ذخایر معدنی و صنایع فولادی را دریابیم؛ فردا دیر است
در خصوص نحوه عرضه محصولات فولادی در بورس، در صورتی که تمام واحدهای تولیدکننده محصولات واسطهای و نهایی دارای پروانه بهرهبرداری از مراجع صادرکننده، اقدام به درج دقیق تولید واقعی نه تولید و ظرفیت اسمی در بورس کنند با توجه به حذف دلالان و ایجاد رقابت در تولید ناب (تولید با حداقل هزینهها)، باکیفیت، بازارپسند و مشتریمدار به صورت طبیعی باعث کاهش قیمتهای اضافی خواهد شد. اما اگر واحدهای تولیدکننده نسبت به درج اطلاعات دقیق عمل نکنند، بازاری در کنار بازار بورس ایجاد میشود که گاها مشاهده میکنیم قیمت عرضه شده کالایی در خارج از بورس از قیمت اعلامی بورس کمتر بوده و جامعه مصرفی را به سوی بازارهایی خارج از بورس هدایت میکند. پس در این راستا لازم است که در ابتدا نسبت به شفافیت بازار بورس و سپس مکلف کردن واحدهای تولیدکننده به عرضه محصولات تولیدی به صورت تمام و کمال در بورس اقدام شود.
در خصوص نحوه توزیع مواد اولیه محصولات فولادی میتوان به رابطه مستقیم بین منابع موجود و واحدها یا مجتمعهای ایجادی در این زمینه اشاره کرد. همانگونه که مستحضر هستید برآورد ذخیره منابع اولیه در زمینه صنایع فولادی با تخمینی با نوسان بالا و پایین به طور نسبی معین و مشخص است و بنا بر نقل قولی، عمر معادن دارای کانی فلزی و غیرفلزی و نحوه استقرار آنان در بررسی آمایش سرزمینی و بررسی نقشههای ژئوپلیتیک سازمانهای متولی و مرتبط، مشخص است. بنابراین با شیب تند صدور مجوزهای تاسیس، بهرهبرداری و حتی طرح توسعه واحدهای مرتبط با استحصال، استخراج و فناوری، کانیهای فلزی چه در صنایع بالا یا پاییندستی فولاد با در نظر گرفتن وضعیت موجود آبی کشور، چنین مینمایاند که صدور مجوزهای مذکور از این به بعد موضوعیت و صرفه اقتصادی درازمدت نخواهد داشت و مناسبترین کار توزیع عادلانه، تخصصی و براساس میزان تولید واقعی واحدها استقرار یافته و توانمند کردن واحدهای موجود نه جدید انجام پذیرد.
زیرا واحدهای مستقر در حال حاضر با چشماندازهای علمی قابلیت تامین نیاز داخل البته با اصلاح فرهنگ مصرف و حفظ بازارهای خارجی و بحث مهم ارزآوری به کشور ضمن حفظ و افزایش ظرفیت کنونی اشتغال پایدار طی سالیانی را میتوانند تامین کنند. برنامهریزی مدون و بدون نفوذپذیری (افزودن بند و تبصره م… ) راه را برای در دست گرفتن کاسه چه کنم در فردا روز خواهد بست.
جلوگیری از صادرات مواد اولیه خام و اجبار واحدهای مصرفکننده به ایجاد، راهاندازی و توسعه فناوریها و چرخه کامل تولید نهایی و در آخر صادرات محصولات نهایی باکیفیت و رقابتپذیر در بازارهای جهانی و دارای ارزشافزوده بالا ضمن حفظ منابع و جلوگیری از هدررفت آن، راه را بر واردات بیرویه صنایع فولادی مرتبط خواهد بست. رشد علمی و توسعه تکنولوژیهای بهروز دنیا میتواند ضمن کاهش هزینههای تولید، با این صنعت که صنعتی حساس و اثرگذار است بازارهای کشورهای بسیاری را در احاطه تولیدات کشورمان قرار دهد که این امر هم از لحاظ اقتصادی و هم سیاسی میتواند جایگاه مناسبی را برایمان به ارمغان بیاورد. ناگفته آشکار است که برنامهریزیهای مدیریتی کوتاه، میان و بلندمدت میتواند به نحوه صحیح، اصولی و کاملا کارشناسی ما را برای رسیدن به هدف که واقعا هدفی عالی و صدالبته دستیافتنی است یاری کند. اما اگر خدای ناکرده در این خصوص غفلت کنیم هم سرمایه خدادادی خود و هم نسلهای آینده، که امانت در دستان ماست را به ثمن بخس از کف میدهیم. در دنیای کنونی صادرات مواد اولیه کاری واقعا فاقد توجیه و ارزش صادراتی است وقتی میتوانیم از یک فرآورده خام ضمن ایجاد اشتغال جدید و فراوان داخلی محصولات بیشتر و با تنوع و صدالبته با کیفیت را تولید و ضمن تامین بازار مصرف داخلی به بحث صادرات نیز ورود کنیم. این در حالی است که اگر چنین نکنیم مورد سرزنش آیندگان قرار خواهیم گرفت.
برای داشتن اقتصاد مقاوم و مقاومتی باید به نسبت به ایجاد، احداث و توسعه و حفظ زیرساختهای مرتبط اقدام کنیم. یکی از زیرساختهای مغفول مانده در کشور، توسعه صنایع ریلی است. ورود به دنیای صنایع ریلی و مشتقات آن تا لوکوموتیو و واگن با وجود پتانسیلهای داخلی و نیاز مبرم داخلی، جفا درخصوص تولید ملی است. به صورت اختصار توسعه صنایع ریلی و ایجاد بسترهای مناسب میتواند به کاهش هزینههای جابهجایی کالا و مسافر و سطح دسترسی ارزان و کمخطرتر برای مسافران و تجار کمک کند.
در ضمن مدیران ما باید به شعار «ما میتوانیم «اعتقاد قلبی داشته باشند و منفعت جامعه را بر منافع شخصی و یا گروهی رجحان دهند. یک مدیر موفق اگر بخواهد دارای نامی ماندار شود باید ضمن اصلاح و یا در صورت صلاحدید تغییر شرایط و فضای حاکم بر مجموعه تولیدی طرحی نو بیافریند و صنایعی از این دست را از حاشیه به متن فرابخواند. ما صنایع مغفول بسیار داریم که با نگاهی نو میتوانیم ضمن ایجاد اشتغال پایدار که به جد نیاز کنونیمان است، آنها را جهانی کنیم. برای نمونه در بازار رقابتی امروز صنعت بستهبندی محصولات حرف اول را میزند. به عنوان مثال باید شاهد جولان زعفران (این طلای سرخ )ایرانی با بستهبندیهای شیک خارجی بوده و ارزی که باید با ایجاد ارزشافزوده وارد اقتصاد کشور شود و نقش زایشی ایجاد کند،بر اثر غفلت، این سرمایه نیز بر باد رفته و مزد زحمت طاقتفرسای کشاورزان عزیزمان به جیب دیگران سرازیر می شود. صنایع فولادی به عنوان صنعتی فراگیر میتواند نقشیمحوری و راهگشا در پیشبرد اهداف اقتصادی ایفا کند. صنایع فولادی با توسعه به روز میتواند نقش خطشکن را داشته و باعث کم و یا بیاثر کردن تحریمهای تحمیلی بر کشورمان شود. دنیای صنعتی امروز دنیای مراودات تولیدی است نه خامفروشی. حفظ واحدهای فولادی موجود، توانمند کردن آنها، استفاده از روشهای نوین تولید، سرمایهگذاری ضمن تولید، بهروزرسانی ماشینآلات برای افزایش مقدار و کیفیت محصول تولیدی و جلوگیری از ضایعات و هزینههای سر بار تولید هم آبی و هم انرژی در کنار فناوری صحیح، کارشناسی با مدیریت مبتنی بر دانش فنی مواد اولیه و افزودن بر غنای آن با به کارگیری فناوریهای متداول روز دنیا، و تلاش وافر در جلوگیری حداکثری از هدررفت حتی کمترین مقدار ماده معدنی استخراجی با روشهای نوین میتواند راهکاری مناسب و ضمن افزایش عمر مفید معادن و ذخایر موردنظر بر عمر مفید واحدهای تولیدکننده نیز بیفزاید. پس بار دیگر تکرار میکنم: «ذخایر معدنی و صنایع فولادی را دریابیم فردا دیر است.»
* کارشناس صنعت
لینک کوتاه :