معلمان و فریادهایی که شنیده نمیشود!!
دکتر صلاحالدین هرسنی * تا دیروز اعتراض و اعتصاب مشکلات بیآبی در اصفهان و دهها اعتراضات و اعتصابات کارگری دیگر و امروز تحصن و اعتصاب دوروزه جامعه معلمان در مدارس که قرار است اگر دولت به مطالبات بحق و صنفی آنها پاسخ ندهد، این اعتراضات تا حصول نتیجه ادامه یابد. با همه وعدههایی که برای رفع مشکلات جامعه معلمی و آموزگاران داده و شنیده میشود، متاسفانه ماندگاری مشکلات معیشتی و اجتماعی فرهنگیان دیگر به روندی فرسایشی تبدیل شده و آنگونه که از روندهای آن پیداست نه بوی بهبودی از اوضاع شنیده میشود و شاید هم بخواهد به معضلی لاینحل تبدیل شود. همهساله با آغاز سال تحصیلی و هفته معلم خطابهها و همایشهای متعددی در توصیف مقام معلم و ضرورت رفع مشکلات آنها برگزار میشود، اما خروجی آنها فقط به حرف و شعار و گفتاردرمانی محدود شده و از عمل خبری نیست. نباید تنها با این توجیه که معلمی شغل انبیاست، از توجه به نیازها و سختیهایی که معلمان تحمل میکنند، چشم پوشید.
در شرایط حاضر وضعیت بد معیشتی در کنار مشکلات دیگری که جامعه معلمان را تهدید میکند، به مشکل غالب و اصلی معلمان تبدیل شده است. به این معنی که درآمد معلمان با میزان مسوولیت و تنشی که متحمل میشوند، متناسب نیست. شواهد و قراین نشان میدهند مشکلاتی که معلمان درگیر آنند، ریشه در عملکرد مدیریتی دارد. در این ارتباط نقش همه دولتها و مجلسیان در بروز مشکلات جامعه معلمان غیرقابل انکار است. نکته اسفناک ماجرا آنجاست که در برنامه انتخابات ریاستجمهوری چه در برنامههای دولت روحانی و چه در برنامههای دولت رییسی به مشکلات و مطالبات جامعه معلمان اشاره ویژهای شده بود، اما توجهی برای گشودن و رفع مشکلات و آلام معلمان دیده نمیشود و گویی دولت صدای معلمان را نشنیده و نمیخواهد بشنود و متاسفانه این مشکلات در شرایطی رقم میخورد که نوک همه نگاهها و انتظارات و امدادها متوجه جامعه معلمان است.
امروزه از دولتمرد گرفته تا وزیر و مقنن و هر رجل سیاسی به رغم بدهکاریشان به معلم، از معلمان انتظار دارند، اما گوش شنوایی برای شنیدن انتظارات و خواستههای بحق معلمان نیست. از معلم تکلیف و مسوولیت جامعهپذیری فرزندان خود را میخواهند، اما به حقوقشان کمتوجهی میکنند. از معلم مسوولیت میخواهند و بازخواستش میکنند و حتی دایره اختیارش را تنگ میکنند، اما او را به امان خدا رها میکنند. هر مقام مسوولی حقوقی را که برای جامعه معلمان معین میکند باید مکفی، انگیزشی، رغبتبرانگیز، اقتصادی، رقابتی، قابل پذیرش، عادلانه و متناسب با شأن و عملکرد جامعه معلمان باشد. همه مسوولان باید بدانند که معلمان در راستای کنش طبیعی و بحق خود نمیتوانند تحمل کنند و ببینند که حقوقی را که دریافت میکنند، فقط کفاف ۱۰ روز اول ماه را بدهد. معلمان نمیتوانند ببینند که چرا حقوق دریافتی گروههایی چون فوتبالیستها، جامعه پزشکان، کارکنان وزارت نفت، کارکنان بنادر و کشتیرانی و دهها وزارتخانه دیگر از حقوقشان افزونتر است! بدون شک جامعه معلمان به شدت روی مسائلی از این دست که فاصله طبقاتی و اختلاف سطح زندگی و معیشتی را به رخ میکشند، حساس هستند و کاسه صبرشان لبریز میشود و خیلی سخت به آن واکنش نشان میدهند.
در شرایط حاضر جانمایه و دینامیک این اعتصابات معلمان، امتناع بیدلیل دولت در اجرای لایحه رتبهبندی معلمان است. خواست و مطالبه معلمان در این اعتصابات صنفی آن است که حقوق معلمان باید ۸۰ درصد حقوق اساتید دانشگاه باشد. در این ارتباط، وعدههای مرتبط با اجرای رتبهبندی سریع رنگ میبازد و یا آنکه با اما و اگرهای فراوان به زمان دیگری احاله داده میشود و شاید هم با توجیه وضعیت نابسامان اقتصادی و وعدهشکنی واشنگتن در برجام اصلا اجرا نشود.
* مدرس علومسیاسی و روابط بینالملل
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :