xtrim

چرا حصول توافق محتمل است؟

حشمت‌الله فلاحت‌پیشه * برجام دو طرف اصلی دارد؛ ایران و آمریکا. خواست توافق بین ایران و آمریکا خیلی بیش از خواست و تلاش برای توافق میان دیگر طرف‌ها است. جدای از افرادی مثل انریکه مورا و جوزپ بورل که از سوی اتحادیه اروپا دنبال یک دستاورد اتحادیه‌ای هستند تحت عنوان آنچه وزارت خارجه اتحادیه اروپا به حساب می‌آید، معتقدم که سایر طرف‌ها برجام را از ناحیه منافع ملی خود دنبال می‌کنند و همین باعث شده که الزامات برجام با الزامات منافع ملی کشورها به نوعی پیچیدگی بینجامد. نمونه آن هم مواضع برخی کشورهای اروپایی مثل فرانسه است.

من معتقدم که آنچه ذیل مواضع برخی کشورها همچون چین و روسیه می‌بینیم هم مواضع واقعی آنها نیست و آنها هم می‌خواهند که برجام را از زاویه منافع ملی خود دنبال کنند. لذا بر این باورم که اگر ایران و آمریکا به این نتیجه برسند که دو طرف برای توافق و نه عدم توافق آمده‌اند، باید به عنوان دو دشمن با هم مذاکره کنند. اما متاسفانه برچسب‌زدن‌ها و اتهام وارد کردن‌ها سبب شده که این موضوع کمتر مطرح شود، چراکه هر وقت کسی بحث مذاکره مستقیم با آمریکا را مطرح می‌کند، به آمریکایی بودن متهم می‌شود.

به اعتقاد من ایران و آمریکا دشمن هستند اما این دو دشمن، طرف‌های اصلی برجام هستند و دیگران از زاویه منافع خود پیچیدگی‌هایی را تحمیل می‌کنند، ضمن اینکه توان لازم را هم برای اجرا ندارند. مشخصا دیدیم که بعد از خروج ترامپ از برجام همین کشورهای اروپایی که اکنون بیشترین منافع را از تطویل مذاکرات برجام دنبال می‌کنند و نمونه‌اش این است که ماکرون در جایگاه رییس‌جمهور یک کشور اروپایی دنبال قراردادهای مبتنی بر ایران‌هراسی در منطقه عربی است؛ حتی نتوانستند آب‌باریکه اینستکس را حفظ کنند. بنابراین معتقدم در شرایط فعلی ادله بسیاری وجود دارد برای اینکه نتیجه بگیریم، امکان توافق وجود دارد.

opal

در سمت ایران من معتقدم که دیپلمات‌های دولت جدید از آسمان به زمین آمده‌اند. به این معنا که در قالب واقعیات عمل می‌کنند و به جای طرح شعار روی متن‌ها صحبت می‌کنند. طبیعتا در متن جدید هم باید برجام را احیا کرد و هم از گذشته تجربه گرفت، به نحوی که اگر قرار است تحریم‌ها برداشته شود، این لغو تحریم اثر واقعی داشته باشد.

دقت داشته باشید که طبق قوانین داخلی آمریکا، رییس‌جمهور ایالات متحده آمریکا می‌تواند در قالب چند اقدام حتی منع کنگره‌ای برای احیای برجام و لغو تحریم‌های ایران را از میان ‌بردارد. این اقدامات از این قرار هستند.

۱- صدور دستورالعمل. ۲- صدور فرمان اجرایی. ۳- تهیه آیین‌نامه. ۴- موافقتنامه با کنگره.

این اقدامات خاصی است که رییس‌جمهور آمریکا می‌تواند بر مبنای آن کنگره را دور بزند یا قوانین آن را به حالت تعلیق درآورد و همه آنها در قالب الزامات منافع ملی آمریکا قابلیت اجرا دارد. این آن چیزی است که ایرانی‌ها نیز دنبال آن هستند. طبیعی هم هست که این موضوع از کانال اروپا و دیگر کشورها تامین نمی‌شود.

بنابراین تا زمانی که برجام به بخشی از سیاست کلی تنش‌زدایی بین ایران و آمریکا تبدیل نشود، امکان توافق درباره آن وجود ندارد. طرفین باید به این نتیجه برسند که سطح تنش را کاهش دهند.

در ایران اما مواضع متناقض موجب تضعیف موضع دیپلمات‌ها می‌شود. شاهدیم که یکی از مقامات دولت جدید ابتدا گفت که توافق با دولت استکبار ممکن نیست؛ بعد هم برخی مقامات این بحث را مطرح کردند که در این دور قرار نیست توافق بشود و اینها به امر مذاکره ضربه می‌زند و این شائبه را ایجاد می‌کند که ایرانی‌ها زمانی را مشخص کرده و به متن توافق کاری ندارند. به عبارت دیگر به نظر می‌رسد که کشتن زمان، راهبردی است برای رسیدن به آن مقطع حساس اما من معتقدم که اگر متن مذاکرات و توافق اهداف ایران را تامین کند، امکان رسیدن به توافق وجود دارد و اینکه ایران رسما اعلام کرده که راهبردی برای به غنی‌سازی بالاتر از ۶۰ درصد ندارد، یک علامت جدی برای این است که مذاکرات در مسیر انحرافی PMD و ابعاد نظامی احتمالی نیفتد و ادعای صهیونیست‌ها مورد توجه قرار نگیرد و عملا مسیر دیپلماسی احیا شود.

اینکه مذاکرات از شعار و موضع‌گیری به متن منتقل شده یک کار اساسی است و اینکه یک نگاه واقع‌گرایانه به ویژه در طرف ایرانی حاکم شده، می‌تواند به حصول توافق کمک کند. به هرحال در شرایط فعلی آمریکا به دلیل چالش‌های هژمونیکی که دارد و ایران به دلیل اینکه در کشور از چپ و راست معتقدند که نباید فرصت‌ها را از دست داد، فرصت را فراهم آورده‌اند تا توافق انجام شود. ضمن اینکه معتقدم اصل احیای برجام مهم است و هرگونه تنش‌زدایی چه توسط دولت روحانی یا چه توسط دولت رییسی صورت بگیرد، مورد احترام است و باید به نحوی عمل نکرد که کشور وارد تنش‌های جدید شود.

* تحلیلگر مسائل بین‌الملل

اخبار برگزیدهیادداشت
شناسه : 237863
لینک کوتاه :