چاقوی کُند دولت برای جراحی دلار ارزان
تبلور این داستان را میتوان به طور یک نماد کامل درباره تصمیمگیری جناح حاکم درباره دلار بررسی کرد. یک سیار بااهمیت در دولت سیزدهم پیش از اینکه وزیر شود میگفت با سرازیر کردن اندکی دلار میتوان قیمت دلار را به یک هزار تومان رساند و اعضای مجلس انقلابی از سر تا پا بارها به دولت روحانی تهمت زدند که با اختصاص دلار ۴۲۰۰ تومانی فسادگستری کرده است و خواستار محاکمه دولت شده و رییس اسبق بانک مرکزی دولتهای یازدهم و دوازدهم را به همین اتهام به دادگاه کشاندهاند. واقعیت این است که اقتصاد ایران از سوی سیاستمداران چندین دهه است به دلار ارزان معتاد شده و رخوت و سستی آن در برابر دلار در تاروپود آن جای گرفته است.
دلار هفت تومانی زمان رژیم پیشین که تا سالهای نخست پس از فروپاشی هنوز تخصیص داده میشد، دلار ارزان دهه ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۸ و نیز دلار ارزان نگه داشتهشده همه سالهای پس از جنگ تا امروز اقتصاد ایران و مصرفکنندگان و دولت و تولید را در چنگ خویش دارد. در همه این دههها دولتها از بیم پیامدهای ناشناس حذف دلار ارزان بر قیمت کالاها و خدمات موردنیاز شهروندان فقط در حرف و شعار خواستار واقعی شدن قیمت دلار بودهاند.
انقلابیون دولت سیزدهم و مجلس یازدهم نیز پس از ماهها رجزخوانی و اتهامزنی به دولت قبلی حالا که لحظه عمل رسیده است و باید کشور را از شر دلار ارزان خلاص کنند با مخالفت گروههای تندتر خود روبهرو شده و حتی حاضر به فوریت حذف تخصیص دلار ارزان برای واردات نهادههای دامی هم نیستند. راه چاره چیست؟ آیا باید تا ابد با این دلار مخدر مدارا کرده و اجازه دهیم از اقتصاد ایران جز پیکرهای نحیف و زار باقی نماند؟ به نظر میرسد هر دورهای که جراحی دلار را به دوره پسین بیندازیم به مرگ فاجعهبارتر اقتصاد کمک کرده و همه ایرانیان را در حسرت اصلاح ساختاری قرار میدهیم. آیا دولت سیزدهم و مجلس انقلابی و نیز قوه قضاییه و سایر نهادهای قدرت از چیزی هراس دارند که چاقوی خود را تیز نمیکنند تا این جراحی صورت پذیرد؟ حرف زدن آسان است و عمل کردن بسیار دشوار.
لینک کوتاه :