درخواست: آقای رییسی! تاریخ بخوان و درس بگیر
محمدصادق جنانصفت * این بیت بسیار دلنشین و جاوید که «هر که ناموخت از گذشت روزگار- نیز ناموزد زهیچ آموزگار» هرگز کهنه نمیشود و برای هر آدمی با هر اندازه هوش و خرد راهگشا خواهد بود اگر بخواهد درس بگیرد و به بیراهههایی نرود که پیشینیان او رفتهاند.
سیدابراهیم رییسی پنجمین رییس دولت پس از جنگ در ایران با هر کیفیتی که رییسجمهور شده باشد اکنون مسوولیت بزرگی بر دوش دارد و در گامهای نخست ریاست بر دولت بیش از هر کسی باید به ژرفا و گستردگی بیت یادشده توجه کند. ابراهیم رییسی پیش از اینکه بیشتر و بیشتر در راههای سنگلاخی و ناهموار که کسبوکار و رزقوروزی شهروندان را بیآینده میکند گام بردارد باید دستکم تاریخ همین ۳۲ سال تازهسپریشده و سرنوشت چهار رییسجمهور پیشین را بخواند و از این تاریخخوانی درس بگیرد. نوشتهای که میخوانید در چارچوب سیاسی و رفتار سیاسی نیست و در چارچوب آموزههای اقتصادی جابهجا میشود و از رییس دولت سیزدهم میخواهد درسآموزی از تصمیمهای اقتصادی چهار رییسجمهور پیشین در این میدان را خوب بررسی کند. نگارنده اطمینان کامل دارد این کار و این درسآموزی از تاریخ فعالیت چهار رییسجمهور پیشین که البته باید از سر فروتنی و با هدف درسآموزی واقعی باشد بازده آن بیشتر از سفرهای استانی است.
سیدابراهیم رییسی اگر درسآموز باشد و به اهمیت جایگاهی که با هر کیفیت در آن قرار داده شده خوب نگاه کند میبیند راز بزرگ و نخست ناکامیابی روسای جمهور پیشین در حوزه بهتر شدن رفاه مادی شهروندان ایرانی این است که دانش اقتصاد را زیر پا گذاشته و دنبال تمایلات سیاسی رفتند. روسای جمهور پیشین پس از جنگ، هر کدام با این اندیشه که بهتر از شهروندان نیک و بد آنها را میدانند و میتوانند با قدرت انباشتشده در نهاد دولت آنها را با تصمیمهای برخاسته از سیاست به سوی خوشبختی جابهجا کنند شوربختانه روزگار مردم را سیاهتر کرده و زخمهای بزرگی بر جسم و جان مردم زدند. دانش اقتصاد قانونهای باوقار و متینی دارد و به همه آدمیان از رییس دولت آمریکا تا رییس دولت ژاپن و کرهشمالی و ایران یادآور میشود اگر این قانونها را نادیده بگیرید و بخواهید از بالای سر آنها پرواز کنید و آنها را دور بزنید دیر یا زود شما را زمین میزند و راه را نشان میدهد. آقای رییسی باید تاریخ اقتصادی دورههای چهارگانه چهار رییس دولت پیشین را بخواند و بداند لجبازی با آموزههای اقتصاد او را زمینگیر خواهد کرد. دانش اقتصاد به مردان قدرت میگوید نمیتوانید با زور و تهدید و ترساندن، قانونهای متین و استوار دانش اقتصاد را دور بزنید. رییسی باید دستکم درباره یک متغیر مهم مثل نرخ ارز و سیاستگذاری پیدا و پنهان در اتخاذ و اجرای سیاستهای ارزی بخواند و بداند نمیتوان نرخ دلار را به زور پایین کشید.
اگر وی تنها همین یک درس را از ۳۲ سال تاریخ اقتصاد معاصر بخواند، بدون چون و چرا راهی که میخواهد برود را جابهجا میکند و به راه درست میرود. رییس دولت سیزدهم باید از تاریخ ۳۲ سال تازهسپریشده درباره همین یک مقوله درس بگیرد و به دانش اقتصاد احترام بگذارد و کاری کند که عرضه و تقاضای ارز در بازار آزادانه رفتوآمد کنند و در این رفتوآمد در جاهایی که به هم برمیخورند قیمت به دست آید. اگر امروز قیمت هر دلار آمریکا در بازار آزاد ارز بالای ۳۰ هزار تومان است به دلیل کمبود ارز عرضهشده نسبت به تقاضای بازار است و برای پایین کشیدن قیمت دلار باید عرضه را افزایش داد. در حالی که ایران از سوی غرب تحریم شده و دلار کافی به خزانه بانک مرکزی نمیرسد هرگز نمیتوانید برای یک دوره میانمدت قیمت آن را در چارچوب و دامنهای که تمایل سیاسی شماست مهار کنید. نافرمانی دلار از خواستههای سیاسی دولتها، در ذات و آموزههای جاوید دانش اقتصاد نهفته است. این درسی است که باید آموخت. اگر و اگر رییسی به این بیت دلپسند خوب بیندیشد و درس بگیرد که اقتصاد زورپذیر نیست و نیز تاریخ ارز را در دو سال گذشته خوب بخواند شاید شهروندان ایرانی کمی آرامش بگیرند.
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :