جنگ ارزی و امنیت اقتصادی
به گزارش جهان صنعت نیوز: جنگ ارزی اساسا مغایر با رویکرد متعارف اقتصاد بینالملل است و کشورهای اندکی دچار آن هستند، به همین دلیل، کمتر پیشینه نظری در این حوزه وجود دارد. بدون توجه به جنگ اقتصادی نمیتوان اقتصاد ایران را بررسی کرد اما شاهدیم که طی ده سال اخیر وضعیت مناسبی را در متغیرهای کلان اقتصادی طی نکرده است که ازجمله مهمترین فاکتورهای آن میبایست به کاهش مداوم تولید ناخالص داخلی حقیقی، جهشهای کمسابقه و مداوم نرخ ارز، تورمهای بالا به ویژه در حوزه تورم خوراکیها و آشامیدنیها به عنوان مایحتاج اولیه زندگی مردم، کاهش محسوس سرمایهگذاری حقیقی، افزایش کسری بودجه دولت و غیره اشاره کرد. برآیند وضعیت نامناسب متغیرهای مذکور را میتوان در آسیب جدی به وضعیت معیشت مردم مشاهده کرد، به نحوی که پایش آمارهای منتشره توسط بانک مرکزی نیز نشان میدهد تولید سرانه حقیقی کشور در انتهای سال ۱۳۹۸ به کمتر از رقم متغیر مذکور در انتهای سال ۱۳۹۰ رسیده است و آشکارا حکایت از ضربه شدید به درآمد سرانه مردم و وضعیت معیشتی آنان دارد.
از آنجا که پایش در ادبیات موضوع در زمینه امنیت اقتصادی، حکایت از نقش محوری ارتقای معیشت مردم، امنیت سرمایهگذاری و غیره در حفظ و ارتقای وضعیت امنیت اقتصادی در کشور دارد، لذا مداقه در آمارهای اقتصادی ده سال اخیر نشان میدهد که ارتقای امنیت اقتصادی کشور با چالشهای جدی مواجه شده است و در صورت تداوم وضعیت موجود، امکان بروز ناآرامیهای اقتصادی، اجتماعی و حتی امنیتی در آینده وجود خواهد داشت. لذا میبایست اقدام به چارهاندیشی برای بهبود وضعیت کرد. توجه به تحلیلها و گزارشات صورتپذیرفته پیرامون وضعیتی که هماکنون اقتصاد کشور و معیشت مردم با آن مواجه است، نشان میدهد تضعیفهای پیدرپی در ارزش پول ملی یکی از علل کلیدی در پدید آمدن وضعیت موجود است، لذا میبایست با نگاهی عمیق نسبت به تاثیرگذاری آن بر امنیت اقتصادی کشور نگریسته شود. با توجه به وضعیت سیاسی اقتصادی کشور طی ده سال اخیر، ازجمله مهمترین عوامل آن میبایست به تحریمهای اقتصادی نظام سلطه علیه ایران با محوریت نرخ ارز اشاره کرد. پرواضح است که در شرایط جنگ اقتصادی که کشور با آن مواجه است، ارز به عنوان یکی از مهمترین اهداف دولتهای متخاصم برای ضربه به امنیت اقتصادی ایران است و اقدام به جنگ ارزی علیه ایران کنند. ازهمین رو این پژوهش تاثیرات جنگ ارزی بر امنیت اقتصادی کشور طی ۱۰ سال اخیر را مورد بررسی قرار میدهد.
جنگ ارزی در ایران
اقتصاد ایران با اوجگیری تقابل با نظام سلطه، تحت شدیدترین تحریمهای اقتصادی قرارگرفته است، به نحوی که روند این موضوع از سال ۱۳۹۰ با برقراری تحریمهای به اصطلاح فلجکننده تشدید شده است و همچنان ادامه دارد. دو دسته کلی از نظام تحریمها که در زمره مهمترینِ آنها نیز قرار دارند، به طور مستقیم با مقوله ارز در ارتباط هستند که موجب میشوند تا آشکارا بتوان به وقوع جنگ ارزی در ایران پی برد. دسته نخست، برقراری تحریمهای نفتی هستند. از آنجا که طی دهها سال، نفت به عنوان مهمترین کالای صادراتی ایران قلمداد شده است که تامینکننده عمده نیازهای ارزی کشور است، از همینرو با برقراری محدودیت در صادرات نفت توسط ایران، سمت عرضه ارز در اقتصاد با محدودیت مواجه میشود و با ایجاد نوسان در قیمت ارز، متغیر نرخ ارز مورد هدف قرار میگیرد. این موضوع با توجه به تاثیرات زنجیرهواری که نرخ ارز در اقتصاد ایفا میکند، منجر به بروز نوسانات جدی در بازارهای مختلف میشود که فشار آن درنهایت بر معیشت مردم وارد میآید.
دسته دوم، برقراری تحریمهای بانکی است. در این نوع تحریم، تبادلات مالی ایران از مجاری رسمی با محدودیت مواجه میشود و در موارد شدید مسدود نیز میگردد. این امر منجر به عدم بازگشت ارزهای حاصل از صادرات به ویژه صادرات با منشأ بخش دولتی و عدم امکان بازگشایی تامین مالی ارزی (فاینانس) میگردد که درنهایت موجب میشود تا طرف عرضه ارز در اقتصاد نیز با محدودیت منابع مواجه شود. لذا قیمت ارز نیز دستخوش تغییر قرار میگیرد و همانطور که ذکر شد، در نهایت منجر به فشار بر معیشت مردم به عنوان یکی از ابعاد امنیت اقتصادی میگردد. لذا مشخص است که با ایجاد جنگ ارزی علیه ایران، ضربه به سمت عرضه بازار ارز به عنوان یک مشکل مطرح است که منجر به بروز مشکل نوسان در نرخ ارز و تضعیف پول ملی میگردد. این امر در نهایت منجر به گرانی کالاها و خدمات و تضعیف معیشت مردم میشود که میتواند در صورت تداوم شرایط، زمینه بروز بحران اجتماعی و ضربه به امنیت ملی را فراهم آورد.
امنیت اقتصادی
چهار رکن کلی در زمینه امنیت اقتصادی وجود دارد: ثبات محیط کلان اقتصادی؛ ثبات قوانین و مقررات و نظم کارآمد؛ ثبات سیاسی و حقوقی و اعتبار دولت نزد فعالان اقتصادی. ثبات محیط کلان اقتصاد و وضعیت متغیرهای کلان اقتصادی ازجمله ارکان مهم در تحلیل امنیت اقتصادی هستند که در این گزارش مورد تحلیل قرار میگیرند. از آنجا که ارتباط تنگاتنگی میان امنیت اقتصادی و سایر ابعاد امنیت در جامعه برقرار است لذا هرگونه اخلال در امنیت اقتصادی میتواند منجر به ایجاد بحران در سایر ابعاد امنیتی جامعه شود و کشور را دچار بحرانهای اجتماعی گرداند. از سوی دیگر ملاحظه میشود که اقتصاد ایران از سال ۱۳۹۰ با جنگ اقتصادی فراگیر مواجه شده است و در جنگ مذکور و نظام تحریمهای برقرارشده، جنگ ارزی نقش محوری را ایفا میکند.
پیامدهای جنگ ارزی بر امنیت اقتصادی ایران
از جمله مهمترین محورهایی که در بحث امنیت اقتصادی مطرح میشود و تاثیرپذیری از تغییر در سایر شرایط دارد، موضوع معیشت افراد جامعه است. اهمیت معیشت آحاد جامعه به حدی است که در صورت لطمه شدید به آن، منجر به بروز ناآرامیهای اجتماعی و حتی امنیتی میشود که میتواند برای نظامات سیاسی کشورها نیز چالشهایی را به همراه آورد. طی یک قرن اخیر نیز شاهد بروز تنشهای زیادی در کشورهای گوناگون جهان و به ویژه آمریکای جنوبی بودهایم که در نتیجه تلاطم در بازارهای گوناگون که معیشت مردم و امنیت اقتصادی آنان را دچار خدشه کرده بود، بروز کردهاند. از همینرو میبایست پیامدهای جنگ ارزی بر امنیت اقتصادی را در حوزه معیشت مردم به دقت مورد بررسی قرار داد. در همین راستا، تاثیر نوسانات ارزی در نتیجه جنگ ارزی روی مولفههایی که معیشت مردم را تحت تاثیر قرار میدهند، مورد تحلیل قرار میگیرند که در ادامه در چهار محور به آنها پرداخته شده است.
سرمایهگذاری در اقتصاد
بروز شوک در بازار ارز و پدید آمدن نوسانات نرخ ارز از جمله متغیرهایی است که در زمینه سرمایهگذاری در اقتصاد تاثیرگذار است. در همین زمینه مطالعات متعددی در سطح داخلی و خارج از کشور صورت پذیرفته است که موید مطلب مذکور است. از آنجا که بخشی از نهادههای تولید، تکنولوژی و سرمایهگذاریهای صنایع در اقتصاد، وارداتی است، از منظر کلان، با وقوع تکانه در نرخ ارز و تضعیف پول ملی، هزینه تامین سرمایه مذکور افزایش مییابد. به ویژه در زمانی که تکانههای شدیدی رخ میدهد، این امر موجب استیصال واحدهای اقتصادی از تامین نهاده و کالاهای سرمایهای لازم از خارج میشود که در نهایت میتواند منجر به تعطیلی واحدهای اقتصادی شود. از منظر بنگاه نیز سرمایهگذاری تحتتاثیر دو عامل بازدهی و ریسک است و تصمیمات سرمایهگذاری با توجه به روابط میان بازدهی و ریسک صورت میپذیرد. نوسان و نااطمینانی در بازارهای پولی و ارزی منجر به انتقال نااطمینانی به بنگاهها میشود و بر تصمیمات آنها در مورد سرمایهگذاریهای جدید در اقتصاد، تاثیر جدی و منفی میگذارد.
همانطور که در نمودار ۱ مشخص است، جنگ ارزی علیه ارزش پول ملی ایران و به تبع آن نااطمینانی که در بازار ارز ایجاد شده است، منجر به انتقال نااطمینانی به سرمایهگذاران برای سرمایهگذاری در اقتصاد ایران شده است که در نتیجه آن، حجم سرمایهگذاری حقیقی که یکی از ارکان مهم و موثر بر تولید و معیشت مردم است، از رقم ۱۷۱ هزار میلیارد تومان در سال ۱۳۹۰ به رقم ۹۸ هزار میلیارد تومان در سال ۱۳۹۸ افول کرده است. لذا امنیت اقتصادیِ ایران از این ناحیه (سرمایهگذاری) متاثر از جنگ ارزی با اخلال مواجه شده است.
تولید در اقتصاد
یکی دیگر از محورهای مهمی که بر معیشت مردم به عنوان یک رکن اساسی در امنیت اقتصادی ایفای نقش میکند، رشد تولید حقیقی در اقتصاد و به طور خاص، رشد تولید سرانه حقیقی در اقتصاد است. البته ناگفته نماند که بر معیار تولید و تولید سرانه حقیقی انتقاداتی وارد است که ازجمله مهمترین آنها، عدم نمایش نابرابری توسط شاخصهای مذکور است، لیکن همچنان به عنوان یکی از مهمترین معیارهایی که نماد رشد فعالیتهای اقتصادی و رونق معیشت مردم است، مطرح است. پایش ادبیات موضوع نشان میدهد که بروز نوسان و نااطمینانی در نرخ ارز، منجر به ضربه خوردن تولید ناخالص داخلی در اقتصاد میشود. درواقع ازآنجا که با بروز نااطمینانی در نرخ ارز، سرمایهگذاری دچار خدشه میشود، تاثیر مستقیم بر سمت عرضه اقتصاد و تولید ناخالص داخلی میگذارد و منجر به تضعیف تولید میشود. همچنین نوسانات نرخ ارز با تاثیرگذاری بر تقاضای واردات و صادرات، منجر به تاثیرگذاری بر تولید ناخالص داخلی از سمت تقاضای اقتصاد میشوند. بنابراین آشکار است که با اعمال جنگ ارزی علیه ایران که منجر به بروز تلاطم در نرخ ارز شود، زمینه تضعیف تولید در اقتصاد فراهم میشود.
بررسیها نشان میدهد تولید ناخالص داخلی حقیقی ایران طی دهه اخیر، از رقم ۶۳۶ هزار میلیارد تومان در سال ۹۰ به رقم ۶۱۴ هزار میلیارد تومان در سال ۹۸ کاهش یافته است. سالهای اندکی نیز که رشد اقتصادی وجود داشته است، به دلیل صادرات نفتی بوده است. حائز اهمیت آنکه در هر دو سال ۹۰ و ۹۶ که شوک ارزی بر کشور وارد شده است و تضعیف پول ملی رخ داده است، تولید ناخالص داخلی با روند شدیدی دچار کاهش شده است. متاسفانه روندی که از سال ۹۶ آغازشده و کشور همچنان درگیر جنگ ارزی است، تغییر جهت نداده و همچنان افت تولید ناخالص داخلی پس از سه سال در حال تکرار است. شایان ذکر است که وضعیت در تولید سرانه وخیمتر نیز است. طی بازه زمانی مذکور که تولید ناخالص داخلی حقیقی افت کرده است، جمعیت کشور رشد کرده و از ۷۵ میلیون نفر در سال ۹۰ به حدود ۸۳ میلیون نفر در سال ۹۸ رسیده است. به بیان اقتصادی، تولید سرانه حقیقی از رقم ۵/۸ میلیون تومان در سال ۹۰، با افت ۵/۱۲ درصدی، به رقم ۴/۷میلیون تومان تنزل یافته است. با عنایت به آمارها و نکات مذکور، ملاحظه میشود که امنیت اقتصادی کشور در حوزه معیشت، از مجرای تولید ناخالص داخلی تحت تاثیر جنگ ارزی علیه ایران در دهه ۹۰ قرارگرفته و با اخلال مواجه شده است.
تورم
از جمله مهمترین مولفههایی که بر معیشت مردم به عنوان یکی از ارکان امنیت اقتصادی، تاثیر بارز دارد، متغیر تورم است. تورم به طور مستقیم با شاخص امید به زندگی که یکی از شاخصهای رفاهی جامعه است، رابطه منفی دارد. همچنین تورم تاثیر مستقیم و هم جهت با توزیع درآمد، ضریب جینی و نابرابری درآمدی دارد، به نحوی که با افزایش آن، مولفههایی نظیر ضریب جینی و نابرابری درآمدی افزایش مییابد که این موضوع به طور مستقیم، مکانیسم تاثیرگذاری تورم بر معیشت مردم و فشار مضاعف آن بر اقشار متوسط و ضعیف را به نمایش میگذارد. مطالعات تجربی داخلی مرتبطی که طی یک دهه اخیر در مورد تاثیر نوسانات نرخ ارز بر افزایش تورم صورت پذیرفته است موید این مطلب است که با بروز نوسانات در نرخ ارز، تورم افزایش مییابد. نگاهی به روند آمارهای اقتصادی نیز نشان میدهد که بروز پدیده جنگ ارزی توسط کشورهای متخاصم علیه ایران، منجر به بروز تورمهای بالا در اقتصاد ایران شده است و از آنجا که این متغیر نقشی کلیدی را در معیشت مردم دارد، لذا امنیت اقتصادی را تحتتاثیر قرار داده است. در ایران نرخ ارز و تورم در چرخهای قرار دارند که بر یکدیگر بهطور مستقیم اثر میگذارند، البته دادههای زمانی نشان میدهد که شوک ارزی مقدمه افزایش نرخ ارز بوده و این سیکل ادامه پیدا میکند. (نمودار ۲)
بازارهای موازی
بازارهای موازی که امکان سوداگری در آنها وجود دارد نظیر بازار مسکن، طلا، خودرو و غیره از جمله بازارهایی هستند که بر سطح معیشت مردم تاثیرگذارند، ازهمین رو با بروز نوسان در بازار ارز در نتیجه جنگ ارزی، بازارهای موازی نیز دچار نوسان میشوند و بر سطح رفاه و معیشت مردم تاثیر میگذارند. یکی از مهمترین بازارهای موازی که مستقیما بر سطح معیشت مردم، به ویژه اقشار متوسط و ضعیف تاثیر جدی دارد، بازار مسکن است. طبق آخرین دادههای اعلام مرکز آمار، هزینههای مربوط به مسکن، بیش از ۳۰ درصد از هزینه خانوار را به خود اختصاص میدهند. واضح است که هرچه این درصد در طبقات متوسط و ضعیف، بیشتر باشد، تاثیر جدیتری بر معیشت مردم دارد. با بروز شوک در متغیر نرخ ارز، اولا از آنجا که زمینه مهار سوداگری در بازار مسکن با استفاده از ابزارهای مالیاتی فراهم نشده است، بازار مسکن به عنوان یک فرصت سودآوری نگریسته میشود و دارندگان مسکن به عنوان یک گزینه سرمایهگذاری، قیمت مسکن را بالا میبرند. این مورد به نحوی نگاه به مسکن از منظر پورتفوی سرمایهگذاری است. ثانیا با افزایش نرخ ارز که منجر به افزایش سطح هزینهها در اقتصاد میشود، بهای تمامشده مسکن نیز افزایش مییابد که این عامل منجر به افزایش قیمت مسکن میشود. مطابق بررسیها، طی دهه اخیر که ایران مورد هجمه از طریق جنگ ارزی قرارگرفته است، با افزایشهای قابل توجه در نرخ ارز، بهای مسکن نیز دچار جهش شده است. لذا با توجه به اهمیتی که مسکن در سبد معیشتی خانوارها دارد، با وقوع جنگ ارزی، امنیت اقتصادی از این ناحیه نیز متاثر شده است.
در مجموع میتوان گفت طی ده سال اخیر، رابطه تنگاتنگی میان بروز نوسانات ارزی و وضعیت معیشت مردم برقرار است. به نحوی که:
– با بروز جنگ ارزی و نااطمینانی منتج شده از آن که در تلاطمات نرخ ارز مشاهده میشود، حجم سرمایهگذاری در اقتصاد ایران به عنوان موتور محرک تولید، به کمتر از نصف رسیده است.
– با بروز جنگ ارزی، تولید ناخالص داخلی حقیقی کشور آسیب جدی دیده است و به سطحی کمتر از سال ۹۰ رسیده است. درواقع از آنجا که بخش مهمی از تولیدات صنعتی ایران وابسته به واردات نهادههای تولید هستند، با بروز جنگ ارزی و گران شدن ارز، هزینه تولید بالا رفته است و چشمانداز مبهمی را روبهروی صنایع قرار داده است.
جمعبندی دو بند مذکور نشان میدهد که وضعیت درآمدی معیشت خانوارها دچار آسیب شده است که این موضوع بر امنیت اقتصادی جامعه تاثیر جدی و مستقیم دارد.
– با بروز جنگ ارزی، اقتصاد ایران دچار تورمهای افسارگسیخته شده است. در واقع از آنجا که پول ملی تضعیف شده است، لذا هزینه تولیدات صنعتی که وابسته به نهادههای وارداتی هستند، افزایش یافته و از سوی دیگر، کالاهای مصرفی وارداتی نیز گرانتر شدهاند. همچنین از آنجا که سایر بازارهای دارایی نیز وابسته به تغییرات نرخ ارز هستند، جهش در آنها نیز رخ داده و مزید علت شدهاند تا تورم افزایش یابد.
– با بروز جنگ ارزی و تضعیف پولی ملی، وضعیت بازار مسکن دچار تلاطمات جدی شده است. به نحوی که با بروز شوک در نرخ ارز، بهای مسکن نیز دچار جهش شده است.
لذا میتوان گفت که معیشت خانوارها از حیث هزینه نیز دچار آسیب جدی شده است و روزبهروز با هزینههای بیشتری مواجه هستند.
از آنجا که طی سالیان اخیر، تولید سرانه حقیقی تضعیف شده است و از سوی دیگر، سطح هزینهها افزایش یافته است، معیشت خانوارها وضعیت نامناسب و حتی بحرانی را طی میکند. به ویژه آنکه طی سالیان اخیر، افزایش حقوق و دستمزد به ویژه در اقشار کارگر به مراتب کمتر از رشد هزینهها بوده است. لذا امری بدیهی است که در صورتی که چارهاندیشی برای موضوع نشود، ابتدا وضعیت امنیت اقتصادی کشور دچار مشکل حاد میشود و در صورت تداوم وضع موجود، زمینه بروز ناآرامیهای اجتماعی و امنیتی محتمل است. به منظور درک بهتر از موضوع، شکل ارائهشده که نمایانگر بهترِ ارتباط میان جنگ ارزی، معیشت مردم و امنیت اقتصادی است، ترسیم شده است.
اخبار برگزیدهاقتصاد کلانپیشنهاد ویژهصنعت و معدن
لینک کوتاه :