نداری و نابرابری هم اندازه دارد
محمدصادق جنانصفت *
این یک فکر و رفتار و گفتار منطقی است که زیادهروی و افراط در هر چیزی و از سوی هر فرد و گروهی با هر میزان قدرت و ثروت میتواند جامعههای کوچک و بزرگ را از تعادل خارج کند و به سویی براند که به تراژدی برسد. این تراژدیها به ویژه با بلندمدت شدن دورههای رکود تورمی سابقه تراریخی دارد. به طور مثال در هنگامه رکود بزرگ ۱۹۲۹ در آمریکا این رفتارها بسیار دیده میشد. یکی از فیلمهای سینمایی مشهور جهان درباره پیامدهای همین رکود فیلمی آمریکایی است که داستان آن به رفتار یک فرد بیکار اما با شهامت برمیگردد که تصمیم میگیرد به طور رایگان سوار قطاری شود که مالکان آن یکی از خشنترین افراد را برای جلوگیری از سوار شدن رایگان شهروندان روی قطار مستقر کرده بود و او با پتکی سنگین هر کس که میخواست به شکل رایگان سوار شود را با بیرحمی میزد و از قطار در حال حرکت در دشت و کوه پایین میانداخت.
نکته جذاب فیلم این بود که برخی از کارگران که دستمزدهای اندکی میگرفتند و نیز گروهی از آنها که بیکار شده بودند این مرد را تشویق میکردند. بیرحمانهترین نبرد در بالای قطار در حال حرکت رخ داد و مالک بیرحم قطار و مردی که جانش را برکف دست گذاشته بود نشانههایی از نبرد تا لحظه آخر را نشان میدادند. این فیلم و دهها فیلم دیگر و نیز واقعیتهای تاریخی در همین دوره نشان میدهد فقیرتر شدن شهروندان یک جامعه و میزان بدبختی نیز اندازه دارد و از اندازه که بگذرد هیچ چیز قابل پیشبینی نیست. شاید جامعه ایرانی با روزهای اوج بدبخت شدن فاصله داشته باشد و هنوز بنیه و نیرویی برای ادامه زندگی سخت در مردم باشد اما اگر روندها به سوی بدتر شدن پیش برود و اگر نابرابریها اوج بگیرد پیامدهای ناشناسی از سوی شهروندان نشان داده خواهد شد. نگاهی به مجادله مجلس و دولت و نیز فریاد رسای رییس سازمان برنامهوبودجه که میگوید نمیتوانیم و نداریم که بیشتر از این هزینه کنیم را جدی بگیریم. اکنون نابرابری شدیدی بین ارزش دارایی میلیونها شهروند و ارزش دارایی کارتلهای اقتصادی و نیز ارزش داراییهای شرکتهای دولتی دیده میشود که کسی آنها را انگار نمیبیند. این توزیع نامتوازن داراییها و نیز درآمد میان گروههای گوناگون اجتماعی نمیتواند ادامه یابد. شهروندان ایرانی بردباری و بزرگمنشی خود را بارها نشان داده و از مدیران میخواهند اندازه نگه دارند.
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :