معمای درآمد نفتی
به گزارش جهان صنعت نیوز: آنطور که از گفتههای مقامات دولتی برمیآید، فروش روزانه نفت ایران از ۵/۲ میلیون بشکه نفت در سالهای پیش از تحریم به کمتر از ۳۰۰ هزار بشکه در روز رسیده و همین نیز دلیلی شده بر انباشت هزینههای دولت و تشدید کسری بودجه. هرچند از سال گذشته و با روی کار آمدن دموکراتها فشار تحریم کمتر شده و توان ایران در صادرات نفت بیشتر، اما هنوز روایتهای دقیق و روشنی از این مساله و اثرات آن بر اقتصاد وجود ندارد. هرچند همین مدعیان میگویند که از زمان روی کار آمدن دولت سیزدهم بسیاری از شاخصهای اقتصادی بهبود داشته و تغییرات زیادی در کلیت اقتصادی به چشم میخورد، اما آمارهای داخلی نیز چنین مسالهای را تایید نمیکنند.
به تازگی ادعایی از سوی یکی از روزنامههای اصولگرای کشور مبنی بر افزایش فروش نفت از زمان روی کار آمدن دولت سیزدهم مطرح شده است. مدعیان این موضوع میگویند در چهار ماهی که دولت جدید روی کار آمده فروش نفت با وجود تحریمها به یک و نیم میلیون بشکه در روز افزایش یافته است حال آنکه در دولت حسن روحانی با وجود مذاکره و امتیازهای یک طرفه، کل فروش نفت در روز ۳۰۰ هزار بشکه بود. هرچند مدرکی دال بر افزایش فروش نفت به میزانی که اعلام شده وجود ندارد اما همین گزاره از چند جهت نیازمند بررسی است. نخست آنکه چرا با وجود پنج برابر شدن صادرات نفت در دولت ابراهیم رییسی و فروش ۵/۱ میلیون بشکهای آن در روز، دولت در بودجه سال آینده پیشبینی خود از فروش نفت را ۲/۱ میلیون بشکه در روز اعلام کرده است؟ مگر نه این است که مذاکرات نیز در جریان است و طرفین در حال چانهزنی برای برطرف کردن تحریمها هستند، در این صورت آیا دولت نباید پیش بینی خود از فروش نفت را بیش از ۵/۱ میلیون بشکه در روز اعلام میکرد؟
نکته مهم دیگر اما به اثرگذاری فروش نفت بر اقتصاد برمیگردد. در حالی که در سنوات گذشته دولتها درآمدهای حاصل از فروش نفت را صرف جبران کسری بودجه از یک سو و کنترل قیمتها در بازار ارز از سوی دیگر میکردند، چرا بیشتر شدن درآمدهای حاصل از فروش نفت کمکی به تامین مالی بودجه و تثبیت قیمتها در بازار ارز نمیکند؟ قیمت دلار از ابتدای امسال تاکنون به طور متوسط بیش از ۲۵ درصد گران شده و به دفعات متعدد رکوردشکنی کرده است حال آنکه اگر دولت درآمدهای ارزی بیشتری به دلیل فروش نفت در اختیار دارد میتواند آن را صرف به آرامش رساندن بازار کند. بنابراین این پرسش کماکان بدون پاسخ باقی میماند که چرا دولت با وجود صادرات نفت بیشتر، کاری برای بازار ارز و کاهش قیمتها در این بازار نمیکند؟
چند مساله مهم در اینجا قابل ذکر است؛ اول آنکه برخی شنیدهها از فروش نفت توسط نهادهای نظامی و ستاد فرمان اجرایی امام زیر قیمت جهانی حکایت دارد. به عبارتی شرکتهای طرف قرارداد با نهادهای یادشده میتوانند نفت را با نرخهای ارزانتری از ایران خریداری کنند. حتی گفته میشود که ایران نفت خود را با تخفیفهای زیادی به کشور چین میفروشد. دوم آنکه برخی کشورهای خریدار نفت بدهی نفتی ایران را با صادرات کالا پرداخت میکنند. برای مثال ایران و سریلانکا به تازگی توافق کردهاند که بدهی ۲۵۱ میلیون دلاری ایران را در قالب کالاهایی چون چای به کشورمان جبران کند. برای این منظور نیز قرار است هر ماه پنج میلیون دلار چای از سوی این کشور به ایران صادر شود. ایران درآمدهای نفتی بلوکه شدهای در سایر کشورها نیز دارد که به دلیل تحریم قادر به بازپسگیری آنها نیست. کشور کرهجنوبی نیز از جمله کشورهایی است که پیش از این اعلام کرده به جای درآمدهای ارزی بلوکه شده ایران به کشورمان کالا میدهد.
یکی از مهمترین پرسشها اما در این خصوص این است که نقش و سهم افزایش فروش نفت در زندگی و معیشت مردم چه بوده است؟ آیا با این افزایش چالشهای اقتصادی برطرف شده و یا برنامه ویژهای برای برطرف شدن آنها تدارک دیده شده است؟ اگر به آمارهای داخلی استناد کنیم جز افزایش قیمت و تحمیل فشارهای تورمی بر معیشت خانوارها چیزی قابل لمس نیست. برای مثال آمارهای پولی بانک مرکزی نشان میدهد که نقدینگی به طور متوسط هر ماه بیش از سه درصد رشد داشته و همین روند اگر ادامه داشته باشد حجم نقدینگی به رکورد جدیدی در پایان سال دست مییابد. نرخ تورم نیز از ابتدای سال به طور مداوم در حال افزایش است و حتی مقاوتهایی که در فصل پاییز در برابر رشد تورم وجود داشته بسیار جزئی بوده است. تورم کماکان بالای ۴۰درصد است و کالاهای خوراکی همچنان در صدر گرانی قرار دارند. بنابراین اگر افزایشی در فروش نفت طبق شنیدهها اتفاق افتاده و دلارهای نفتی بیشتری از این طریق به دست دولت رسیده، باید اعلام شود که این دلارها صرف چه اموری شده که نه خبری از کم شدن هزینههای دولت است و نه بهبود شاخصهای کلان اقتصادی. هرچند طبق برآوردهای نهادهای دولتی ارقام رشد اقتصادی مثبت شده، اما این مساله زمانی میتواند ارزشمند باشد که اثرات آن در زندگی مردم دیده شود در غیر این صورت تنها با استناد به اعداد و ارقام کاغذی نمیتوان در خصوص عملکرد اقتصادی یک دولت اظهارنظر کرد.
اخبار برگزیدهاقتصاد کلانپیشنهاد ویژهصنعت و معدنلینک کوتاه :