درسهای تحریم برای اقتصاد ایران
وحید شقاقیشهری *
شکنندگی اقتصاد ایران بر کسی پوشیده نیست. هرچند به بار نشستن مذاکرات میتواند تا حدودی این شکنندگی را جبران کند، اما آنچه در طولانیمدت میتواند تعیینکننده باشد نحوه مواجه تصمیمگیران با شرایط و رخدادهای سیاسی و اقتصادی پیش روست.
در سال گذشته و در چنین برههای شیوع کرونا شدت زیادی به خود گرفته بود و قیمت نفت نیز همزمان با آن ریزش سنگینی را تجربه کرد. اما در سال جاری قیمت نفت از ۳۵ دلار به بیش از ۸۰ دلار رسیده و برخی پیشبینیها نیز حول ۱۰۰ دلاری شدن قیمت نفت میچرخد. درآمدهای نفتی ایران نیز منبعث از رشد قیمت نفت و فروکش کردن بحث پاندمی کرونا رشد قابل توجهی داشته و درآمدهای ارزی بیشتری از مسیر صادرات نفت عاید دولت شده است. در عین حال از فشار تحریمها نیز کاسته شده و درآمدهای نفتی حاصل از افزایش فروش نفت به کشور چین در ماههای گذشته بیشتر شده است.
از سویی صادرات غیرنفتی ما نیز بیشتر شده و درآمدهای ارزی حاصل از رشد صادرات این بخش نیز که عمدتا فرآوردههای نفتی و تاثیرپذیر از قیمت جهانی نفت است افزایش قابل توجهی داشته است. این دو عامل، یعنی افزایش درآمدهای ارزی حاصل از صادرات نفتی و غیرنفتی تا حدودی کمبود و تنگنای منابع ارزی دولت را تقلیل داده است. در کنار اینها، مذاکرات درحال انجام است و تقریبا همه طرفهای مذاکرهکننده به احیای برجام امید دارند و حتی مذاکراتی در خصوص آزادسازی منابع ارزی ایران نیز در جریان است. مجموع این موارد در کنار فروکش کردن بحران کرونا در ایران و رونق گرفتن بخش خدمات (اعم از بازرگانی، گردشگری و…) موجب شده که وضعیت اقتصادی کشور در مقایسه با سال گذشته بهبود قابلتوجهی داشته باشد.
بدیهی است دوره کنونی به هیچ عنوان نمیتواند قابل مقایسه با دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ که همراه با اعمال تحریمهای شدید اقتصادی علیه ایران، شدت گرفتن بحران کرونا و سقوط شدید قیمت نفت بود، باشد. اما همه فاکتورهایی که در برهه کنونی در بهبود شرایط اقتصادی نقش داشتهاند منشأ بیرونی دارند و نتیجه تحولات ساختاری در داخل کشور نیست. بنابراین وضعیت رو به بهبود کنونی اقتصاد را نمیتوانیم به پای دولت سیزدهم و دستاوردهای تصمیمگیران کنونی کشور بنویسیم، چه آنکه گشایشی اگر حاصل شده برآمده از تغییراتی است که در سطح جهانی اتفاق افتاده است.
با وجود بهبودهایی که حاصل شده اما باید بپذیریم که اقتصاد ایران در وضعیت شکنندهای قرار دارد و هنوز نمیتوان به درستی در خصوص وضعیت مذاکرات و آینده تحریمها اظهار نظر کرد. ضمن آنکه در آبان سال آینده انتخابات کنگره و سنای آمریکا را پیش رو داریم و موفقیت جمهوریخواهان در این انتخابات (که دور از انتظار هم نیست) خبر ناگوارکنندهای برای وضعیت تحریمی ایران خواهد بود. پیش از این و به دفعات متعدد اعلام شده که جمهوریخواهان پذیرای توافق برجام نیستند و حاضر به انجام مذاکرات با ایران نخواهند بود. بنابراین رسالت دولتمردان ما در شرایط کنونی این است که از فرصت پیش آمده نهایت استفاده را ببرند تا نقشه ارزی و مسائل و چالشهای فعلی را با میزان درآمدهای ارزی که اکنون داریم سامان دهیم و خودمان را برای تجربه یک اقتصاد شکنندهتر در آینده نزدیک آماده سازیم.
تصمیمگیران ما یک تا سه سال فرصت دارند تا دست به ساماندهی منابع ارزی بزنند، به توسعه صادرات غیرنفتی مبتنی بر فرآوردههای نفتی بپردازند و کمبود زیرساختها و سرمایهگذاریها را جبران کنند و توسعه فزایندهای را در صادرات فرآوردههای نفتی و صادرات پتروشیمی ایجاد کنند تا در صورت اعمال دوباره تحریمها در آینده، شدت تحریمها در کشور کمتر احساس شود. بدیهی است صادرات نفت به سرعت از تحریمها اثر میپذیرد اما تحریمپذیری بخش غیرنفتی کمتر است و با سرعت کمتری تحت تاثیر فشارهای خارجی قرار میگیرد. در شرایط کنونی که قیمت نفت به بالاترین سطح خود از سال گذشته رسیده دولتمردان باید رویکرد مراقبت از درآمدهای ارزی در سایه درآمدزایی بیش از مسیر صادرات نفت را در پیش بگیرند و مانع از حیف و میل منابع درآمدی حاصل از فروش نفت شوند. در دوره ریاستجمهوری آقای احمدینژاد درآمدهای قابلتوجهی از محل فروش نفت عاید دولت شد اما شیوه نادرست هزینهکرد این درآمدها در نهایت با حیف و میل این منابع همراه شد. بنابراین باید از گذشته درس بگیریم و در صورت برداشته شدن تحریمها مانع از هدر رفتن درآمدهای ارزی به منظور جلوگیری از شکنندهتر شدن بدنه اقتصادی کشور شویم.
* اقتصاددان
اخبار برگزیدهیادداشت
لینک کوتاه :