بازی با زمان در ایران و تغییر برنامه در غرب
مهدی مطهرنیا * نوع ادبیات تیم دیپلماسی ایران همچون یک ارکستر سمفونی است که فالش مینوازد. آقای باقریکنی در گفتوگوهای متفاوتی که در سفر اخیر داشته با رویکردهای متفاوتی از امیرعبداللهیان سخن میگوید و بیشتر آنچه که بیان میکند دربردارنده این معنای اساسی است که رسیدن به توافق در ارتباط با برجام منوط به برداشتن همه تحریمها از سوی غرب به ویژه ایالات متحده آمریکا، تضمینهای بینالمللی برای عدم خروج آمریکا به طور مجدد از برجام و مسائلی از این دست و شروط بسیار محکم است.
به بیان دیگر اساسا بازگشت به برجام مطرح نیست. مذاکره برای برداشتن همه تحریمها در جریان است و این برداشت تحریمها باید تضمین نه تنها آمریکا بلکه تضمین اروپا و نظام بینالملل را دربر داشته باشد، به گونهای که اگر آمریکا هم مجددا از برجام خارج شود با وجود تعهدی که آمریکا میسپارد، اروپاییها و دیگر کشورها تحت فشار بینالمللی برای عدم همکاری با ایران قرار نگیرد.
به این ترتیب، یعنی تسلیم کامل دنیا در برابر ایران از منظر اعلام مواضع ایران مطرح است. از طرف دیگری برخی افراد و عناصر نزدیک به دولت در توئیتهای متفاوتی بیان میکنند که مثلا در کشوری پولهای بلوکه شده ایران آزاد شده و قرار است وارد اقتصاد ایران شود، اما اینکه در چه کشوری و در چه زمانی این امر رخ داده و آیا این پولها وارد شده یا خیر، گفته نمیشود.
به عبارت دیگر میتوان گفت که نوعی حرفدرمانی و سیاست ابهام در این مسیر به چشم میخورد و از طرف دیگر ما شاهد اعلام مواضع گروسی هستیم. رافائل گروسی اخیرا تعجب خود را از عدم همکاری ایران و حتی اعلام نظر در ارتباط با فعالیت آژانس در ایران ابراز کرده است. ایران در واقع نوعی صحنه ابهام قابل ردیابی را برای غرب به وجود آورده است. بنابراین غرب به دنبال آن است که از پلن یک به پلن دو رجوع کند. بدین ترتیب میتوان گفت که ایران بازی با زمان را پی میگیرد و غرب بازی با مکان و عوض کردن پلن را؛ از پلن یک یعنی بازگشت ایران به برجام به پلن دو یعنی آمادهسازی افکار در جهت برخورد با تهران را پیش گرفته است.
از این جهت همکاریهای ایران و اسراییل با کشورهای منطقه از یک سو و از سوی دیگر همکاریهای فزاینده و رو به رشد اسراییل با ایالات متحده آمریکا و حداقل با بخشهای جناح تندرو جمهوریخواهان را شاهد هستیم. بنابراین باید گفت که آنها در حال عوض کردن پلن هستند، به این معنا که نه مکان جغرافیایی بلکه محدوده جغرافیایی برخورد با ایران را تغییر دهند و از این جهت افکار عمومی را آماده میکنند. ایران هم تلاش دارد در عین حال که از مذاکره سخن میگوید و برگشت به میز مذاکره را هدف قرار میدهد به گونهای زمان بخرد.
نقطه تلاقی اینها به زودی خود را مشخص خواهد کرد و بالطبع باید منتظر این باشیم که به زودی شاهد یک وضعیت تقابلی بیشتر بین ایران و طرفهای مذاکره باشیم. این معنا تا حدود زیادی میتواند در چند هفته آینده بیشتر خود را نشان بدهد. به گونهای که یا ایران مجبور شود از مواضع خود عدول کند یا اینکه غرب بپذیرد که مواضع خود را تعدیل کند.
آنچه که در تعدیل مواضع غرب بیشتر به چشم میخورد، تقسیمبندی تحریمها به تحریمهای بلااثر، تحریمهای کماثر و تحریمهای اساسی است. آنها به هیچوجه تحریمهای اساسی را تغییر نمیدهند و نگه خواهند داشت. تحریمهای بلااثر را در جهت ورود ایران به مذاکره و ادامه بحث درباره ورود به برجام پلاس دنبال میکنند و در صورت ورود ایران به برجام پلاس این احتمال وجود دارد که تحریمهای کماثر را هم کاهش دهند، اما اینکه غرب به ویژه ایالات متحده آمریکا تحریمهای موثر خود را در مذاکرات آتی کاهش دهند با توجه به سیگنالهای موجود تا حدودی غیرقابل قبول به نظر میرسد. این درحالی است که به زودی و به موازات مساله برجام و پرونده هستهای، پرونده حقوق بشر هم با توجه به اخبار موجود و سیگنالهای مورد توجه در خبرها بسیار پر سر و صداتر و جنجالیتر خود را به نمایش خواهد گذاشت.
* تحلیلگر مسائل بینالملل
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :