نقش جریانها و احزاب در شکلگیری فساد
عاطفه غلامی * احزاب و جریانهای سیاسی که متشکل از گروهی از افراد با یک سری عقاید و چارچوب مشترک هستند، تقریبا در اکثر جوامع برای دستیابی به اهداف مشخصی شکل میگیرند. در مسیر دستیابی به اهداف برخی از احزاب و جریانهای سیاسی به منظور تامین مالی گروه، سهولت دستیابی به خواستهها و سرعت بخشیدن به کارها ممکن است دست به اقدامات ناپسند و فسادآمیز بزنند، مانند سوءاستفاده از منابع مالی دولتی، رشوه به برخی مقامات و… که وجود چنین جریانهای نادرستی بودجه عمومی کشور را هدر داده، منجر به تعویق در اجرای برنامههای توسعهای و عمرانی، عدم گسترش آموزش و بهداشت و… میشود و امنیت و توسعه اقتصادی کشور را که در گرو توسعه انسانی است با خطر مواجه میکند. لذا راهکارهایی چون شفافیت در تامین مالی احزاب سیاسی، تشدید نظارت و بهکارگیری سازوکارهای اجرایی قوی، ممنوعیت نامزدهای سیاسی از برگزاری رویدادهای عمومی رسمی (ازجمله رویدادهای خیریه) به منظور تبلیغات انتخاباتی و دسترسی عادلانه به منابع و تاسیسات عمومی به منظور کنترل عملکرد احزاب و جلوگیری از فسادهای احتمالی پیشنهاد میشود.
احزاب و اهداف آنان
حزب متشکل از مجموعه افرادی است که بر مبنای اساسنامه و مرامنامه ملی و کلاننگر تشکیل شده و به دنبال دستیابی به قدرت سیاسی و حفظ قدرت مذکور از طریق سازوکارهای انتخاباتی است. از نظر آنتونی داونز، دانشمند سیاسی آمریکایی، احزاب سیاسی شکل خاصی از تشکیلات اجتماعی هستند. آنها نباید با انجمنها، فدراسیونها و باشگاههای اجتماعی اشتباه گرفته شوند. در واقع یک حزب سیاسی تیمی از مردان است که به دنبال کنترل حاکمیت هستند. جیووانی سارتوریف محقق ایتالیایی نیز یک حزب را چنین تعریف کرده است: هر گروه سیاسی که با برچسب رسمی مشخص شود در انتخابات حاضر میشود و میتواند از طریق انتخابات نامزدهای پست دولتی را تعیین کند. حتی اگر این تعاریف تفاوتی در فهم احزاب سیاسی نشان دهند، در نهایت همه آنها بر شرکت در انتخابات و علاقهمندی به دست آوردن مناصب و ماموریتهای عمومی به عنوان عناصر اساسی مشخصکننده احزاب سیاسی تاکید میکنند. آنها باید معیارهای خاصی را داشته باشند که به شرح زیر خلاصه میشود:
حزب تلاش میکند تا بر شکلگیری نظرات سیاسی تاثیر بگذارد؛ حزب، انجمنی از شهروندان است که دارای عضویت انفرادی هستند و باید حداقل تعداد اعضا را داشته باشد تا جدی بودن اهداف آن و چشماندازهای موفقیت برای آنها مشخص و دارای برنامه باشد؛ حزب باید اراده خود را برای مشارکت مداوم در نمایندگی سیاسی مردم در طول انتخابات نشان دهد. بنابراین این اتحادیه خود را از اتحادیهها، سازمانهای غیردولتی و سایر ابتکارات که نمیخواهند هیچ مسوولیت سیاسیای را برای بخشهای بزرگتر برعهده بگیرند، متمایز میکند. یک حزب باید یک سازمان مستقل و دائمی باشد. در واقع یک حزب فقط برای یک انتخابات تشکیل نمیشود. یک حزب باید مایل به حضور در انظار عمومی باشد، یک حزب لزوما نیازی به کسب کرسی در پارلمان ندارد، اما باید تمام معیارهای دیگر را برآورده کند. بنابراین احزاب را میتوان انجمنهای دائمی شهروندان دانست که بر اساس عضویت رایگان و برنامهای مدون، مشتاق هستند تا به منظور تحقق پیشنهادات در مسیر انتخابات، موقعیتهای تعیینکننده سیاسی کشور را با تیم رهبران خود تصاحب کنند.
بررسی نقش احزاب و جریانهای سیاسی در شکلگیری و مقابله با فساد
فساد یک بیماری است؛ سرطانی که بافت فرهنگی، سیاسی و اقتصادی جامعه را میخورد و عملکرد اعضای حیاتی را از بین میبرد. طبق گزارشات سازمان شفافیت بینالمللی، فساد یکی از بزرگترین چالشهای جهان معاصر است؛ دولت خوب را تضعیف میکند، سیاستهای عمومی را به طور اساسی مخدوش میکند، منجر به تخصیص نادرست منابع میشود، به بخش خصوصی آسیب میرساند و وضعیت فقرا را بدتر از قبل مینماید. در شکلگیری فساد، عوامل مختلفی دخیل هستند. یکی از این عوامل احزاب و جریانهای سیاسی هستند. البته احزاب و جریانهای سیاسی همانطور که میتوانند در ایجاد فساد نقش داشته باشند در جلوگیری و مقابله با فساد هم میتوانند موثر واقع شوند که در ادامه هر یک از موارد به تفکیک مورد بررسی قرار گرفتهاند.
بررسی نقش احزاب و جریانهای سیاسی در شکلگیری فساد
همانطور که در بخش قبلی تبیین شد، احزاب و جریانهای سیاسی، شامل گروهی از افراد هستند که به دنبال دستیابی به یک هدف مشترک، خاص و از پیشتعیینشده هستند. از همینرو در مسیر دستیابی به اهداف و محقق شدن خواستههای گروهی خود، از کمکهای فردی خود دریغ نمیکنند. دانشمندان علوم سیاسی معتقدند که ایجاد نهاد سیاسی، راهحلی برای حل مشکل فساد است و استدلال میکنند که نهادهای سیاسی قواعدی را تشکیل میدهند که بشر از آنها پیروی میکند و بنابراین بر میزان بروز فساد در یک جامعه خاص تاثیر میگذارد. بااین حال، تحقیقات در مورد رابطه بین جریانهای سیاسی و فساد در مورد اینکه آیا جریانهای سیاسی خاصی بر وقوع فساد تاثیر کاهنده یا فزاینده دارند، نتایج متفاوتی به همراه داشته است. به عنوان مثال، در برخی موارد هر عضو حزب و جریان سیاسی به منظور نشان دادن حضور موثر خود حاضر به انجام هر کاری است؛ البته در این بین منافع شخصی فرد هم اثرگذار بوده و یک دلیل برای انجام هر کاری در رسیدن به هدف گروهی حزب، منافع شخصی افراد است. بنابراین خود احزاب و جریانهای سیاسی و افراد عضو آنها میتوانند عوامل شکلگیری فسادهای اقتصادی، مالی، اداری و… باشند.
مهمترین عاملی که منجر به وقوع فساد توسط احزاب و جریانهای سیاسی میشود، تامین مالی احزاب سیاسی است. درواقع پول در حوزه سیاسی، نقش مهمی ایفا میکند و برای دموکراسی فراگیر و حکمرانی موثر ضروری است و این امکان را برای احزاب و جریانهای سیاسی ایجاد میکند که با رایدهندگان در تماس و ارتباط باشند و سازمانهای سیاسی بلندمدت ایجاد کنند. از همینرو برای تامین مالی جریانهای سیاسی ممکن است مفاسدی رخ دهد، به طوری که کمیسیون ونیز و سازمان امنیت و همکاری اروپا در دفتر نهادهای دموکراتیک و حقوق بشر، سوءاستفاده از منابع اداری در طول فرآیند انتخابات را به عنوان یکی از مهمترین و پُرتکرارترین چالشهای مشاهده شده در اروپا و فراتر از آن یاد کردهاند. جامعه جهانی چنین سوءاستفادههایی از منابع دولتی که منافع روشنی را برای سیاستمداران و احزاب کنونی ایجاد میکند و زمینه بازی ناعادلانهای را فراهم میآورد تا منجر به تضعیف تمامیت انتخابات شود را به طور فزایندهای به رسمیت میشناسد. سوءاستفاده از منابع دولتی توسط حزب حاکم برای قرار دادن خود در موقعیت مطلوب، همچنان در بسیاری از کشورها مشکلساز است. همچنین سوءاستفاده از منابع دولتی میتواند منجر به یک سیستم حزبی غالب شود یا به حفظ آن کمک کند. به عنوان گروهی از احزاب/ سازمانهای سیاسی که پیدرپی در انتخابات پیروز شدهاند و شکست آینده آنها قابل پیشبینی نیست یا در آینده قابل پیشبینی بعید است، سوءاستفاده از منابع دولتی و ارتکاب فساد توسط احزاب و جریانهای سیاسی میتواند از چند طریق رخ دهد که در شکل شماره (۱) ارائه شده است.
سوءاستفاده از منابع مالی
منابع مالی دولت شامل داراییهای پولی بودجه دولت و موسسات دولتی یا تحت مدیریت دولت است. سوءاستفاده از منابع مالی میتواند منابع دولتی را برای تاثیرگذاری بر روند انتخابات تغییر مسیر دهد و میتواند بودجه محدودی را که برای توسعه، زیرساختها یا پروژههای رفاه اجتماعی در دسترس است تخلیه کند. همچنین جریان سیاسی حاکمِ فعلی ممکن است با جلوگیری از تجمّع مخالفان یا حذف منابع دولتی برای تامین مالی سایر جریانهای سیاسی، زمین بازی را به نفع خود تغییر دهد. از طرف دیگر، برخی پروژههای دولتی ممکن است در طول دوره مبارزات انتخاباتی برای تاثیرگذاری بر رایدهندگان آغاز شوند تا اینکه در مواقع مورد نیاز آغاز شوند.
سوءاستفاده از منابع نظارتی
مقامات فعلی همچنین ممکن است از دستورالعمل قانونی خود برای تصویب قوانین و مقرراتی که رفتار را کنترل میکنند، سوءاستفاده کنند. سوءاستفاده از منابع نظارتی ممکن است شامل تغییر قانون کیفری تا ترتیب ظاهر شدن نامزدها در برگه رای باشد.
سوءاستفاده از منابع نهادی
سوءاستفاده از منابع نهادی شامل سوءاستفاده مقامات دولتی از وسایل نقلیه رسمی در طول مبارزات انتخاباتی، چاپ مواد تبلیغاتی در دفاتر چاپ ملی یا برگزاری جلسات و تجمعات حزبی در مراسم رسمی میشود. در مورد صاحبان دفتر فعلی که در انتخابات مجدد نامزد شدهاند، سوءاستفاده از منابع عمومی همچنین شامل کارکنان اداری است که برای مبارزات انتخاباتی کار میکنند. همچنین سوگیری رسانههای دولتی نمونه بارز سوءاستفاده از منابع دولتی برای بسیج آرا در بین کارکنان دولت یا ارعاب رایدهندگان مخالف استفاده کند.
سوءاستفاده از منابع اجرایی
سوءاستفاده از منابع اجرایی شامل سوءاستفاده از نهادهای امنیتی و انتظامی برای اجرای قوانین و مقررات است. نمونههایی از سوءاستفاده از این منابع برای مزایای انتخاباتی و جریانهای سیاسی و حزبی میتواند شامل برداشتن مجوز برای تجمعات مبارزات انتخاباتی مخالفان یا بازرسیهای مالیاتی غیرمنتظره از احزاب رقیب باشد. علاوه بر این، جریان سیاسی حاکم ممکن است از کنترل ممتاز خود بر دستگاههای اداری و نظامی (پلیس، شعب اخذ رای، مراکز شمارش آرا و غیره) برای دستکاری فرآیندهای انتخاباتی بدون مجازات نسبی سوءاستفاده کند.
علاوه بر سوءاستفاده از منابع دولتی، مفاسد دیگری توسط احزاب و جریانهای سیاسی ممکن است رخ دهد که در شکل شماره (۲) برخی از آنها ارائه شدهاند.
رشوه
رشوه به عنوان سوءاستفاده از قدرت و اختیار در مقابل حفظ منافع شخصی تعریف میشود. سوءاستفاده از قدرت و اختیار توسط احزاب و جریانهای سیاسی به دو صورت قابل انجام است که عبارتند از: سوءاستفاده از قدرت و اختیار به منظور تسریع رویههای مطابق با قانون. مانند دریافت مزایای مالی یا سایر مزایا در قبال اتمام مراحل در زمان کوتاهتر است؛ سوءاستفاده از قدرت و اختیار به منظور تسریع رویههای خلاف قانون.
طرفداری
طرفداری نوعی فساد سیاسی است که در طول فرآیند تصمیمگیری سیاسی توسط احزاب و جریانهای سیاسی ممکن است رخ دهد. طرفداری به عنوان یک مفهوم به معنای مطلوبیت و حمایت نامشروع و غیرقانونی است. مطلوبیت سیاسی عبارت است از ارائه مزایای غیرقانونی به طرق مختلف توسط احزاب سیاسی منتخب به گروهی از رایدهندگان که در انتخابات از آنها حمایت کردند. به طور خلاصه، احزاب سیاسی به نحوی به حامیان سیاسی خود به خاطر کمکهایی که در مرحله انتخاباتی خود کردهاند، پاداش میدهند. طرفداری سیاسی را میتوان جناحبندی سیاسی نیز نامید. امروزه طرفداری سیاسی یا مشتریگرایی سیاسی در بسیاری از کشورها رایج است. احزاب سیاسی تمایل به ایجاد موقعیتهای جدید نهادهای عمومی به منظور به کارگیری حزبی خود دارند.
حمایت:
پس از روی کار آمدن حزب سیاسی، در روند سیاسی متداول است که بروکراتهای سطح بالا که در نهادهای عمومی مشغول به کار هستند، یا با افراد جدید با در نظر گرفتن عواملی مانند حزبگرایی سیاسی، حامیان، ایدئولوژی و احزاب نژادپرست کنار گذاشته شوند. در ادبیات سیاسی به این وضعیت «حمایت» میگویند. حمایتهای شدید به این معناست که برخی از وزرا از قدرت و اختیار نامحدودی برخوردارند تا در پستهای مختلف تعیین وظیفه کنند و از مشاوران جدید استفاده کنند. «سیستم خرابکاری» که در ایالات متحده در قرن ۱۹ اعمال شد، مثال خوبی از فساد جریانهای سیاسی از نوع حمایت است. این سیستم به عنوان توزیع قدرت سیاسی با ارائه خدمات ملکی به طرفداران سیاسی تلقی میشود. به طور خلاصه، فساد حمایتی، نوعی توزیع موقعیتهای عمومی به عنوان جایزه به حامیان، مشارکتکنندگان و دادن قدرت سیاسی بدون در نظر گرفتن اصول شایستگی و برابری است.
خرید رای متقابل
خرید رای متقابل فساد سیاسی است که به ویژه در مراحل قانونگذاری رخ میدهد. اگر به نفع احزاب سیاسی باشد، احزاب سیاسی ممکن است متقابلا از قوانینی که به مجلس پیشنهاد دادهاند (نهاد قانونگذاری) حمایت کنند. این به نوعی تجارت رای متقابل است. شکی نیست که رایگیری در برخی موارد ممکن است در سادهسازی فرآیند تصمیمگیری مفید باشد. به عنوان مثال، تصمیمگیری در پارلمان درباره موضوعات خاص ممکن است تابع قوانین محکم و سخت باشد. تصمیمگیری در مورد موضوعی خاص ممکن است به نسبت معینی از تعداد کل نمایندگان مجلس محدود شود. در این شرایط احزاب سیاسی میتوانند متقابلا از تصویب پیشنویس قانون پیشنهادی خود به پارلمان اطمینان حاصل کنند. هر دو حزب (بخشی از قدرت و حزب مخالف) از آرای خود برای حمایت متقابل از یکدیگر استفاده میکنند. در برخی موارد تجارت رای میتواند باعث فساد سیاسی شده و اخلاق سیاسی را از بین ببرد. احزاب سیاسی زمانی میتوانند از یکدیگر حمایت کنند که منفعت متقابل وجود داشته باشد. به عنوان مثال، اعضای پارلمان ممکن است به منافع متقابل رای دهند؛ به عنوان مثال، حزب A میتواند با حزب B موافقت کند تا از پروژه Xپیشنهادی به مجلس در قبال رای دادن به پروژه Y پیشنهاد شده توسط حزب B حمایت کند. در این شرایط هر دو پروژه ممکن است اجرا شوند، حتی اگر مطابق منافع کشور نباشد.
موضوع دیگری که میتواند در خصوص فساد احزاب سیاسی مورد ارزیابی قرار گیرد، خرید رای است. در سازوکار ثبت احزاب سیاسی ممکن است به طور مخفیانه برای تصویب پیشنویس قانونی که به مجلس پیشنهاد دادهاند، به معاون حزب دیگر مزایای مالی پیشنهاد دهند. کاربرد وسیعتری برای خرید رای به شرح زیر است:
انتقال معاون یک حزب سیاسی به یک حزب سیاسی دیگر (پس از انتخابات) با بهرهمندی از امکانات مالی یا راههای دیگر، نوع دیگری از فساد سیاسی است. انتقال نماینده به حزب دیگر به نوعی افزایش تعداد آرا است، به ویژه در مناطق روستایی که معاون به عنوان شخص مهمتر از برنامه و فلسفه حزب در نظر رایدهندگان است. بنابراین اگر معاون از حزب A به B تغییر کند، همچنان از حمایت رایدهندگان برخوردار خواهد بود. در شرایط کنونی، خرید معاون نوعی فساد سیاسی رایج است که در روند سیاسی دیده میشود. همچنین در کنار خرید معاون احزاب، بازار خرید نمایندگان و رای نیز توسط برخی جریانهای سیاسی و احزاب وجود دارد.
لابی کردن
در حین فرآیند تصمیمگیری سیاسی، گروههایی توسط حزب حاکم تحت فشار قرار میگیرند، از همینرو سایر احزاب مخالف، بوروکراسی و رایدهندگان لابی میکنند و مانع تصمیمگیری بهینه در بخش عمومی میشوند.
سوءاستفاده
سیاستمداران سعی میکنند انتظارات گروههای حامی و ذینفع را برآورده کنند تا مانع ازدست دادن آرا در انتخابات آینده شوند. به عنوان مثال، یک شرکت X که قبل از انتخابات شهرداری به کاندیدایی کمک مالی کرده است، میتواند آسفالت جاده مقابل شرکت را درخواست کند. آسفالت جاده بدون توجه به صف، نوعی سوءاستفاده است.
دستکاری سیاسی
نوع دیگری از فساد که ممکن است توسط جریانهای سیاسی و احزاب رخ دهد، «دستکاری سیاسی» است، بدین صورت که سیاستمداران برای به حداکثر رساندن آرا اقدام به گمراه کردن رایدهندگان میکنند. دستکاری سیاسی به روشهای مختلفی قابل انجام است که عبارتند از: تعهدات اضافی و دروغگویی، تبلیغات، اطلاعات اضافی و پنهانکاری.
ملاحظات امنیت اقتصادی
اگرچه احزاب غالبا از طیف وسیعی از روشها برای حفظ قدرت استفاده میکنند، اما شواهد تجربی وجود دارد که نشان میدهد بهرهبرداری از منابع دولتی از اهمیت محوری برخوردار است. در واقع سوءاستفاده از منابع دولتی میتواند یک فساد بزرگ در روند انتخابات باشد زیرا میتواند نابرابریهای قدرت را تشدید کند، مزایای ناعادلانه انتخاباتی را برای صاحبمنصبان به ارمغان بیاورد، یکپارچگی یک انتخابات را به خطر بیندازد و اعتماد عمومی به مشروعیت این روند و انتخابات را کاهش دهد. معمولا هزینههای سیاسی احزاب بیش از درآمدهای قانونی آنها است. از اینرو آنان متوسل به شیوههای نادرست، غیراخلاقی یا غیرقانونی برای تامین مالی فعالیتهای سیاسی و تضمین بقا و موقعیت خود در صحنه سیاست میشوند.
سوءاستفاده احزاب از منابع مالی دولت تبعات بسیاری بر اقتصاد جامعه و امنیت اقتصادی کشور دارد که برخی از آنها عبارتند از:
ایجاد کسری بودجه دولت: متوسل شدن احزاب به تامین مالی از محل منابع مالی دولت، منجر به کاهش منابع و بودجه دولت میشود. کاهش بودجه دولت نیز منجر به تعویق در اجرای پروژههای عمرانی، شهرسازی و توسعهای میشود که درنهایت دسترسی مردم به کالاهای عمومی که تامین آنها وظیفه دولت است، کاهش مییابد. کاهش ارائه خدمات عمومی به جامعه و مردم نیز به مرور منجر به کاهش رفاه زندگی مردم و شروع اعتراضات آنان به دولت وقت میشود.
کاهش رفاه زندگی اجتماعی
با کاهش بودجه دولت به دلیل سوءاستفاده احزاب از آن، هزینههای بخش آموزش، بهداشت و درمان و… تامین نخواهد شد. لذا رفاه اجتماعی مردم که در گرو چنین متغیرهای مهم اجتماعی- اقتصادی در جامعه است، کاهش خواهد یافت.
کاهش مشارکت مردم در صحنههای اجتماعی
وقوع فساد توسط احزاب منجر به کاهش اعتماد مردم به جریانهای سیاسی خواهد شد. زمانی که اعتماد مردم نسبت به جریانهای سیاسی و احزاب خدشهدار شود، آنها از حضور در صحنههای اجتماعی ازجمله مشارکت در انتخابات سر باز میزنند که چنین رویدادی برای امنیت اجتماعی- اقتصادی کشور بسیار خطرناک است، چراکه پشتوانه استقلال هر کشوری مردم آن کشور هستند.
وقوع اعتراضات و شورشهای خیابانی: از آنجایی که مردم با استناد به صحبتها، وعدهها و… به پای صندوقهای رای میآیند و به جریانهای سیاسی صادقانه رای میدهند، انتظار عموم جامعه بر این است که احزاب نیز با آنها صادقانه برخورد کنند. زمانی که فسادهای مالی- اقتصادی احزاب برای مردم آشکار شود، نوعی حس سوءاستفاده و از بین رفتن حقوق مردمی به مردم دست خواهد داد که نتیجه چنین احساسی، بروز اعتراضات و حتی در مواقعی شورشهای خیابانی است.
افزایش تمایل به جریانهای سیاسی خارجی: فساد احزاب و جریانهای سیاسی داخلی که منجر به از بین رفتن اعتماد مردم میشود، مسیر سلطه سایرین بر کشور را فراهم میآورد. امروزه کمتر کشوری متوسل به جنگ نظامی علیه دیگری میشود و به نوعی جنگ روانی و اقتصادی میان کشورها رواج یافته است. لذا با از بین رفتن اعتماد مردم به احزاب و جریانهای داخلی زمینه برای فعالیت جریانهای سیاسی خارجی فراهم میشود و جریانهای مقابل اقدام به جلب اعتماد مردم میکنند و به لحاظ روانی، آنان را علیه کشور خود پرورش میدهند.
راهکارهای پیشنهادی
در ادامه راهکارهایی برگرفته از تحقیقات سازمان ملل متحد و برخی دیگر از سازمانهای بینالمللی و همچنین تجارب کشورها، برای کنترل فعالیت احزاب و جلوگیری از بروز فساد توسط آنان ارائه میشود.
شفافیت در تامین مالی احزاب سیاسی: همانطور که بیان شد، برخی از احزاب و جریانهای سیاسی به منظور تامین مالی از منابع مالی، اجرایی و نظارتی دولت سوءاستفاده میکنند و فعالیتهای خود را در مسیر رسیدن به اهداف خود پیش میبرند که هزینه فرصت سوءاستفاده از منابع مالی دولت بالا است. از همینرو پیشنهاد میشود برنامهای برای شفافیت و روشنسازی چگونگی تامین مالی احزاب و جریانهای سیاسی تدوین شود. بدین شکل که هر حزب میزان هزینه خود برای هر انتخابات و یا هر فعالیت سیاسی دیگر را با ذکر منابع درآمدی در طول زمان برای عموم مردم آشکارا بیان کند.
تشدید نظارت و بهکارگیری سازوکارهای اجرایی قوی: با وجود اینکه برای نحوه فعالیت احزاب و جریانهای سیاسی، قوانینی تدوین گشته است، اما بررسیها حاکی از این است که نه تنها ضمانت اجرایی قوی برای اجرای قوانین وجود ندارد، بلکه روزبهروز هم بر تعدد قوانین افزوده میشود. از همینرو پیشنهاد میشود، به جای اضافه کردن قوانین جدید برای فعالیت و کنترل احزاب، قوهقضاییه کارگروهی را متولی نظارت بر اجرای قوانین کند، چرا که تا زمانی که ضمانت اجرایی برای قوانین وجود نداشته باشد، اضافه کردن قانون جدید مشکلی را حل نمیکند.
ممنوعیت احزاب و جریانهای سیاسی از برگزاری رویدادهای عمومی رسمی (ازجمله رویدادهای خیریه) به منظور تبلیغات انتخاباتی: برخی احزاب و جریانهای سیاسی با شناخت علایق و سلایق فرهنگی و اجتماعی مردم و در برخی مواقع حتی سلایق عقیدتی و مذهبی آنان، دست به اقدامات تبلیغاتی میزنند و با برانگیختن احساسات مردم سعی در جلب اعتماد و سرانجام رای آنان دارند.
برگزاری رویدادهای عمومی رسمی مانند مراسم عزاداری، مراسم ولادت و… از این قبیل اقدامات هستند. پیشنهاد میشود برگزاری هرگونه مراسم عمومی رسمی به منظور تبلیغات انتخاباتی توسط احزاب و جریانهای عمومی ممنوع شود و در صورت مشاهده هرگونه اقدامات اینچنینی برخورد صورت گیرد که این برخورد میتواند در قالب جریمه، اعلام عمومی زیرپا نهادن قوانین توسط احزاب و… باشد.
دسترسی عادلانه به منابع و تاسیسات عمومی: همانطور که بیان شد برخی از احزاب با داشتن روابط دوستانه با حزب روی کار و برخی مقامات، به منابع دولتی دسترسی دارند و از آنها در راستای دستیابی به اهداف خود سوءاستفاده میکنند که به نوعی فساد مالی بوده و خلاف قانون است. از همین رو پیشنهاد میشود کارگروهی جهت کنترل و نظارت بر استفاده از منابع دولتی و تاسیسات عمومی تشکیل شود و گزارشات دورهای را در این زمینه اعلام کند. به منظور گسترش شفافیت پیشنهاد میشود این گزارشات به صورت عمومی در دسترس مردم قرار گیرند.
* پژوهشگر اقتصادی
اخبار برگزیدهیادداشت
لینک کوتاه :