xtrim

آمارغم‌انگیز فروپاشی خانواده‌ها

به گزارش جهان صنعت نیوز:  کاهش ازدواج و افزایش طلاق نگرانی‌های زیادی را در خصوص کاهش جمعیت ایجاد کرده است. برخی همچون مسعود پزشکیان عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس بر این عقیده‌اند که مشکلات اقتصادی اجازه نمی‌دهد تا جوانان به سمت ازدواج بروند یا بعد از ازدواج برای فرزندآوری اقدام کنند. همچنین برخی جامعه‌شناسان بزرگ‌ترین علت افزایش طلاق را فشارهای اقتصادی می‌دانند. حال برخلاف تصور کارشناسان که تهران بیشترین آمار طلاق را دارد، چند روز پیش رییس کانون سردفتران ازدواج و طلاق استان اصفهان، اعلام کرد، در مهرماه که مقارن با اعیاد ربیع و رونق ازدواج است، ۸۷۰ ازدواج در مقابل ۸۰۰ طلاق در استان اصفهان ثبت شد. علی‌اکبر صافی اصفهانی با بیان اینکه در رنگ‌بندی ازدواج در کشور، استان اصفهان در وضعیت قرمز ازدواج قرار دارد، تاکید کرد: «در شهریورماه امسال تعداد طلاق‌های ثبت شده در استان حدود هزار طلاق و ازدواج‌ها حدود ۷۰۰ مورد بوده است.» رییس کانون سردفتران ازدواج و طلاق استان اصفهان، کاهش ازدواج از یک سو و رشد طلاق از سوی دیگر در استان را بسیار نگران‌کننده دانست.

فزونی طلاق مختص به یک شهر نیست

در همین رابطه دکتر زهرا بیات، مشاور خانواده و روانشناس بالینی به «جهان‌صنعت» گفت: براساس آمارهای رسمی فزونی طلاق مختص به یک شهر یا محله نیست، امروزه به دلایل مختلف که مهم‌ترین آن فشارهای اقتصادی است خانواده‌ها در دوران کرونا بیش از گذشته تحت فشار مالی بودند به همین دلیل اختلاف‌ها بیش از گذشته شده است. با این حال طلاق خانواده بزرگ‌ترین ضربه را به فرزندان وارد می‌کند. فرزندان نسبت به زنان و مردان آسیب‌پذیرترین گروه هستند. وقتی طلاق صورت می‌گیرد فرزندان خصوصا دختران دچار نوعی مشکلات روان‌شناختی می‌شوند؛ زیرا در واقع نقش یک والد را تجربه نمی‌کنند. هر چقدر هم سنین کودکان پایین‌تر باشد، آسیب‌ها می‌توانند بیشتر باشند؛ زیرا هنوز هویت فرزندان شکل نگرفته است. به نوعی می‌توانیم بگوییم تا سن هفت‌سالگی آسیب‌ها بسیاری می‌تواند بر کودکان وارد شود.

وی افزود: آسیب‌های روانشناختی ممکن است به سمت اضطراب، افسردگی و عدم هویت‌یابی کامل رود. چون دختران و پسران نیاز به این دارند تا نقش هر دو والد را تجربه کنند. برای مثال اگر پدر به اندازه کافی در کنار فرزند نباشد کودک پسر نمی‌تواند الگوی خوبی از یک مرد داشته باشد. اگر فرزند دختر باشد و مادر همراهش نباشد نمی‌تواند همانند‌سازی نقشی از طریق مادر داشته باشد. در واقع فرزندان هم از نظر هویت‌یابی دچار مشکل می‌شوند و هم دچار مشکلات روان‌شناختی متعدد از قبیل افسردگی، اضطراب و سایر مشکلات اجتماعی از قبیل کم‌رویی، خجالت و… می‌شوند. از طرفی چون برچسب فرزند طلاق روی این کودکان است از این رو آنها بیشترین آسیب را به لحاظ اجتماعی خواهند دید. در جمع دوستان خود نمی‌توانند نقش بسیار موثری داشته باشند. اعتماد به نفس خود را از دست می‌دهند. در مدرسه نیز ممکن است نتوانند عملکرد خوبی داشته باشند.

opal

این روانشناس اظهار کرد: اگر از مقوله فرزندان بگذریم آسیب بعدی متوجه زنان می‌شود. زنانی که بعد از طلاق به سختی می‌توانند زندگی کنند. تامین مخارج زندگی و خصوصا مسکن برای زنانی که با مشکلات اقتصادی مواجه هستند دشوارتر است و ممکن است این امر آنها را وادار به کارهایی کند که شایسته خود نمی‌دانند. این موضوع برای زنان کم‌سواد و فاقد مهارت به صورت حادتری جلوه می‌کند. همچنین ممکن است طلاق، شغل افراد را تحت تاثیر قرار دهد و آنها نتوانند به شغل سابق خود به دلیل جدایی و تبعات آن ادامه دهند و این امر به مشکلات اقتصادی آنان اضافه می‌شود. چه‌بسا بارها این جملات را می‌توان از زنان شنید که از وقتی جدا شده‌اند تعاملاتشان کمتر شده است چون راحت نمی‌توانند با دیگران رابطه برقرار کنند. زیرا تا اطرافیان می‌فهمند، ممکن است نگاه متفاوتی نسبت به آنها داشته باشند یا انتظارات متفاوتی از آنها داشته باشند. بنابراین این افراد دایره تعاملات خود را در مقایسه با قبل کاهش می‌دهند و ترجیح می‌دهند با کسانی رفت و آمد کنند که چیزی راجع به زندگی قبل آنها ندانند. بنابراین برچسب مطلقه همواره با آسیب‌ها و مشکلات روحی و روانی همراه است.

