نخبگان حلقه مفقوده تعامل سازنده و شایسته‌سالاری

بهزاد طهماسبی * کشور ایران با بهره‌مندی از تاریخ و تمدنی کهن از دیرباز مهد اندیشمندان و دانشمندان بزرگی بوده که اگر بگوییم پایه‌های تمدن کنونی بشر روی آن استوار است سخن گزافی نگفته‌ایم؛ سرزمینی با تنوع اقوام و نژادها که در ادوار مختلف تجلیگاه نام‌آوران بزرگی بوده است که در حوزه‌های متعدد اندیشه‌ورزی و شاخه‌های مختلف علوم و فنون در بنای تمدن کنونی بشر نقش‌آفرینی کرده‌اند.

با این مقدمه، فهرست بلندبالایی از مفاخر ایرانی در حافظه تاریخی ما ثبت شده که بی‌تردید مایه مباهات مردم این مرز و بوم هستند.

امروزه شأن و جایگاه تمدنی ایران در پهنه گیتی بر کسی پوشیده نیست و ایرانیان در پای‌بست تمدن کنونی بشر جایگاه ویژه‌ای دارند. این هماورد ارزشمند ایرانیان باعث شده تا بسیاری از کشورهای صنعتی و حتی کشورهای در حال توسعه، برای جذب نخبگان و اندیشمندان ایرانی سر از پا نشناسند و با به خدمت گرفتن نیروهای مولد، خلاق و نخبه در محافل آکادمیک و پروژه‌های عظیم علمی و صنعتی، چرخ توسعه کشور خود را با شتاب و سرعت بیشتری به گردش درآورند.

سرمایه‌های انسانی برای هر کشوری می‌تواند منبع مهم و استراتژیکی برای پیشرفت و جهش علمی و اقتصادی باشد، کمااینکه با توجه به همین ظرفیت ارزشمند، موضوع جذب و به کارگیری نخبگان اهمیت می‌یابد. از دیرباز کشورهای توسعه‌یافته با شناسایی استعدادهای درخشان در اقصی نقاط دنیا بستر مساعدی را برای جذب نخبگان فراهم کرده‌اند.

مشکلات ریز و درشت بر سر راه استعدادهای درخشان که اغلب ریشه اقتصادی و معیشتی دارد همواره مولفه نیرومندی در مهاجرت این گروه بوده است. شرکت در المپیادهای دانش‌آموزی و رتبه‌های بالای کنکور کار شناسایی افراد مستعد و جذب سریع آنان را توسط مراجع علمی و دانشگاهی معتبر در دنیا فراهم کرده و به نظر می‌رسد این روند اکنون سرعت و شتاب بیشتری نسبت به گذشته گرفته است.

برخی آمارها از رتبه دوم ایران در فرار مغزها حکایت دارد و برخی دیگر از کارشناسان از مهاجرت ۱۸۰ هزار متخصص و تحصیلکرده در یک دهه اخیر خبر می‌دهند.

هر چند آمار دقیقی از میزان مهاجرت نخبگان در دسترس نیست اما ناکارآمدی و ضعف ساختاری از یک‌سو و مشکلات عدیده اقتصادی مانند بیکاری و تورم و… موجب شده بخشی از جمعیت فعال، مولد و تحصیلکرده و متخصص فرار را بر قرار ترجیح دهند.

پرواضح است که نیروی متخصص رکن توسعه‌یافتگی در هر کشوری است و در سایه بی‌توجهی و غفلت سازمان‌ها و دستگاه‌ها به موضوع مهم اشتغال و امنیت شغلی قشر تحصیلکرده جامعه، سیل مهاجرت متخصصین بیکار به کشورهای دیگر سرازیر خواهد شد. وقتی نگاه سیستمی به موضوع اشتغال بر محور رابطه باشد و افراد اصلح و کارآمد جایی در میان مشاغل و مناصب نداشته باشند، قطعا جامعه متضرر خواهد شد و خسارات این نگاه بعضا تبعیض‌آمیز با مهاجرت نیروهای نخبه و متخصص به کشورهای دیگر بیشتر هم می‌شود.

بر اساس آمارها نزدیک به نیمی از جمعیت تحصیلکرده کشور بیکار هستند و رهاورد چنین وضع اسفبار اقتصادی که سال‌به‌سال هم وخیم‌تر می‌شود، چاره‌ای جز جلای وطن باقی نگذاشته است. در شرایط کنونی مهاجرت صرفا یک پدیده اجتماعی نیست و متاسفانه در یک سال اخیر ماهیت و شکل اقتصادی نیز به خود گرفته است. مهاجرت خانواده‌ها و انتقال سرمایه و دارایی‌های کلان ایرانی‌ها به ترکیه و خرید آپارتمان در شهرهای این کشور از مصادیق بارز فرار سرمایه به خارج از کشور است که در کنار مهاجرت نخبگان و متخصصین قابل تامل است.

در این میان آنچه حائز اهمیت است، بررسی موشکافانه و کلان علل اقتصادی و اجتماعی مهاجرت از کشور است که به هیچ روی تابع موعظه خواهش نیست و آسیب‌ها و خسارات ناشی از آن جامعه را در آینده‌ای نه چندان دور با چالش‌های متعددی مواجه خواهد کرد.

متاسفانه میدان ظهور و بروز افراد شایسته و نخبه روزبه‌روز در کشور ما تنگ‌تر می‌شود و در مقابل شاهد عرض‌اندام و میدان‌داری افرادی در عرصه تصمیم‌گیری و اجرا هستیم که برخی از آنها اگر کور نکنند، شفا هم نمی‌دهند.

ادامه این رویه و خانه‌نشینی نخبگان و تحصیلکردگان و تقسیم جامعه به خودی‌ها و غیرخودی‌ها، خوب‌ها و بدها ماحصلی جز انباشت مشکلات در حوزه‌های مختلف نداشته و همچون سدی مقابل پویایی و شکوفایی جامه ‌عمل خواهد کرد. به کنار راندن متخصصین و نخبگان این سرزمین با ظرفیت‌های عظیمی که در تولید دانش و اندیشه دارند، تنها فضا را برای مهاجرت روزافزون این افراد از کشور و جذب آنان در آن ینگه دنیا میسر کرده که این رخدادی اسف‌انگیز و خسارت‌بار برای کشور و جامعه است.

به یزدان اگر ما خرد داشتیم

کجا این سرانجام بد داشتیم

* روزنامه‌نگار آزاد

 

اخبار برگزیدهیادداشت

شناسه : 231642
لینک کوتاه :