خانههای تاریخی در مسیر نابودی
به گزارش جهان صنعت نیوز: محلههای تهران را در نظر آورید مثلا محله «سیدخندان» نامش از سیدی خندان گرفته شده که همیشه در قهوهخانهاش با روی گشاده و لبخندی بر لب پذیرای مهمانان خود بوده و یا خانه موزه «سیمین دانشور» همیشه یادآور سهم انکارناپذیر این زن در ادبیات ایران و عشق جاودانهاش به جلال آلاحمد است. اگر این یادگارهای گذشتگان و بافت تاریخی کشورمان نباشد خیابانها و اتوبانها فقط مسیری برای گذر هستند و هویت جمعی مردم شهر را باید ازدسترفته دانست.
در سالهای اخیر اما ترقی قیمت زمین و قرار گرفتن بافت تاریخی شهرها در مناطق پرتردد باعث شده که خانههای تاریخی یکی پس از دیگری تبدیل به پاساژ و اتوبان شوند.
نمونه این تخریب را میتوان در شهر دزفول استان خوزستان دید؛ جایی که خیابانی چند صدمتری که به آرامگاه حزقیل نبی منتهی میشد و صدها خانه تاریخی در دل آن جای داشت ویران شد تا تبدیل به پاساژ و خیابان شود؛ اقدامی که هنوز هم کسی حاضر نیست مسوولیت آن را به عهده بگیرد.
در رشت هم اوضاع بهتر نیست. باغ عمارت چوکام شهرستان خمام که راوی تاریخ و گذشته این شهرستان بود و حتی سالها پذیرنده گردشگران بود حالا درهای آن به روی گردشگران بسته شده و مشخص نیست چه آیندهای در پیش رو دارد.
در استان هرمزگان هم اوضاع بهتر از شمال ایران نیست و با شکایت مالک خانه احمدی-خانهای که در دوران قاجار ساخته شده- دیوان عدالت اداری رای به خروج این خانه از فهرست آثار ملی داد تا تیشه بر دیوارهای بخشی از بافت تاریخی بندرعباس بنشیند.
* کمبود بودجه مانع احیای خانههای تاریخی
خسرو معتضد تاریخنگار در خصوص علل تخریب و نابودی خانههای تاریخی در ایران به «جهانصنعت» گفت: از سویی دولت و وزارت میراث فرهنگی توان خرید خانههای تاریخی را از مالکانشان ندارد و از سوی دیگر صاحبان این ملکها نیز به پول نیاز دارند.
معتضد در خصوص راهحلی که برای ترمیم و بازسازی خانههای تاریخی وجود دارد بر این نظر است که بخش خصوصی باید این خانهها را خریده و آنها را بازسازی کرده و درهایشان را به روی گردشگران باز کند. وی در همین خصوص با اشاره به خانه تاریخی شهید مدرس که در سالهای اخیر بازسازی شده به «جهانصنعت» گفت: الان خانه شهید مدرس که من به همراه آقای تفرشی و برخی دیگر از دوستان برای افتتاح آن رفتیم توسط یکی از بانکهای خصوصی خریداری و بازسازی شده است و چهار یا پنج خانه دیگر به آن اضافه کردهاند. در هر صورت این ساختمان بازسازی و امروزی شده است؛ مثلا زیرزمین آن را بازسازی و آن را تبدیل به فروشگاه کردهاند و مردم آنجا قهوه و چای مینوشند. درواقع خیلی روی این بنا کار شده است.
وی ضمن اشاره به خانههای تاریخی اصفهان و برتری معماری سازههای این شهر میافزاید: بناهای اصفهان هم به همین شکل است و خیلی روی آنها کار شده است؛ بناهای اصفهان از تهران بهتر بوده است، برای آنکه فن معماری در اصفهان خیلی پیشرفتهتر از سایر نقاط کشور بوده است. زمان صفویان در اصفهان معماران برجستهای داشتهایم و مسجد شیخلطفالله و مسجد مادر شاه از یادگارهای دوران صفوی است.
معتصد در خصوص تغییر کاربری برخی خانههای تاریخی در گیلان و سایر نقاط کشور که باعث شده درهای این خانهها به روی گردشگران بسته شود نیز گفت: واقعیت این است که دولت پول ندارد و وضعیت مملکت از نظر مالی مساعد نیست. این خانهها باید توسط وزارت میراث فرهنگی و یا بخش خصوصی (با نظارت وزارت میراث) خریداری شود چرا که مالک نیز حق دارد و این خانهها (درحال حاضر) خرابه هستند. برای مثال این خانه شهید مدرس که بازسازی شد در ابتدا یک خرابه بود و برای درست کردن و مرمت آن چهار میلیارد تومان هزینه شد. در حال حاضر دولت چنین بودجهای ندارد و صاحبان این ملکها نیز به پول املاکشان نیاز دارند.
وی افزود: در شهر آمل جایی به نام «حاجعلی سره» وجود دارد که یک خانه تاریخی دارد و این خانه که قدمتاش به چیزی بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ سال میرسد، حدود چهارصد نفر ورثه دارد و وزارت میراث هم مدتها است که میگوید به آن دست نزنید، میخواهیم آن را بخریم، اما اقدامی صورت نگرفته و وراث هم با هم به مشکل خوردهاند و خانه تاریخی بلاتکلیف مانده است.
* چینهای بودن علیه حفظ بافت تاریخی
معتضد البته کمبود بودجه را تنها عامل تخریب بافت تاریخی و خانههای تاریخی کشور نمیداند و بر این نظر است که چینهای بودن سازههای تاریخی کشورمان نیز باعث شده که به مرور زمان با بارندگی و حوادث طبیعی از بین بروند.
معتضد در تشریح مشکل اساسی سازههای تاریخی کشورمان به «جهانصنعت» ابراز کرد:
یک مشکلی که در کشورمان داریم این است که اغب بناهای کشور ما چینهای بوده و جنس آنها از خشت خام و گل بوده است. این یکی از مشکلات بزرگ بناهای ما بوده که با توجه به آب و هوای ایران و با توجه به زلزلهها و حوادثی که اتفاق افتاده بناهای ما از بین رفته است. به سبب همین شرایط کارگردانهای تلویزیونی که میخواهند فیلم تاریخی تهیه کنند نیز مشکل دارند و باید بروند بناهای مصنوعی درست کنند.
معتضد با مقایسه خانههای تاریخی ایران و اروپا و اشاره به سالم ماندن بافت تاریخی اروپا و در مقابل ویران شدن بخش بزرگی از خانههای تاریخی کشورمان گفت: مشکل بناهای تاریخی ما همین سنگی نبودن است. زمانی که به آلمان رفتم مشاهده کردم ساختمانهایی که از قرن پانزدهم تا هفدهم میلادی باقی مانده بودند همگی سالم بودند. در انگلستان نیز خانههای تاریخی و آثار باستانیشان سالم مانده است، یعنی قلعههای قدیمی اسکاتلند و تمام آثار تاریخی آنها سالم مانده است. در آلمان نیز زمانی که آلمان شرقی حاکم بود بهترین قلعههای تاریخی در همین قسمت شرقی قرار داشت و اکنون در اختیار دولت فدرال آلمان هستند که همگی سالم هستند. شما به هر کجای اروپا که بروید یک ساختمان یا قلعه تاریخی پیدا میکنید که همچنان پابرجا سالم مانده است. درواقع در تمام اروپا مناطق و بافتهای تاریخی را سالم نگه داشتهاند اما ما در کشورمان این را نداریم.
وی ضمن اشاره به این ضعف سازهای و اثر آن بر ویرانی ارگ بم خاطر نشان کرد: بنابراین یکی از علل نابودی آثار تاریخی ما این است که چینهای هستند؛ شما ارگ بم را با آن عظمتش ببینید یک زلزله آن را از بین برد در حالی که این ارگ مربوط به زمان ساسانیان بوده و بعد به ادوار بعدی رسیده است. گفته میشود اتابکان لرستان این ارگ را ساختهاند. در سفرنامه ابن بطوطه به این ساختمان اشاره شده است. بسیاری از بناهای ما از بین رفته است مگر آنکه این بناها آجری بودهاند چون زلزله در ایران همیشه بوده است و این مشکل را داشتهایم.
راهحل وزارت میراث برای خروج از بحران
در طول سالهای اخیر وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی به عنوان راه نجات و احیای بافت و خانههای تاریخی همواره بر این مساله تاکید داشته که خانههای تاریخی باید حفظ شوند و کاربریهای فرهنگی یا گردشگری برای آنها تعریف شود و امکان بازسازی بافت با رعایت ضوابط وزارت میراث تامین شود.
در سالهای گذشته در مناطق مختلف کشور حرکت بخش خصوصی جهت احیای بافت تاریخی هر چند نه خیلی سریع اما کم و بیش صورت گرفته است. درواقع فعالان بخش خصوصی حوزه میراث با اختصاص خانههای تاریخی خود به عنوان اقامتگاه بومگردی و یا مراکز فرهنگی و یا فروش صنایعدستی سعی کردهاند که ضمن معرفی آثار تاریخی شهر و زادگاه خود به گردشگران، کسب درآمد کنند.
از سوی دیگر وزارت میراث فرهنگی و گردشگری نیز وعده داده که تسهیلاتی را با سود دو درصد در اختیار صاحبان خانههای تاریخی که قصد مرمت خانه و استفاده از آن با اهداف گردشگری را دارند قرار دهد. با این وجود کمبود اعتبار در نظر گرفته شده در این خصوص از یکسو و همهگیری کرونا در سالهای اخیر که صنعت گردشگری را با بحران مواجه کرده باعث شده که این موضوع آنطور که باید و شاید به نتیجه نرسد.
استان گرگان یکی از استانهای موفق کشور در زمینه احیای بافت و خانههای تاریخی بوده است. مسوولان این استان توانستهاند تفاهمنامهای را میان ادارهکل میراث فرهنگی گلستان، شهرداری گرگان و دفتر عمران و بهسازی گرگان منعقد کنند و در نتیجه این تفاهمنامه برخی بناهای تاریخی گرگان احیا شود.
مرمت عمارت جنوبی خانه داروییهای گرگان ازسوی شهرداری و تغییر کاربری بنا به مرکز اسناد شهرداری، مرمت خانه تاریخی کبیر در محله دوشنبهای گرگان ازسوی دفتر عمران و بهسازی شهری و همچنین مشارکت شهرداری در بازسازی جداره گذرهای تاریخی محلههای تاریخی سرچشمه و پاسرو ازجمله مرمتهای موفق براساس این تفاهمنامه بودهاست. همچنین مرمت خانه تاریخی باقری به عنوان بزرگترین خانه تاریخی شمال کشور به بزرگترین پروژه مرمتی در ۱۰ سال اخیر گلستان بدل شد. در گلستان اما بخش خصوصی نیز از اجرای طرحهای مرمتی دراین حوزه استقبال میکند. مرمت خانه رضاقلینژاد در گرگان با هدف راهاندازی رستوران سنتی و مرمت خانه خوزینی در گمیشان با هدف راهاندازی اقامتگاه سنتی، از بارزترین نمونههای موفق مرمت خانههای تاریخی دراستان ازسوی بخشخصوصی بهشمار میروند.
* زنگ خطر تخریب خانههای تاریخی
باوجود اقدامات پراکنده وزارت میراث برای احیای بافت تاریخی اما در ماههای گذشته کارشناسان حوزه میراث فرهنگی و گردشگری هشدارهایی جدید در خصوص وضعیت نامناسب این روزهای بافت تاریخی کشور دادهاند؛ ازجمله آنکه رضوانیان، نایبرییس جامعه بومگردی کشور درباره آخرین وضعیت خانههای تاریخی ثبت شده در کاشان گفته است: بخش خصوصی به شکل فعال وارد عمل شده و از این خانهها صیانت کرده است. بخش خصوصی فعال شده تا بتواند از این طریق دستاورد داشته باشد. (اما) اگر این سرمایهگذاری در بافتهای تاریخی بیش از این راکد بماند سرانجام مناسبی پیشبینی نمیشود (چراکه) اغلب این خانهها در دو سال اخیر به دلیل شیوع کرونا تعطیل هستند. این خانهها مرمت شدند اما اگر خالی باشند به سمت تخریب پیش میروند. هرچند هماکنون به دلیل عدم برنامه ریزی صحیح این بافتها به سمت تخریب پیش میروند.
گزارش میدانی خبرنگار «جهانصنعت» از استان گیلان نیز وضعیت مشابهی را نشان میدهد یعنی با وجود آنکه بخش خصوصی یا مالکان اولیه خانههای تاریخی این خانهها را مرمت کرده و در آنها سرمایهگذاری کردهاند اما به سبب رکود ایجاد شده در دوران کرونا به ناچار قید فعالیت در خانههای تاریخی را زده و این خانهها به حال خود رها شدهاند. طبیعی است که خانههای تاریخی به سبب قدیمی بودن نیاز به مرمت و تعمیر مستمر و مداوم دارند و طبیعتا این رها شدن میتواند در بلندمدت موجب آسیب دیدن آنها شود.
مسیریابی گذر از بحران
در چنین شرایطی احیای صنعت گردشگری در دوران پساکرونا از یکسو و نیز خریداری خانههای تاریخی توسط شهرداریها، وزارت میراث و نیز بانکهای خصوصی و نیمهخصوصی که توان اقتصادی لازم را دارند میتواند در حکم راهحلی برای احیای خانههای تاریخی شهرهای کشورمان باشد. طبیعی است که خریداری و احیای بافت تاریخی شهرهای کشور توسط بنگاههای بزرگ اقتصادی مثل بانکها و صنایع بزرگ میتواند جنبه تبلیغاتی نیز برای آنها داشته باشد و ضمن حفظ آثار تاریخی کشورمان موجب بهبود برندینگ این بنگاههای اقتصادی نیز شود.
باتوجه به این وضعیت به نظر میرسد وزارت میراث باید تلاش خود را معطوف به رایزنی با مالکان خانههای تاریخی رها شده از یکسو و پیدا کردن و معرفی بخش خصوصی علاقهمند به مرمت آثار از سوی دیگر کند تا مشکل خانههای تاریخی کشور یک بار برای همیشه حل شود و از این به بعد شاهد ویران شدن این خانهها نباشیم.
اجتماعی و فرهنگیاخبار برگزیدهخواندنیلینک کوتاه :