وی با اشاره به تبعات طلاق بر مردان گفت: البته طلاق تبعاتی بر مردان برجای می‌گذارد ولی به طورکلی مردان نسبت به زنان آسیب کمتری می‌بینند؛ به این دلیل که مرتب سرکار می‌روند و روابط اجتماعی زیادی دارند. از این رو برخی نیازهای عاطفی‌شان را در محل کار تامین می‌کنند. از طرفی امکان ازدواج مجدد به دلیل ساختارهای فرهنگی جامعه برای مردان نسبت به زنان راحت‌تر است و به دنبال این امر آسیب‌هایی که ممکن است در اثر تجرد پس از طلاق برای مردان حاصل شود کمتر است. در هر صورت بهتر است با افزایش تاب‌آوری، صبر، تحمل و بردباری و نیز با کمک گرفتن از روانشناسان و متخصصان می‌توان تا حدود زیادی جلوی طلاق را گرفت.

ازدواج ناآگاهانه

دکتر عالیه شکر‌بیگی جامعه‌شناس نیز ضمن اشاره به فقدان مهارت زندگی، تعامل و تفاهم بین زوج‌های جوان به «جهان‌صنعت» گفت: به نظرم موضوع فزونی طلاق بر‌می‌گردد به عدم‌آگاهی زوج‌ها به یکدیگر، چرا که این روزها دهه هشتادی‌ها به دلیل هیجانات کاذب جوانی و تاثیر فضای مجازی ازدواج می‌کنند اما بعد از مدتی که مشکلات زندگی از پشت‌پرده نمایان می‌شود، آنها از کرده خود پشیمان می‌شوند. بنابراین عوامل موثر بر طلاق در چهار دسته کلی «همسرگزینی نادرست»، «نقص دانش و مهارت همسران»، «عملکرد نامطلوب همسران» و «شرایط نامطلوب اقتصادی» قرار دارد.

ازدواج ناآگاهانه، نداشتن بلوغ لازم برای ازدواج، عدم برخورداری از سلامت روانی، شخصیتی و اخلاقی، تزلزل پایه‌های ایمان، عدم واقع‌گرایی در معرفی خود و شناخت همسر و عدم‌تناسب فردی و خانوادگی همسران در زمینه‌های مختلف، در دسته همسرگزینی نادرست قرار می‌گیرند که بخش قابل توجهی از طلاق‌ها ریشه در این موارد دارد. مهم‌ترین راهکار برای کاهش این نوع ازدواج‌ها آموزش جوانان و خانواده‌ها در زمینه نحوه صحیح انتخاب همسر است. وی افزود: نقص دانش و مهارت همسران شامل انتظارات و توقعات غیرمنطقی همسران از هم، ضعف همسران در مهارت‌های رفتاری و شخصیتی، نداشتن شناخت کافی از یکدیگر، عدم‌تفاهم و درک متقابل، ناتوانی در حل اختلافات، نارضایتی جنسی و عاطفی همسران و برآورده‌نشدن نیازها و انتظارات است. در این موارد اگرچه همسرگزینی به شیوه صحیح صورت گرفته، ولی به دلیل نداشتن آگاهی و مهارت‌های لازم برای ایفای نقش همسری، در تعاملات زناشویی مشکلات جدی به وجود آمده است و در نهایت به طلاق منجر خواهد شد. بنابراین برای کاهش طلاق‌هایی که ناشی از این عوامل هستند، باید برای آموزش مهارت‌های مورد نیاز همسران در زندگی زناشویی برنامه‌ریزی کرد.

این جامعه‌شناس اظهار کرد: عدم مسوولیت‌پذیری و انجام ندادن وظایف نقش همسری، تعارض نقش و تقسیم کار نامناسب، برآورده نشدن نیازها و انتظارات، چشم و هم‌چشمی و مصرف‌گرایی، استفاده نادرست از فضای مجازی، معاشرت‌های غیراخلاقی و ناپسند، اعتیاد به مواد مخدر، مصرف مشروبات الکلی و خیانت زن و مرد از عملکردهای نامطلوب همسران است که باعث طلاق می‌شوند. برای کاهش طلاق‌های ناشی از این موارد باید با شناسایی این همسران و ارائه دوره‌های آموزشی و خدمات مشاوره‌ای، عملکرد آنها را اصلاح کرد. دسته آخر از دلایل طلاق در جامعه، وجود شرایط نامطلوب اقتصادی مثل چالش تامین هزینه‌های خانواده به دلیل تورم، عدم امنیت شغلی، بیکار شدن مرد و عدم توانایی تامین مسکن مناسب است. در هر صورت اگر همچون گذشته خانواده در ازدواج زوج‌های جوان نقش موثرتری داشتند شاید در کاهش آمار تاثیری داشت. البته بهتر است برای کاهش این آمار متولیان اقتصادی کشور با تدوین سیاست‌های اقتصادی مناسب، برنامه‌های عملیاتی در راستای ایجاد امنیت شغلی و اقتصادی و رفاه خانواده‌ها اجرا کنند، چراکه انتهای این نخ به مشکلات اقتصادی باز‌می‌گردد.

اخبار برگزیده
شناسه : 229426
لینک کوتاه :