مطبوعات زیر تیغ مالیات

بهزاد طهماسبی *

این روزها در میان انواع خبرهای ریز و درشت رسانه‌ها، پیگیری اخبار بودجه در مجلس و کم و کیف درآمدهای مالیاتی در محافل عمومی بر سر زبان‌ها افتاده است. تکلیف لوکس‌سواران با ابلاغ سازمان مالیاتی به مالکان خودروها روشن شد و احتمالا در آینده نه‌چندان دور روشن‌تر هم می‌شود. انتظار لاکچری‌نشینان هم به زودی با دریافت پیامکی از سازمان مالیاتی کشور به سر خواهد رسید. به عبارتی مدتی است که زنگ‌ها به صدا درآمده و مودیان دست به دهن باید به نسبت مکنت و درآمدهای خود سخاوتمندانه دولت محترم را در اداره و گشایش امور مملکتی یاری کنند تا دلشوره تحریم‌های ظالمانه هم از حیث حذف درآمدهای روتین نفتی و تجارت خارجی به حداقل ممکن کاهش یابد. هر چند اوضاع و احوال بخش خصوصی از کسبه و کارخانه‌دار گرفته تا تجار به هیچ روی مساعد نیست و اقتصاد این بخش زیر فشار تحریم و کرونا کمر خم کرده، جای بسی تعجب است که متخصصان امور، علاج نابسامانی بودجه ١۴٠١ را در جیب‌های خالی مردم جست‌وجو می‌کنند.

اما در ابلاغیه‌ای جدید، این بار سازمان امور مالیاتی کشور، رسانه‌ها و مطبوعات کشور را هدف گرفت و از پرداخت ٩ درصدی مالیات بر ارزش‌افزوده خبر داد. در حالی که به نظر می‌رسد حیات و دوام محصولات فرهنگی و مطبوعات کشور نیازمند حمایت تمام‌قد مسوولان کشور است، رویکرد مطالبه‌گرایانه از کالبد نیمه‌جان و رو به احتضار نشریات جای تامل دارد. در حالی که تیراژ مطبوعات و روزنامه‌ها روزبه‌روز آب می‌رود و هزینه سرپا نگه داشتن نشریات با توجه به کمبود و گرانی کاغذ، فیلم و زینک، حقوق و دستمزد کارکنان و هزینه‌های تهیه و توزیع رو به وخامت گذاشته، اضافه کردن بار بر گرده نحیف مطبوعات چه توجیهی جز شلیک تیر خلاص بر حیات نیمه‌جان نشریات دارد؟ با نیم‌نگاهی به سرانه ناچیز مطالعه در جامعه با واقعیت‌های تلخ‌تری روبه‌رو می‌شویم که اهتمام مسوولان و متولیان فرهنگی کشور را می‌طلبد. بر اساس آخرین آمارها میانگین سرانه مطالعه روزانه در کشور ١۶ دقیقه و ٣٢ ثانیه است و این رویه برای حیات و سلامت فرهنگی یک جامعه پویا شایسته نیست. ترویج فرهنگ شفاهی و گسترش گوشی‌های هوشمند در کنار تولیدات فله‌ای فضای مجازی، مجال مطالعه هدفمند را از جامعه گرفته و فرهنگ یادگیری، آموزش و تفکر صحیح را به عقب رانده است. احیای فرهنگ مطالعه در کشور نیازمند مشوق‌های حمایتی از اصحاب رسانه است و بالندگی و شکوفایی جامعه در گرو نگاه فرهنگی مسوولان و متولیان جامعه به ماهیت چالش‌ها و تهدیدات مخرب اجتماعی معنا می‌یابد. تنگ کردن مسیر بقا و تکامل رسانه‌ها و تشدید دغدغه‌های مالی اصحاب رسانه‌ای کشور نه‌تنها در راستای تامین منافع دولت نیست بلکه اسباب تولید هزینه‌های گزاف دیگری در بستر زندگی اجتماعی است. هر تصمیم نسنجیده و شتابزده‌ای برای اهالی فرهنگ و هنر به معنای حذف و نابودی طیف فرهنگ‌ساز جامعه و دامن زدن به لشکر بیکاران است. انتظار درست آن است که برای گریز از نابسامانی‌های مالی و انضباط‌بخشی به درآمدهای کشور، در جهت تقویت هر چه بیشتر بنیان‌های فرهنگی، آموزشی و هنری کشور گام برداریم.

* روزنامه‌نگار آزاد

اخبار برگزیدهیادداشت
شناسه : 244832
لینک کوتاه :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا