xtrim

مذاکرات وین و سناریوی محتمل

مهدی مطهرنیا * مواضع رسمی جمهوری اسلامی ایران در ارتباط با مذاکرات به معنای تسلیم ایالات متحده آمریکا در برابر خواسته‌های ایران است. تهران می‌خواهد تمام تحریم‌ها برداشته شود، ضمانت اجرا برای عملیاتی شدن برداشتن تحریم‌ها از سوی آمریکا و قدرت‌های بزرگ در برجام داده شود، برداشتن تحریم‌ها راستی‌آزمایی شود و تحریم‌ها نه تنها در ارتباط با پرونده هسته‌ای بلکه کل تحریم‌های ایران در ارتباط با پرونده‌های مختلف از روی میز مذاکره برداشته شده و به این ترتیب ایالات متحده آمریکا و قدرت‌های بزرگ جهانی بپذیرند که آنچه ایران خواسته به تمامه عرضه شود تا ایران بتواند غنی‌سازی اورانیوم خود را انجام دهد و بالطبع با آرامش در جهت دستیابی به انرژی هسته‌ای صلح‌آمیز خود حرکت کند.

از سوی دیگر ایالات متحده آمریکا می‌خواهد ایران بلندپروازی‌های خود را نه‌تنها در حوزه استفاده از انرژی هسته‌ای کنار بگذارد بلکه در امور منطقه با تعریف ایالات متحده آمریکا و قدرت‌های بزرگ جهانی عمل نماید. آنچه را آمریکا تروریسم می‌نامد را بپذیرد و حمایت از تروریسم با تعریف و مصادیق ایالات متحده آمریکا را کنار بگذارد، در امور منطقه در برابر آمریکا صف‌آرایی نکند. همچنین آنچه تحت عنوان مساله اعراب و اسراییل و مساله نابودی اسراییل و رودرویی با تل‌آویو که ایران مطرح می‌کند را کنار گذاشته و در نهایت معیارهای تعریف حقوق بشر از دیدگاه آمریکا را پذیرا باشد. پرونده‌های گوناگونی که در ارتباط با ایران روی میز روسای جمهور مختلف ایالات متحده آمریکا قرار داشته است.

* پرسش این است که آیا آمریکا می‌پذیرد تا آنچه ایران می‌خواهد کاملا به انجام برسد یا ایران می‌پذیرد که آنچه واشنگتن درخواست می‌کند کاملا اجرا شود؟

opal

برای پاسخ به این سوال باید در نظر داشت که در برجام تلاش شد که هر دو طرف به یک نقطه اشتراک برسند و متناسب با قدرت خود از میز مذاکره امتیازهای خاص خود را بردارند. دولت کنونی حاکم بر تهران اما برجام را یک سند غیرقابل قبول می‌دانسته است. نئوانقلابیون حاکم کنونی و انقلابیون کلاسیکی که در هیبت دولت سیزدهم پیوند خورده‌اند به هیچ‌وجه برجام را یک توافق خوب نمی‌دانستند بنابراین آنچه تحت عنوان برجام مطرح است و بازگشت به برجام هم خوانده می‌شود، از سوی ایران و دولت کنونی نباید پذیرفته شود. اما آیا در نهایت خواهد توانست که چیزی بالاتر از برجام را در سبد امتیازهای خود داشته باشد؟

به نظر می‌رسد که این کار چندان آسان نیست. اگرچه دولت کنونی حاکم بر تهران در یک قدرت یکدست از امتیاز بالایی برخوردار است و از منظر قدرت می‌تواند این امتیاز را مورد استفاده قرار دهد اما از منظر هیبت و حیثیت اگر به برجام بازگردد و همان امتیازات برجامی خود را از آن خود کند، دستاورد جدیدی برای حکومت به همراه نخواهد داشت و مورد انتقاد نیروهایی قرار خواهد گرفت که در زمان گذشته دستاورد برجام را در سبد خود گذاشتند و مورد انتقاد گروه فعلی نیز قرار می‌گیرد. پس از این جهت هم چشم‌انداز مذاکره چندان مثبت به نظر نمی‌رسد.

از طرف دیگری می‌توان با فضاسازی تحریم‌های بلااثر و کم‌اثر ایالات متحده آمریکا را کم کرد، ایران بپذیرد به برجام بازگردد و از آزاد شدن بخشی از پول‌ها به عنوان یک دستاورد بزرگ یاد کند اما همه تحریم‌ها برداشته نخواهد شد. همچنین می‌تواند در کوتاه‌مدت نوعی پیروزی را به نمایش بگذارد و در میان‌مدت و بلند‌مدت به دلیل دستیابی به همان موفقیت با افزایش سطح توقعات به ضد خود تبدیل شود. بنابراین باید گفت که این مذاکرات کورسویی از مذاکره برای مذاکره را در نهایت روشن خواهد کرد. اینکه ایران با حضور یک دولت انقلابی که خواهان خروج از برجام بوده است و با روی کار آمدن آن به راحتی می‌توان از برجام خارج شد، از برجام خارج نشده است. همچنین پذیرفته که پای میز مذاکره برگردد و اگر پای میز مذاکره امتیاز جدیدی نگرفته و عقب‌نشینی کند بالطبع شکست بزرگی خواهد خورد. از این رو مذاکره برای مذاکره شدنی‌ترین سناریو محتمل در برابر مذاکرات وین محسوب می‌شود تا وضع موجود در این موقعیت حفظ شده و شتاب رو به جلو در پرونده هسته‌ای تا حدودی کاسته شود.

* تحلیلگر مسائل بین‌الملل

اخبار برگزیدهیادداشت
شناسه : 232407
لینک کوتاه :