فقدان نگاه عالمانه اقتصادی در دولت سیزدهم
علیرضا باغانی * به نظر میرسد دولت نگاهی عامیانه به بازار سرمایه دارد که لازم است این نگاه اصلاح شود. دولت با این نگاه تصمیمگیری میکند که یک بازار با ۵۰۰ هزار نفر فرد فعال در برابر ۸۰ میلیون نفر قرار گرفته است و در نتیجه منافع ۸۰ میلیون نفر بر این بازار ارجحیت دارد. اگرچه ذات این تفکر درست است و منافع عام بر منافع عدهای محدود ارجحیت دارد اما مساله این است که در مورد خاص «لغو آزادسازی قیمت خودرو» تصمیمگیریهای دولت درست نبوده است. البته اینگونه تصمیمات مسبوق به سابقه است. از ماجرای ارز ۴۲۰۰ تومانی که در سال ۹۷ رخ داد و درباره آن تصمیمگیری شد اما مردم نفعی ندیدند، گرفته تا همین ماجرای قیمتگذاری خودرو که دولت طی یک تصمیم تاریخی واقعیتهای اقتصادی را میپذیرفت و خودرو را مانند بقیه کالاها به مکانیسم عرضه و تقاضا میسپرد. اما شاهد بودیم که بحث قیمتگذاری خودرو لغو شد و همان مصوبهای که ظاهرا در شورای هماهنگی اقتصادی سران قوا تصویب کرده بودند که بر مبنای آن قیمت خودرو آزاد شود ملغی اعلام شد. در نتیجه این تصمیم در واقع مصرفکننده واقعی همچنان نفعی نمیبرد. همانگونه که این روزها هم شاهد آن هستیم که قیمت خودرو در بازار آزاد در حال افزایش است. بنابراین فکر میکنم در دولت آقای رییسی برخلاف آنچه برمبنای بازدید ایشان از تالار بورس تهران تصور میشد، بازار سرمایه اولویتی ندارد. در نگاه آمار و ارقام میبینیم که فعالان بازار سرمایه شاید در حدود ۴۰۰ یا ۵۰۰ هزار نفر باشند اما در نگاه عمیقتر سهام عدالتی در این بازار وجود دارد که حدود ۵۰ میلیون نفر را تحتالشعاع قرار داده است. همچنین تعداد زیادی سرمایهگذار دیگر در این بازار وجود دارد که ممکن است به نظر، غیرفعال باشند اما در واقع در این بازار سهام دارند. از سوی دیگر نیز این بازار سرمایه بوده که در روزهای سخت به داد دولت رسیده و طی سالهای ۹۸ و ۹۹ ارقام قابلتوجهی تامین مالی برای دولت انجام داده است. دولت کنونی نیز در همین بازار به ویژه در شهریورماه مقادیر زیادی اوراق فروخته است. با این حال اما به نظر میرسد نگاهها در این دولت به بازار سرمایه چندان عالمانه و فنی نیست. اگر عرضههای اولیه اخیر را بررسی کنید حداکثر ۵۰۰ هزار نفر در آنها مشارکت کردهاند. بر این اساس عدد مشارکت در عرضههای اولیه حدودا یکدهم شده است. به نظر میرسد دولت اینگونه به بازار سرمایه نگاه میکند که بازاری است که در خوشبینانهترین حالت ۵۰۰ هزار نفر در آن فعال هستند. اما اگر فنی، تخصصی و واقعگرایانه نگاه کنیم درمییابیم که اگر بازار سرمایه آسیب ببیند، کلیت اقتصاد آسیب خواهد دید. با این حال اما در کشور ما متاسفانه برخی گمان میکنند بازار سرمایه به معنای بازار سرمایهداران است! در حالی که این بازار منافع پیدا و پنهان زیادی برای کشور دارد. بحث مهار نقدینگی از طریق بورس یکی از همین منافع است. اگر سال گذشته بورس نبود، چه اتفاقی برای کشور میافتاد؟ آن سیل نقدینگی قرار بود به کدام سو برود و در نتیجه چه اتفاقی برای بازارهای ارز، سکه و دیگر بازارهای موازی رخ میداد؟
* تحلیلگر بازار سرمایه
لینک کوتاه :