از هر دری سخنی/ماجرای سانسور در مطبوعات
محمد بلوری * سانسور در مطبوعات، عمری همسان با چاپ و انتشار روزنامه در کشور دارد و به عبارتی با انتشار روزنامه، سانسور دولتی هم در ایران پدیدار شد که در زمانها و دورههای مختلف، شدت و ضعف و کیفیتهای مختلف و متفاوتی داشته است و در هر دورهای روزنامهنگاران به این فکر بودهاند که چگونه از مقررات سانسور فرار کنند و آنچه را که میخواهند بنویسند.
در زمان رضاشاه نحوه سانسور مطبوعات به این نحو اجرا میشد که جمعی از نویسندگان مامور بودند مطالب مورد انتشار هر روزنامهای را بررسی و مطالعه کنند و بر آنچه مجاز به چاپ بود یک مهر اجازه معروف «مهر روا» میزدند و روزنامهها هر مطلب و خبری را که دارای «مهر روا» بود، مجاز به چاپ بودند.
اما در دوره بعد تا پدیدار شدن قدرت ساواک که همچنان شهربانی کل کشور نظارت بر مطبوعات را برعهده داشت، هیات سانسور پس از بررسی و تحلیل رویدادهای مختلف سیاسی آنچه را که روزنامهها مجاز به انتشار نبودند، به روزنامهها دستور میدادند از انتشار خبرهای موردنظر خودداری کنند و این دستورات توسط یک استوار قدیمی و بازنشسته شهربانی به نام محرمعلیخان به مطبوعات ابلاغ میشد و هرگاه هم دستور توقیف روزنامهای صادر میشد، همین مرد به مدیران روزنامه موردنظر میرفت و دستور پیشگیری از انتشار روزنامه را میداد. گاهی خبرنگاران یک روزنامه برای پیشگیری از ابلاغ دستور توقیف روزنامه دست به ابتکاراتی میزدند که تا رسیدن دستور از طرف محرمعلیخان (معروف به مرد سیاهپوش) بتوانند روزنامه را به چاپ برسانند و منتشر کنند.
به عنوان مثال یک روز به کارکنان روزنامهای خبر رسیده بودند که محرمعلیخان با دستور توقیف روزنامه از شهربانی کل کشور راه افتاده است تا به روزنامه برسد.
بچههای روزنامه هم منتظر ماندند و محرمعلیخان را دیدند که پیش از ورود به تحریریه وارد دستشویی شده است. خبرنگاران هم با استفاده از موقعیت در دستشویی را روی محرمعلیخان قفل کردند و سپس به سرعت به چاپ و انتشار روزنامه پرداختند و وقتی محرمعلیخان را از دستشویی آزاد کردند که روزنامه در حال پخش و توزیع در شهر بود و دیگر دستور توقیف روزنامه به کار نمیآمد.
* روزنامهنگار پیشکسوت
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :