بلاتکلیفی صنایعدستی با تغییر دولت
به گزارش جهان صنعت نیوز: خاطره استادرضایی رییس هیاتمدیره تعاونیهای صنایعدستی استان تهران در این خصوص به خبرنگار «جهانصنعت» میگوید: «خیلی از اعضای انجمن صنایعدستی تلاش داشتهاند جلساتی بگذارند، برنامهریزیهایی انجام دهند و پیشنهاداتی داشته باشند تا وضعیت بلاتکلیف موجود ساماندهی پیدا کند اما هنوز این اتفاق نیفتاده است.»
آنطور که از صحبتهای رییس هیاتمدیره انجمن صنایعدستی استان تهران بر میآید مشکلات حوزه صنایعدستی صرفا مربوط به تبعات همهگیری کرونا و دولت فعلی نیست بلکه این مشکلات در ۱۸ سال اخیر وجود داشته است. در واقع جابهجایی حداکثری مدیران در بخش معاونت صنایعدستی بخشی از مشکلات حوزه صنایعدستی در این سالها بوده است که باعث شده مدیران مربوطه نتوانند به درک صحیح و عمیقی از مشکلات و مسائل فعالان صنایعدستی کشور برسند.
بخش دیگری از مشکلات این حوزه تنظیم و تصویب نشدن اعتبارات و بودجه برای فعالیتهای تولیدکنندگان صنایعدستی بوده که زمینهساز مشکلات زیادی برای تولیدکنندگان شده و تعداد زیادی از کارگاههای تولیدی این حوزه را به تعطیلی کشانده است.
در این مطلب که برپایه مصاحبه رییس هیاتمدیره تعاونیهای صنایعدستی تهران با خبرنگار «جهانصنعت» و با تکیه بر مشکلات و واقعیتهای امروز حوزه صنایعدستی کشور تنظیم شده سعی کردهایم وضعیت نامطلوب این حوزه را پیش چشم مردم و مسوولان به نمایش درآوریم؛ بلکه سرانجام اقدامی از سوی مسوولان مربوطه صورت گیرد و مرهمی بر این این زخم کهنه و قدیمی قرار داده شود.
امروز در دنیای فروش کالا در بازار جهانی «تئوری صنایع فرهنگی» حکمرانی میکند و بر همین مبنا نحوه بستهبندی، معرفی و ارائه یک کالا در فروش آن اثری حتی بیش از کیفیت و زیبایی ذاتی آن محصول دارد، شاید اهمیت این امر در حوزه صنایعدستی دو چندان باشد. آیا در حال حاضر بستهبندی منطبق با معیارهای جهانی، برندینگ و سیاستهای فروش نوین وارد عرصه صنایعدستی کشور شده است؟
باید بگویم در زمینه طراحی، تولید و بستهبندی و نحوه عرضه محصولات صنایعدستی مشکل و درد دیرینه داریم. همچنین باید توجه داشته باشیم که در بخش طراحی و افزایش کیفیت تولید به سبب وارد نشدن علم و فناوریهای نوین با مشکل مواجه هستیم.
از سوی دیگر برخی به اشتباه این نقد را مطرح میکنند که اگر علم و فناوری وارد شود آنچه تولید میشود صنایعدستی نیست. اما نظر ما این نیست که فناوری به شکلی وارد شود که غالب شود بلکه خواستار آن هستیم که تولیداتمان به لحاظ مواد اولیه و جنس قابل رقابت با کیفیت تولیدات کشورهای دیگر باشند.
اگر بخواهیم کمی عینیتر و ملموستر صحبت کنیم مشخصا در حوزه صنایعدستی چه فناوریهای نوینی باید وارد عرصه تولید شود؟
اگر مثلا سرامیک ایران قرار است با نمونههای چینی و ایتالیایی رقابت کند باید فناوریهای نوین را وارد چرخه کنیم تا به لحاظ لعاب، مواد سازنده، رنگبندی و کیفیت طراحی آن بازارسازی شود.
در چهار سال گذشته برخی سعی داشتهاند تعبیر صنایع فرهنگی را جایگزین مفهوم صنایعدستی کنند و همین امر باعث شده تولیدات این حوزه صرفا تبدیل به یک کالای محض شوند. طبیعی است که این نگاه با مقاومت آن بخش از فعالان صنایعدستی که بر جنبههای هنری تاکید داشتند مواجه شده است. به نظر شما آیا برای حل این مشکل راهحل میانهای نیز وجود دارد؟
اگر قرار باشد تولیدات صنایعدستی راه میانهای را در پیش گیرد و تبدیل به صنایعدستی هنری-فرهنگی شود در این صورت باید ابتدا شانیت ارائه آن در بازار ایجاد شود. یعنی محصولاتی همچون لوح فشرده، کتاب و تابلوهای تبلیغاتی یا ساعت باید در کنارشان محصولات واقعی صنایعدستی مثل ظرفهای سفالی یا سرامیکی با یک سیستم مشابه ارائه شود.
در حال حاضر اما نه قدمت و نه غایت فرهنگی و نه قدمت و نه غایت هنری تعریف مشخصی برایشان ارائه نشده است. در نتیجه این رویکرد مخلوطی ارائه شده که باعث شده از سویی در بعضی گالریها کالاهای انحصاری و «یونیک» ارائه شود که قدرت خرید این محصولات برای عموم جامعه وجود ندارد و از سوی دیگر اگر قرار باشد به تعبیر طرفداران این طرح تولیدات (هنری- فرهنگی) در رده عمومپسند قرار گیرد سطح تولید انبوه ما و محورهای عملیات تولید ما قدرت و کشش لازم به لحاظ فناوری را ندارد.
به این ترتیب میتوان گفت امکان و زیرساختهای لازم برای تولید انبوه و بستهبندی در شان محصول به صورت همزمان وجود ندارد. علاوه بر این ایجاد شناسنامه برای محصول تولیدشده نیز هزینهبر است.
در شرایطی که طی سالهای گذشته حوزه صنایعدستی همواره با مشکلات عدیده، تکراری و حلنشدهای مواجه بوده است، همهگیری کرونا بروز کرد. این بیماری و تعطیلی و محدودیتهای ایجاد شده به تبع آن چه تاثیری بر حوزه صنایعدستی کشور داشت؟
با همهگیری کرونا حذف بازارچهها و نمایشگاههای نصفه و نیمهای که به صورت مقطعی و مناسبتی فعال بودند کلید خورد. این نمایشگاهها تنها نقطهای بود که تولیدکننده صنایعدستی میتوانست به طور مستقیم و بدون واسطه تولیدات خود را عرضه کند.
حالا با گذشت نزدیک به دوسال از ورود کرونا به کشور شاید نزدیک به نیمی از این نمایشگاهها مجددا راهاندازی شدهاند اما نمایشگاهی که با عنوان جهادی قرار است (به زودی) برگزار شود و معاونت صنایعدستی وزارت میراث آن را به ما معرفی کرده است خواهان دریافت متری ۷۰۰ هزار تومان اجاره بابت غرفهها شده است. طبیعی است که امکان پرداخت یک چنین هزینههای گزافی توسط بخش عمدهای از تولیدکنندگان حوزه صنایعدستی وجود ندارد.
برخی از منتقدان برگزاری نمایشگاهها معتقدند در یک نگاه کلی نمایشگاهها در کشور ما بیش از آنکه وسیلهای برای معرفی محصولات تولیدکنندگان باشند تبدیل به ابزار درآمدزایی برای برگزارکنندگان نمایشگاهها شدهاند. این نمایشگاهداران با دریافت هزینههای گزاف بابت ساخت غرفهها و اجاره غرفه درآمدهای نجومی به جیب میزنند اما در طرف مقابل تولیدکنندگان در قیاس با هزینه گزافی که پرداخت میکنند به خوبی دیده نمیشوند و حضور در نمایشگاه برایشان آورده چندانی نخواهد داشت. نظر شما در این خصوص چیست؟
به نظرم باید سیستم نظارتی موثری برای رصد کردن نحوه فعالیت نمایشگاهها در حوزه صنایعدستی وجود داشته باشد. به راحتی این امکان وجود دارد که شورای برگزاری نمایشگاه در هر استان صدور مجوز، زمینه و نحوه فعالیت نمایشگاه را بررسی کند.
به تازگی براساس تبصره ماده ۱۸ قانون بودجه سال ۱۴۰۰ اعلام شد که قرار است دو هزار و ۵۰۰ میلیارد ریال اعتبار اعطا شود که ۱۲۷۵ میلیارد ریال آن مختص وزارت میراث است. آیا حوزه صنایعدستی نیز از این موضوع بهرهمند شده است؟
به انجمن ما اعلام شد ظرف مدت ۴۸ ساعت باید بگوییم که کدام یک از اعضایمان نیاز به این تسهیلات دارند؛ اما عملا تماس با تمام اعضا و فعالان صنایعدستی استان تهران در این زمان محدود ممکن نیست؛ چراکه مشکلات مجوزی، مشکلات فنی برای ورود به سایت و موانع بسیار دیگر وجود دارد.
علاوه بر این اطلاعرسانی دقیقی در خصوص نحوه و کم و کیف ثبتنام برای دریافت تسهیلات ایجاد نشده و ما به عنوان انجمن صنایعدستی ناچاریم صرفا به اعضای خود اسم سایت ثبتنام را اعلام کنیم و بگوییم هر اتفاقی که قرار است بیفتد در این سایت باید رقم بخورد.
از سوی دیگر باید توجه داشت که سود اعلامشده برای اعطای این تسهیلات نیز ۱۰ تا ۱۲ درصد اعلام شده است که برای فعالان حوزه صنایعدستی مقرون به صرفه نیست.
براساس تفاهمنامه منتشرشده در رسانهها قرار بود نرخ سود سهم تسهیلاتی از محل واگذارنده اعتبار در مناطق کمتر توسعهیافته صفر و در مناطق برخوردار هشت درصد باشد مطمئن هستید که سود اعلام شده به شما ۱۰ تا ۱۲ درصد بوده است؟
عین متنی که برای ما فرستاده شده نرخ سود را ۱۰ و ۱۲ درصد اعلام کرده است. در صورتی که بحث مناطق کمبرخوردار و مناطق محروم در سطح استان تهران وجود داشته است. همچنین وجود شروطی همچون آورده، سرمایه در گردش و لزوم ارائه پرونده اتحادیه تولیدی کارگاهی بسیاری از اعضای ما را از دریافت تسهیلات بازداشته است.
فراموش نکنیم اگرچه طبق آییننامه اجرایی مواد ۱۴ و ۱۵ قانون حمایت از هنرمندان صنایعدستی و فرش کشور باید صنایعدستی و فرش ایران مورد حمایت قرار گیرند اما از هفته گذشته بحث صدور مجوزها و مرکز ملی فرش ایران از ساختار وزارت صمت به طور کلی خارج شد و علت نیز مشخص نیست. برخی گمانهزنیها بر این مبناست که قرار است فرش و صنایعدستی بار دیگر تجمیع شوند اما اینکه قرار است سکاندار این معاونت چه کسی باشد معضل بعدی ما به شمار میرود. یعنی ما نمیدانیم طرف حسابمان چه در کرسی مدیریتی سطح یک و چه در حوزه خدمات زیرمجموعه این معاونت چه کسی است و چرا پاسخگویی شفاف بعد از گذشت حدود شش ماه از استقرار (وزارت جدید) صورت نمیگیرد.
اگر بخواهیم بخش دولتی را کنار بگذاریم خود بخش خصوصی اعم از اتحادیهها، انجمنها و حتی خیریههایی که به عنوان بحث اشتغالزایی و کارآفرینی در بخش صنایعدستی فعال هستند در این مدت چه اقدامی برای حل مشکلات حوزه صنایعدستی انجام دادهاند؟
این بخشها همچون گذشته دارند تلاش خود را میکنند و سعی دارند با برگزاری نمایشگاههای مربوطه و ایجاد پلتفرمها کمک کنند. در قالب اتحادیه خودمان نیز با کمک مدیریت فروش چهره به چهره محصولات آنها را شناسایی و دستهبندی میکنیم تا بانک اطلاعاتی تولیدکنندگان صنایعدستی را داشته باشیم.
باتوجه به شرایط نامطلوب اقتصادی در عرصه جهانی و به تبع آن در ایران مشاغل خانگی و تولیدات کارگاهی تبلیغ میشوند پس موقعی که این تبلیغات صورت میگیرند باید ابزار و وسایل لازم تحقق آن هم ایجاد شود.
اما کمبود مواد اولیه، دلار ۳۴ هزار تومانی و همهگیری کرونا عملا راه را برای تحقق یک چنین اهدافی بسته است.
در سالهای اخیر مسوولان وزارت میراث بارها اعلام کردهاند که صنایعدستی جزو بحثهای تحریمی نیست و به دلیل آنکه مواد آن وارداتی نیست نرخ دلار هم بر آن اثر ندارد. آیا با این ادعاهای مطرح شده موافقید و یا بخش صنایعدستی هم درگیر مشکلات تحریمی و افزایش نرخ دلار شده است؟
توجه داشته باشید نخ ابریشم «ترمه» از چین میآید و رنگهای استفاده شده روی صنایعدستی سفالی و شیشهای بیش از ۸۰ درصدشان وارداتی هستند؛ پس با دلار ۳۴هزار تومانی باید گفت اوضاع مناسبی نیست. تمام این موارد در کنار یکدیگر حوزه صنایعدستی را به یک نقطه شکننده و آسیبپذیر میرساند.
در بحث تفکیک صنایعدستی از محصولات دستساز (hand made) در این سالها مناقشات زیادی وجود داشته است و بسیاری از تولیدکنندگان صنایعدستی به همین علت به عنوان فعال صنایعدستی شناخته نمیشوند. در خصوص این معضل کمی توضیح دهید.
در حال حاضر ۹۰ درصد فعالان ما این مشکل را دارند و به آنها گفته میشود شما یک چیزهایی با دست ساختهاید و این موارد (hand made) بوده و صنایعدستی محسوب نمیشوند. پرسش اینجاست که اگر نوع نگاه این است چرا مرتب تشویق میکنند که به دنبال کارمند شدن نباشید و در خانه نشسته و کار انجام دهید. به نظرم باید به جامعه هدفی که یک هنری دارد و نخواسته یا نمیتواند وارد بخش دولتی و کارمندی شود کمک کرد.
در بخش کارشناسی هنری صنایعدستی وزارتخانه رشتههای تاییدشدهای وجود دارد که صدور مجوز و ارائه خدمات اتفاق میافتد اما این کافی نیست و گرایشهای جدید هنری باید به رسمیت شناخته شوند.
و نکته پایانی؟
در انتها و به عنوان نکته آخر باید بگویم یکی از مشکلات جاری حوزه صنایعدستی هماهنگ نبودن حوزه اداری و مالی و نیز سازوکار و نحوه اعطای مجوزهای مربوطه است که نیاز به رسیدگی دارد.
اجتماعی و فرهنگیاخبار برگزیدهاقتصاد کلانپیشنهاد ویژهخواندنیلینک کوتاه :