۳۰ درصد ایرانیان گرفتار بیماری اعصاب و روان/ سونامی اختلالات روانی
حدود دو سال قبل بود که موسسه گالوپ، مردم ایران را در رده عصبانیترین مردم جهان طبقهبندی کرد. حال با گذشت دو سال از شیوع کرونا دیروز مدیر مرکز تحقیقات علوم اعصاب کاربردی دانشگاه آزاد اسلامی اراک اعلام کرد براساس آخرین غربالگری ملی، درصد افراد دچار بیماریهای اعصاب و روان کشور ما ۳۰ درصد بوده است که یکی از بیشترین درصدهاست. دکتر حمیدرضا مهاجرانی اظهار کرد: طبق آمار وزارت بهداشت حدود ۲۱ میلیون نفر یعنی تقریبا ۳۰ درصد مردم ایران دچار اختلالات روانی هستند. بدین معنی که از هر چهار نفر، یک نفر دچار اختلالات روانی است. همچنین آمار وزارت بهداشت شمار زنانی را که دارای اختلالات روانی هستند را بیش از مردان نشان میدهد. طبق این آمار، در یک سال گذشته ۲۳/۴ درصد بالغان در ایران دچار یک اختلال روانی بودهاند که ۲۷/۶ درصد آنان را زنان و ۱۹/۴ درصدشان را مردان تشکیل دادهاند.
آمار وزارت بهداشت همچنین نشانگر آن است که در حال حاضر دوره جوانی اصلیترین دوره سنی است که افراد در آن به اختلالات روانی مبتلا میشوند. همچنین کودکان نسل جدید بیش از گذشته دچار اختلال روانی میشوند.
روانشناسان پیش از اعلام این خبر بارها فزونی اختلالات روانی در دوران پساکرونا را هشدار داده بودند. زیرا طی دو سالی که همگان با بیماری کرونا دستوپنجه نرم میکردند فشارهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی بیش از همیشه باری بر دوش مردم بود. در هر صورت در این روزها میتوان علتهای گوناگونی برای فزونی اختلالات روانی پیدا کرد؛ از وعدههای بیعمل مسوولان دولتی، از ترافیک هر روزه پایتخت تا افزایش قیمت روزافزون کالاها؛ از نجومی بودن اجارهها تا مسائل مختلف را میتوان دلیل این همه مشکلات روحی و روانی دانست. چندی قبل رییس سازمان نظام روانشناسی از وقوع سونامی بیماریهای سلامت روان در ایران پساکرونا خبر داد و با توجه به این موضوع باید نگران بود که شیوع این بیماریها در جامعهای میتواند منجر به چه مشکلات و آسیبی شود.
فزونی مصرف قرص آرامبخش
در همین رابطه دکتر سیما فردوسی روانشناس به «جهانصنعت» گفت: بخش مهمی از اختلالات روانی مردم به مسائل و مشکلات اقتصادی از جمله بیکاری، مسکن، درآمد پایین و آینده شغلی مربوط است. طی دو سال گذشته بحران کرونا تعداد زیادی از مردم را بیکار و شکاف طبقاتی را بیشتر کرده است. بنابراین دوران پساکرونا مشکلات اقتصاد زیادی در جامعه و بین مردم ایجاد کرده و باعث شده تا افراد برای رهایی از مشکلات یا به اعتیاد روی آورند یا به قرصهای آرامبخش. به همین دلیل ما بارها در این خصوص هشدار داده بودیم که دوران پساکرونا از لحاظ روحی و روانی برای مردم بسیار حیاتی است. چراکه از طرفی افراد زیادی عزیزانشان را از دست دادند و از طرفی، بیکار یا بیخانه شدند. به نظرم در حال حاضر مصرف قرصهای آرامبخش در بین ایرانیها افزایش پیدا کرده است. این در حالی است که متاسفانه بسیاری از مردم از ترس انگ زدن اجتماعی و نگرانیهایی که از نگاه مردم دارند، به سراغ درمان اختلالات و بیماریهای روانی خود نمیروند. در صورتی که با اولین نشانههای افسردگی مردم باید برای درمان به مراکز مشاوره رجوع کنند.
این روانشناس در خصوص علل فزونی اختلال روانی زنان بر مردان اظهارکرد: اینکه چقدر آمار اعلام شده دقیق است را نمیدانم اما بر فرض اینکه آمار صحیح است، باید بگوییم به طورکلی استرس و فشار روی زنان بیشتر از مردان است. زنان به دلیل هورمونهایشان دچار کجخلقیهای زیادی میشوند که از جانب خانواده و همسر درک نمیشوند. همین امر منجر به درونریزی و آشفتگی بیشتر آنها میشود. اگر یک زن شاغل هم باشد که وضعیت روحی و روانی او بدتر از یک زن خانهدار است، زیرا زنها هم باید در خانه کار کنند و هم در بیرون؛ اگر ازدواج کرده باشد که باید نقش همسری و مادری را هم به بهترین نحو انجام دهند. این در حالی است که گاه هیچ حمایتی از سوی همسر و خانواده خود نمیشوند.
افزایش تابآوری
محمدرضا ایمانی روانشناس درخصوص حل اختلالات روانی به «جهانصنعت» گفت: در حال حاضر تابآوری مردم در امور روزانه کاهش محسوسی داشته و این آمار میتواند در آینده تبعات خطرناکی به همراه داشته باشد. در هر جامعهای بالا رفتن نرخ تورم و کاهش آمار بیکاری، رشد آسیبهای اجتماعی را به همراه دارد و زمانی که امید به آینده در میان مردم کمرنگتر از گذشته شود و شهروندی برای خود و فرزندانش آینده روشنی را متصور نشود، مشکلات عصبی و روانی در آن جامعه به بالاترین حد خود میرسد. امروزه اخبار بیماری کرونا و عدم اطمینان به مسوولان در تصمیمگیریها باعث کاهش تابآوری مردم شده است. یک کارمند یا یک فرد کارگر وقتی امید به ادامه کارش ندارد که آیا با وجود این مشکلات سرکارش میماند یا نه، آن فرد نه میتواند برای خانوادهاش یک پدر و همسر خوبی باشد، نه همکار آرامی در محیط کار و نه شهروند قانونمداری در خیابان. این کاهش تابآوری در مواجهه با مشکلات فقط مختص قشر کارگر یا کارمند نیست بلکه اساتید دانشگاه، بعضی از سلبریتیهای ورزش و سینما و هنر و فرهنگ و سیاست هم امروز زود عصبی میشوند و سر دانشجویان و هواداران و جامعه، داد و فریاد راه میاندازند، چون آنها نیز مجبورند در چند دانشگاه، آموزشگاه، باشگاه و شرکت مشغول باشند تا زندگیشان با مشکل روبهرو نشود.
وی افزود: با همه این حرف و حدیثها و با همه مشکلاتی که امروز ناشی از بیتدبیری افرادی است که مدعی امید بودند، باید تلاش کرد تا تابآوری و تحمل خود را افزایش داد. نحوه مواجهه افراد و میزان تحمل آنها متفاوت است، بعضیها در برابر مشکلات هرچقدر هم که دشوار باشد، مقاومت میکنند، اما بسیاری دیگر شکسته و نابود میشوند، بنابراین باید در جامعه و در نهادهای مختلف مانند مدارس، خانوادهها، محل کار و… امکان آموزش مهارتهای زندگی و حل مشکل وجود داشته باشد، زیرا آنچه افراد را در مقابل افسردگی مقاوم میکند، ذهنیت مثبتاندیشی، اطمینان و خودباوری فرد در مسیر حل مشکلات است. با وجود این ضرورت، اما در جامعه کار جدی روی بهداشت روانی و اجتماعی، مددکاری اجتماعی و بهزیستی صورت نمیگیرد.
اخبار برگزیدهلینک کوتاه :