«آمایش سرزمین حلقه مفقود شده صنعت در ایران»
محمود آقادوستی * برای آغاز، سخنگریزی میزنم به مثل زیبای زبان شیرین پارسی که مردمانمان از قدیمالایام تا به حال نقل کردهاند «هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد» از این سخن میشود به سوی صنعت نیز گریزی زد. آمایش سرزمین به زبان خیلی ساده و شیوا و در تعریفی مختصر و مفید یعنی شناخت استعدادهای خدادادی و پتانسیلهای موجود و بالقوه در هر منطقه. ایران اسلامی عزیز ما کشوری وسیع با اقلیمهای متنوع و مختلف است که شناسایی هر کدام از این مشخصهها و آشنایی کامل با آنها زمینه رشد، ترقی و پیشرفت را فراهم و در عین حال عدم شناسایی دقیق و درست و بالطبع سوءمدیریت این منابع و مواهب خدادادی و ستیز با طبیعت آثار جبرانناپذیری را در حال و آینده دربر خواهد داشت. همانگونه که مستحضرید قدم گذاشتن در جاده صنعت و صنعتی شدن همانند سایر فعالیتها، اسباب و وسایل، مقدمات و تمهیدات خاص خود را میطلبد. درخصوص اهمیت اینکه کشور ما همانند سایر کشورها در این زمینه باید فعالیت کرده و حرفی برای گفتن در جهان امروز داشته باشد امری واضح بوده و همگان بر ضرورت آن صحه میگذارند. از دیر باز صنعت را بر اساس ویژگیهای خاص در دستههای مختلف از جمله صنایع سبک، سنگین، صنایع مادر، صنایع کوچک، صنایع بزرگ و صنایع بالادستی، پاییندستی و… دستهبندی میکنند. در کشور ما با توجه به شرایط از بین بخشهای اشتغالزای کشاورزی، خدمات و صنعت، بخش صنعت است که میتواند موتور محرکه تولید باشد البته با سرمایهگذاری دقیق، علمی و هدفمند که باید قطعا بر اساس مطالعه آمایش سرزمینی انجام شده باشد و در نتیجه تولید ناب، منبع اشتغال پایدار که نیاز کنونی کشور است را فراهم کند. از ارکان اساسی فعالیتهای صنعتی بحث نیروی کار انسانی است و مراجعه به مباحث آمارهای جامعه انسانی که یکی از مولفههای مطالعه آمایش سرزمینی محسوب میشود میتواند با مطالعه دقیق و کارشناسی از وارد آمدن هزینه اضافی در خصوص تامین نیروی انسانی و ایجاد مشکلات متنابه و در سطح وسیعتر به عنوان نمونه هدررفت انرژی و مهاجرت نیروی کار و ایجاد خردهفرهنگهای مختلف و تغییر سبک زندگی و آسیب به بافتهای فرهنگی جلوگیری کند. توجه به تراکم جمعیتی در بحث احداث، راهاندازی و طرح توسعه واحد صنعتی، در کنار سایر عوامل موثر بر امر تولید، نقش بسزایی دارد. یکی از راههای دستیابی به تولید ناب کاهش هر چه بیشتر و بهتر هزینههای خط تولید و بالطبع افزایش ضریب ارزشافزوده به منظور بقا و رشد در بازار رقابتی است. وجود نیروی انسانی ماهر و متخصص مستلزم ایجاد واحدهای دانشگاهی بر اساس آمایش سرزمینی و وجود رشتههای تحصیلی مرتبط با نیاز منطقه و فرصتهای سرمایهگذاری حاصل از برنامهریزی بر اساس آمایش سرزمین است. بنا ندارم در این خصوص به بحث نخنما شده ارتباط صنعت و دانشگاه ورود کنم هرچند که ناگفته نماند طی سالهای اخیر شرکتهای دانشبنیان هرچند کم و کوچک قدمهای خوبی را در این راه برداشتهاند. تجربه سالها فعالیت در این عرصه به من آموخته که فارغالتحصیلان جوانان بعد از دوران فراغت از تحصیل و جذب در محیط کار دورهای را فراخور استعداد و امکانات محیط کار به کارآموزی و اندوختن تجربه حین کار میپردازند تا همانند فولاد آبدیده به یک متخصص خوب و قابلاتکا برای واحدهای صنعتی تبدیل شوند. بحث تهیه مواد اولیه کافی و مناسب و بهموقع، بحث نیروی کارتوانمند، ارزان و قابل دسترس و به دنبال آن تولیدی ارزان با کاهش هزینههای تولید میتواند رمز بقا و ادامه فعالیت و تداوم رقابت در بازار را فراهم کند که همه این شرایط و امکانات به صورت مستقیم یا غیرمستقیم تحت تاثیر بحث آمایش سرزمینی قرار میگیرد.
آمایش سرزمین به زبان ساده یعنی هر صنعتی را در جای خاص خودش مستقر کنیم. در مرحله اول شرایط محیطی و طبیعی و نیازهای و توانمندیهای جامعه در خصوص آن فعالیت را سنجیده و سپس کلنک احداث را بر زمین بکوبیم. صنایع را براساس نتایج حاصل از آمایش سرزمین مستقر کنیم نه بر اساس فشارهای سیاسی و سفارشهای این و آن. وضعیت کنونی صنعت ایران نتیجه عدم مطالعه و مدنظر قرار ندادن واقعیتها و شرایط جغرافیایی و آب و هوایی، زیستمحیطی، استعدادها، پتانسیلهای بالقوه و بالفعل و آیندهنگری بلندمدت در خصوص استقرار آنهاست که مسیر تولید را با دستانداز و هزینههای جانبی زیادی روبهرو کرده که به صورت مستقیم یا غیرمستقیم بر قیمت تمامشده محصول تاثیر گذاشته و به مرور تولیدگران، آن را از چرخه رقابتپذیری در بازار عرضه و تقاضا خارج میکند. آنگاه ما مواجه میشویم با واحدهای صنعتی غیرفعال یا در حال ورشکستگی که به خاطر حفظ تولید دائم به دنبال دریافت تسهیلات سرمایه در گردش از بانکها برای چرخاندن چرخ صنعتشان هستند. قصد ندارم آنچه از قبل بوده و انجام شده را نبشقبر کنم اما به عنوان یک کارشناس این حوزه عاجزانه تاکید دارم از این به بعد به منظور هرگونه سرمایهگذاری و استقرار صنایع در محلهای مختلف دقت نظر به عمل آید و صرف تمایل یک سرمایهگذار و یا تمایلات سیاسی و منطقهای بدون در نظر گرفتن وجود یا عدم وجود زیرساختهای مورد نیاز فعلی و نیازهای مرتبط با توسعه واحد و در نظر گرفتن شرایط حالحاضر و آیندهنگری بلندمدت، جانماییهای غیرکارشناسی در مکانیابی و استقرار شهرکها و واحدهای صنعتی بدون ملاحظات جمعیتی و مسائل و مشکلات زیستمحیطی و در یک کلام عدم توجه به آمایش سرزمینی، انجام نپذیرد که ادامه روند موجود میتواند آینده را ناپسندتر کند.
خلاصه مطلب «هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد» توجه به راهکارهای علمی و ارزیابیهای دقیق شرایط و بررسی همهجانبه طرح آمایش سرزمینی در خصوص استقرار صنایع میتواند ما را به سوی تولیدی ناب، مولد، اشتغالزا و دارای کمترین آسیب زیستمحیطی، ارزان و رقابتپذیر در بازار رهنمون شود.
* کارشناس صنعت
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :