهاجرت را در بین پزشکان داغ کرده است. پزشکان عمومی که به هر دلیلی از ایران مهاجرت میکنند در همان کشور مقصد چهار سال ادامه تحصیل میدهند و تخصص میگیرند تا با همان مدرک بتوانند موقعیت شغلی بهتری برای خودشان دست و پا کنند، زیرا اگر متخصصان از ایران به کشورهای اروپایی بروند باید دوباره از پزشکی عمومی شروع کنند. برخی از استادان دانشگاه که برای کار از ایران به کشورهای اروپایی رفتند مجبور شدند دوباره از رزیدنتی شروع کنند تا بتوانند مجوز کار بگیرند. به همین دلیل پزشکان عمومی ترجیح میدهند زودتر تخصص خود را در کشورهای اروپایی بگیرند تا راحتتر هم مشغول به کار شوند. پزشکان عمومی در ایران آینده روشنی برای خود نمیبینند، به همین دلیل بسیاری از آنها تصمیم به مهاجرت میگیرند.
رییس بیمارستان قلب در ادامه اظهار کرد: متاسفانه کمبود جراحان قلب در ایران از عوامل چندفاکتوری است. اینگونه نیست که تنها بعضی از شرایط را بهبود ببخشیم. در پی سالیان گذشته ظرفیتهای آموزشی فراوانی در رشتههای مختلف ایجاد شده، به همین دلیل تعداد متقاضی در برخی از رشتهها کم شده است. در هر صورت با ادامه این شرایط و در حالی که سالانه هشت تا ۱۰ جراح قلب بازنشسته میشوند و بیماریهای قلبی افزایش داشته است در آیندهای نه چندان دور با مشکل کمبود متخصص جراحی قلب مواجه خواهیم بود و باید برای حل این معضل فکری اساسی کرد.
درآمدهای پایین جراحان
دکتر محمدمهدی قیامت معاون اسبق نظام پزشکی تهران نیز با گلایه از میزان تعرفههای تعیینشده درخصوص معضل عدم اقبال پزشکان عمومی برای تخصص جراحی قلب به «جهانصنعت» گفت: ابتدای امر همگان باید بدانند کارشناسان و پزشکان این حوزه بیش از ۱۰ سال است که مشکل کمبود جراحان قلب را هشدار میدهند. یکی از علتهای کمبود جراحان قلب در کشور این است که به تدریج جراحی قلب کاهش پیدا کرده و بیماران بیشتر ترجیح میدهند عمل نشوند بلکه با کمک عملهای مداخلهای توانستهایم جراحی باز قلب را کاهش دهیم. موضوع دیگر این است که برخلاف باورهای عوام درآمد یک جراح قلب بسیار پایین است. همچنین عدالت تعرفهای در تمام دنیا وجود دارد ولی این موضوع در ایران مشاهده نمیشود. چهبسا پزشکان در ایران همانند کارگران هستند؛ تا زمانی که کار کنند درآمد دارند و بعد از ازکارافتادگی اگر زیر نظر دولت نباشند بیمه و حقوق بازنشستگی ندارند.
وی افزود: همچنین ظرفیت دانشگاهها هم به اندازه نیازهای جامعه نیست. طی این مدت وزارت بهداشت هیچ برنامه مدونی برای جذب نیروی متخصص نداشته است. وزارت بهداشت در طول این سالها نظارهگر بوده است. این در حالی است که وزارت بهداشت برای جلوگیری از کاهش تعداد جراحان و نیروی متخصص باید به صورت صحیح برنامهریزی کند و تعرفههای عدالت را اجرا کند. البته تعرفهها ۵۰ درصد علل مهاجرت پزشکان و نیروی متخصص را تشکیل میدهند، زیرا وقتی درآمد یک پزشک با نیازهایش همخوانی ندارد نسبت به آینده دلسرد میشود.
دکتر قیامت اظهار کرد: به نظرم طی ۱۰ سال آینده با بازنشستگی جراحان امروزی و ورودی پزشکان سهمیهای دوباره مجبوریم بیماران قلب را برای عملهای سنگین به کشورهای دیگر بفرستیم. در نتیجه دولت باید هزینههای گزافی را صرف اعزام بیمار به کشورهای اروپایی کند. چهبسا دانشگاههای امروزی افراد ضعیفی را جذب میکنند و با آموزش نیمبندی که ارائه میدهند، نیروی ضعیفی را هم وارد بازار کار میکنند. شاید در آینده نهچندان دور حتی مجبور شویم جراح قلب و نیروی متخصص از دیگر کشورها وارد کنیم. چرا در حال حاضر رشته پزشکی برای افراد جاذبه ندارد، زیرا در مملکتی که درآمد یک دلال از جراح قلب بیشتر باشد، قاعدتا هیچ فردی به سوی این رشته سخت نمیرود، چهبسا درآمد جراح پلاستیک در ایران بیشتر است.
جراح قلب داریم، امکانات نداریم!
دکتر شیخالاسلام فوقتخصص بیماریهای قلب و عروق درخصوص «جهانصنعت» گفت: اینکه در حال حاضر تعداد جراحان قلب در شهرستانها و پایتخت رو به کاهش است، جای تامل دارد اما این را هم باید بدانید که جراح به تنهایی کافی نیست، بلکه باید امکانات لازم هم در وجود داشته باشد که طبیعتا هزینه امکانات سرویس جراحی قلب بسیار سنگین است. با این حال به نظرم هرچه تعداد جراحان قلب افزایش یابد به همان میزان هم تجربه آنها کم میشود. بنابراین به جای اینکه جراحان بیشتری تربیت شود باید وسایل انتقال سریع بیمار به پایتخت یا نزدیکترین مرکز پیشرفته هموار شود. جراحان متخصص هفتهای ۱۰ تا ۱۵ عمل دارند، بنابراین تجربه آنها در این مواقع ملاک است نه تعداد زیاد جراحان. اینکه به هر دلیلی جراح قلبی را در شهرستانی که امکانات لازم را برای عمل نداشته باشد، مقیم کنیم، او کار چندانی نمیتواند انجام دهد. جراح قلب یک تیم منظم و با تجربه میخواهد. هزینه برپایی چنین مراکزی میلیونها دلار است. در نتیجه در حال حاضر امکان اعزام جراح قلب به شهرستانها را نداریم. بنابراین به عقیده من بهتر است برای حل این معضل مراکز ارجاعی بزرگ ایجاد شود تا تمام تجهیزات و امکانات لازم و کافی یک جراحی قلب را داشته باشد. البته راه ارجاع را باید با استفاده از آمبولانس هلیکوپتری سریعتر کرد.
وی افزود: در هر صورت به نظرم تعداد جراحان با تجربه رو به کاهش است زیرا بسیاری از آنها به دلایل مختلف از کشور مهاجرت کردند یا بازنشسته شدند البته تعدادی از آنها هم در همین ایام کرونا فوت کردند. بیمارستانهای خصوصی تهران مملو از جراحان قلب است و هیچ بیمارستان جدیدی افتتاح نشده که نیاز به نیروی متخصص جدید داشته باشد. چرا که نیروی جدید نیاز به تجربه کسب کردن دارد. البته چنین وضعیتی مختص به جراحان قلب نیست، بلکه در دیگر رشتهها هم این مشکلات وجود دارد.
این فوق تخصص بیماریهای قلب در خصوص راهکار حل این مشکل اظهار کرد: مهاجرت پزشکان علل متفاوتی دارد، میزان درآمد از علل اصلی مهاجرت آنها نیست بلکه یکی از مهمترین علت مهاجرت پزشکان مساله اجتماعی است. زیرا تحصیلات و آینده فرزندان برای آنها حائزاهمیت است.
اخبار برگزیدهلینک کوتاه :