نقشهای ایمنی و برند در شرکتهای هواپیمایی
مسوولیتپذیری تمامی ارکان یک شرکت، نخستین و البته بدیهیترین وظیفه یک برند است.یک برند هواپیمایی، برای آنکه بتواند برند خود را همواره در سطح مناسب حفظ کند، از تمامی عواملی که بتواند به حیثیت برند آسیب وارد کند، دوری میکند. عواملی از قبیل عدم پاسخگویی مناسب در تمامی مراحل سفر هوایی، عدم صداقت در میان پرسنل، عدم پذیرش خطا در روند جاری، سوانح و حوادث هوایی و البته در صورت بروز سانحه یا حادثه، برندهای حوزه صنعت هوانوردی مسیر پذیرش، ریشهیابی، آسیبشناسی، بیان اقدام اصلاحی و جلوگیری از تکرار را سرلوحه خود قرار میدهند.
در حوزه ارتباط ایمنی و برندسازی، با چهار مفهوم و جایگاه روبهرو خواهیم بود: تعامل ایمنی با برند، تقابل برند با ایمنی، تعامل برند با ایمنی و در آخر، تقابل ایمنی با برند.
در بخش تعامل ایمنی با برند، ایمنی شرکت هواپیمایی در خصوص رشد و توسعه خود از تمامی ظرفیتهای برند استفاده میکند. شرکتهایی که برند هستند، سرمایهگذاری مناسبی در خصوص برندسازی انجام دادهاند و از عواملی که به برند آسیب وارد کنند، جلوگیری میکنند و مفهوم ایمنی، یکی از مهمترین مفاهیم شرکتهای هواپیمایی برند است؛ چراکه فرهنگ ایمنی در میان تمامی افراد شرکت گسترش یافته است.
در شرکتهایی که برند شدهاند، فرهنگ کارگروهی در تمامی بخشها دیده میشود و پشتیبانی افراد گروه از یکدیگر، احتمال بروز خطا را کاهش داده و یا در صورت بروز خطا، فرد خاطی در فعالیت گروهی و در اقدام اصلاحی مناسب، آموزش میبیند.
در دنیای برندها، پرسنل از جایگاه والایی برخوردار هستند و سرمایهگذاری مناسبی در جهت آموزش و همچنین نیازهای روحی و مادی پرسنل میشود و در همین امر، خطای انسانی به شدت کاهش مییابد.شرکتهای هواپیمایی برند، آموزشمحور هستند و شرکت در جریان آرام آموزشهای مداوم حرکت میکند، تمامی افراد یک شرکت هواپیمایی، خود را موظف به یادگیری میدانند و این موضوع علاوه بر گسترش دامنه دانش، از اعتمادبه نفس پرسنل و علیالخصوص خلبانان که متاسفانه یکی از عوامل مهم سوانح در هوانوردی است، جلوگیری میکند.
در دنیای برندهای چندملیتی، تمامی مدیران و پرسنل با وجود آنکه از قومیتها، فرهنگها و مذاهب متفاوت هستند اما به یک زبان مشترک رسیدهاند و آن «قانون» است؛ قانونی که با توجه به ظرفیتها، سرمایه و چشمانداز، تدوین و طراحی شده و همه افراد، خود را موظف به اجرای آن میدانند. این امر علاوه برآنکه سبب میشود از رفتار و برخورد سلیقهای اجتناب شود، از قانون به یک منبع در جهت ارجاع به آن در شناسایی خطا استفاده میشود.
در جایگاه دوم برخلاف رابطه تعاملی ایمنی با برند، با تقابل برند و ایمنی روبهرو هستیم. گاهی در روند مدیریت ایرلاین، مدیران در جهت توسعه بازار و برند خود تصمیم میگیرند که مسیر خاص پروازی را در شرایط خاص به عنوان نمونه در شرایط نامناسب آب و هوایی برقرار کنند و یا به عنوان نمونه، برای رشد برند، مدیران تصمیم میگیرند تا شخص خاصی در جریان پرواز در کابین خلبان حضور پیدا کند و ایمنی براساس قوانین خود از اجرای این برنامهها جلوگیری میکند. گاهی تاخیرهای پروازی میتواند به برند شرکت آسیب وارد کند اما ایمنی در شرکتهای برند در اولویت قرار میگیرد، چراکه برندها میدانند آسیب مقطعی تاخیر پروازی قابل جبران است اما اگر ایمنی زیرپا گذاشته شود و سانحهای رخ دهد، برند شرکت با آسیب بزرگی روبهرو خواهد شد.
در جایگاه سوم، میتوان به رابطه تعامل برند با ایمنی اشاره کرد. برند برای توسعه خود بیشک از افتخاراتی که ایمنی برای شرکت به ارمغان آورده بهره میگیرد. رضایت مشتری، رضایت پرسنل، کاهش ریسک در روند پروازها و امثالهم به سلاح قدرتمند برند برای تبلیغ و نمایش تبدیل میشود.
اما در جایگاه چهارم با تقابل ایمنی و برند روبهرو هستیم. در شرکتهای هواپیمایی معمولا علاوه بر برندهای کمپانیهای هوانوردی با برندسازیهای شخصی متعددی از قبیل مدیرعامل و یا مدیر مورد توجه افراد جامعه یا همان معروف، مهمانداران سلبریتیشده و خلبانهای اینفلوئنسر مواجه هستیم.
در این بخش با تقابل ایمنی و خودبزرگبینی و یا پرهیز از قضاوت جامعه و یا مهمتر از همه با خطای انسانی روبهرو هستیم. برندها گاهی مانند هیولاهای فیلمهای آخرالزمانی هالیوود خود را میبلعند. گاهی برندها به ایمن بودن خود مغرور میشوند و تنها به نام ایمنی اکتفا میکنند، بودجههای ایمنی را کاهش داده و پس از مدتی مسیری خلاف ایمنی را در پیش میگیرند. خطرناکتر از غرور کمپانی، غرور و اعتماد به نفس پرسنل بااهمیت مانند خلبانان است که متاسفانه برندسازی شخصی میتواند خلبانان را در مرحله خطرناک سانحه قرار دهد. براساس آمارها، بخش اعظمی از سوانح هوایی مختص به خطای انسانی است که غرور و تصمیم نادرست نیز بخش بزرگی از علل خطای انسانی را تشکیل میدهد. ترس فردی که خود را برند حرفه خود میداند از قضاوت جامعه و همکاران سبب میشود تا ایمنی را زیرپا بگذارد تا همچنان قهرمان بماند. دنیای برندهای شخصی، میتواند دنیای قهرمانها باشد و خلبانها به سبب مسائل شغلی خود در معرض این آسیب جبرانناپذیر قرار دارند.
بخش تقابل ایمنی و برند، ریشهایترین بخش نقشهای ایمنی و برند را شامل میشود که نیازمند فرهنگسازی متوالی در طول سالهاست؛ مسالهای که در جوامع جهان سوم و در حال توسعه به سبب خلأهای شخصیتی و فرهنگی به وفور به چشم میخورد.
ایمنی و برندسازی، دو مفهوم بزرگ دنیای هوانوردی است. مفاهیمی که زیر سایه اقتصاد شرکتهای هواپیمایی میتوانند با وجود آنکه عاملی در جهت رشد و توسعه اقتصاد شرکتهای هواپیمایی باشند، عاملی در جهت تخریب و تضعیف شرکتها باشند. آنچه تعیینکننده خواهد بود، بینش و نگاه مدیریت شرکتهای هواپیمایی است.
* کارشناس هوانوردی
لینک کوتاه :