xtrim

خودشیفتگی یا خودتخریبی!

بهزاد طهماسبی * محبوبیت و مقبولیت افراد در نزد افکار عمومی، موهبت ارزشمندی است. تقریبا در هر جامعه‌ای انسان‌های خلاق و تاثیرگذاری هستند که بر سریر شهرت تکیه زده‌اند و نام و آوازه‌شان در دل هزاران نفر ریشه دوانیده است.

«سلبریتی‌ها» همان افراد محبوب و مشهوری هستند که هر کدام بسته به نوع فعالیتی که در جامعه انجام می‌دهند، به طور خاص مورد توجه و احترام قرار می‌گیرند.

امروزه در حوزه‌های متعددی سلبریتی‌ها فعالیت می‌کنند و در رشته تخصصی خود در نزد مردم و طرفدارانشان جزو بهترین‌ها محسوب می‌شوند. از ورزشکاران، بازیگران سینما و تلویزیون گرفته تا سیاستمداران و پزشکان و هنرمندان، همگی از احترام خاصی در میان طرفداران پرشمار خود بهره‌مندند.

opal

اما صرفا مشهور بودن برای این که محبوب قلوب باشند کافی نیست. بسیاری از افراد مشهور چون از سرمایه اجتماعی محروم بوده‌اند هیچ‌گاه نتوانستند جایگاه مورد احترام و شایسته‌ای در میان مردم کسب کنند. از سوی دیگر (محبوبیت) برای سلبریتی‌ها همچون زمین لغزنده‌ای است که با لغزشی کوچک از دست می‌رود. به عبارتی تلاش برای حفظ محبوب ماندن در میان آحاد جامعه مهم شمرده می‌شود. مردم معمولا از سلبریتی‌ها توقعات بیشتری دارند، علاوه بر درخشش و شاخص بودن آنها در حوزه تخصصی که فعالیت می‌کنند باید در آداب و نزاکت اجتماعی، فروتنی و تواضع و از همه مهم‌تر مردمی بودن، رتبه و منزلت اجتماعی خود را حفظ کنند.

عنصر مردمی بودن و برای مردم بودن رمز ماندگاری آنان در قلب و زبان مردم است. در زیر سایه سنگین نگاه کاریزماتیک مردم به سلبریتی‌ها، همواره پتانسیل «الگو»سازی وجود دارد به عبارتی حامیان پرشور و سراپا مشتاق سلبریتی‌ها همیشه با چشمانی باز و گوش‌هایی شنوا در جست‌وجوی نیمه گم‌شده خود هستند و با درخشش مفاخر خود جان می‌گیرند.

هواداران بی‌تردید مشتاق شنیدن موفقیت‌های روزافزون آنها هستند و افتخارات آنها مایه مباهات و شادی و شعف آنان است. در این میان هنرمندان به ویژه بازیگران سینما و تلویزیون با ایفای نقش‌های فاخر و بیادماندنی همواره مورد تکریم و احترام اقشار مختلف جامعه هستند و رفتار، گفتار و منش زندگی آنان برای مخاطبان پرشمارشان، مهم است. پرواضح است که پیوندهای عاطفی مردم با سلبریتی‌ها همان‌طور که عمیق و ریشه‌دار است به همان اندازه شکننده و آسیب‌پذیر هم هست.

هنرمندی که در گفتار خود از خط فاصله با مردم استفاده می‌کند و همچون تافته‌ای جدا بافته خود را از مدار زندگی پرمرارت جامعه‌اش خارج می‌داند، عنصر مردمی بودن خود را از دست می‌دهد. منزلت اجتماعی آنان در نتیجه ارسال پیام‌ها و سیگنال‌های اشتباه در فضای رسانه‌ای، رنگ‌باخته و بر شائبه‌ها و برداشت‌های متناقض در جامعه دامن می‌زند.

در شرایطی که عموم قاطبه مردم در سخت‌ترین شرایط ممکن با کوهی از مشکلات معیشتی روبه‌رو هستند و از قضا بی‌وقفه دست‌وپا می‌زنند تا نیازهای خانواده خود را تامین کنند، اطلاق بی‌عرضگی به آنان نمک‌پاشیدن بر زخم‌های جامعه است. ‌ای‌کاش حالا که خود را از متن زندگی مردم عادی جدا کردیم، حداقل دردهای مردمی که با سیلی صورت‌شان را سرخ کرده‌اند، می‌دیدیم.

ای کاش تلاش بازنشستگان دردمندی که شب‌های سرد پاییز به‌جای استراحت و خواب راحت، با پراید قسطی مسافربری می‌کنند می‌دیدیم. ‌ای‌کاش تلاش مردان و زنانی که پس از ۳۰ سال کار و تلاش هنوز جویای کارند تا هزینه تحصیل و ازدواج فرزندان‌شان را تامین کنند، می‌دیدیم. ‌ای‌کاش صف کارگران روزمزد در چهارراه‌های شهرمان را که برای قوت لایموت خود به سمت خودروها می‌دوند تا لقمه نان حلالی را به خانه ببرند را می‌دیدیم.

سلبریتی عزیز، هم‌قطاران شما که آوازه شهرت و محبوبیت‌شان زبانزد خاص و عام است و همواره در میادین پهلوانی یا پرده‌های نقره‌ای سینما دل میلیون‌ها نفر را با خود همراه کرده‌اند، مثل شما استخوان لای زخم نیستند و با همدلی و همزبانی در کنار همین مردمی که بی‌دست پا اطلاق کردید، از مال، آبرو و عزت خود برای تسکین آلام دردمندان دریغ نکرده و نخواهند کرد.

افتادگی آموز اگر طالب فیضی

هرگز نخورد آب زمینی که بلند است.

* روزنامه‌نگار

اخبار برگزیدهیادداشت
شناسه : 229624
لینک کوتاه :