xtrim

بررسی احتمال تشکیل دولت موازی/در سایه رییسی

به گزارش جهان صنعت نیوز:  معلوم بود که کشورداری وقتی از زمین و زمان برایت منتقد نریزد و سایر قوا و نهادها همسو باشند، به مراتب ساده‌تر است. البته برخی معتقد بوده و هستند که مسیر رییسی همیشه هم این طور هموار نمی‌ماند و آرام‌آرام فصل بروز مخالفت‌ها می‌رسد، حداقل از درون جریان اصولگرایی. همین است که شاهدیم حالا بعد از گذشت تقریبا شش ماه از شروع به کار دولت، مدام از دولت در سایه سخن می‌رود. هر مخالفتی و هر دیداری تلاش برای تبدیل شدن به اپوزیسیون و تشکیل دولت در سایه تلقی می‌شود، حال آنکه بسیاری از جلسات و اظهارنظرها اساسا با چنین هدفی نبوده یا بوده اما فرد مورد نظر از ظرفیت لازم برای این کار برخوردار نیست.

در همین چند هفته اخیر مثلا، شاهد بودیم که در فضای رسانه‌ای و مجازی چندین و چند دولت در سایه تشکیل شد، آن هم در حالی که چهره سیاسی مورد بحث نه در این قد و قواره بود و نه اصلا روحش از این مسائل خبر داشت!

به عنوان نمونه همین که خبر می‌رسد سعید جلیلی نامه‌ای نوشته در مخالفت با مذاکرات و پیشنهاداتی مطرح کرده، بدون توجه به تکذیب نامه و با در نظر گرفتن اینکه او در این دولت پستی نگرفته و حقش آن‌طور که باید ادا نشده، همچنین با در نظر گرفتن سابقه‌ای که با دولت در سایه بودن در دوران روحانی دارد، از تمایل او به قرار گرفتن در این موقعیت می‌نویسند.

opal

نمونه‌ دیگر هم اینکه تا خبر می‌رسد چهره‌هایی مثل حسن روحانی، ناطق نوری، سیدمحمدخاتمی، علی لاریجانی، محمدرضا باهنر، جهانگیری و… دیدار کرده‌اند، یک نفر مصاحبه کرده و می‌گوید که اصلاح‌طلبان می‌خواهند دولت در سایه تشکیل دهند! بگذریم از اینکه در بین اصلاح‌طلبان نیز با توجه به ویژگی‌های اصلاح‌طلبی نمی‌توان اصلاح‌طلب نیرومندی دید. برخی کارشناسان سیاسی باور دارند اصلاح‌طلبان به واسطه عملکردشان در سال‌های گذشته نه قابلیت تشکیل دولت در سایه را دارند و نه توان برد در انتخابات را داشتند. نمونه واضح‌تر از تلاش بیهوده رسانه‌ها برای ساخت دولت در سایه هم اعتباری است که به چند توئیت انتقادی ناصر همتی دادند، پیش از آنکه از خود بپرسند او چقدر ظرفیت دارد یا چه کارنامه‌ای دارد!

در پی این حجم از تمایل به تشکیل دولت در سایه در فضای رسانه‌ای است که باید پرسید اساسا چه کسی و چه جریانی ظرفیت لازم برای این کار را دارد؟ و آنجا معلوم می‌شود دولت رییسی حداقل تا اینجای کار همان‌طور که تصور می‌شد خوش‌اقبال بوده و هیچ منتقد جدی ندارد. شاهد این مدعا نیز نگاهی است که سیاسیون و اهل‌فن به اخبار اخیر دارند.

مثلا علی صوفی فعال سیاسی اصلاح‌طلب در واکنش به دیدارهای اخیر روحانی و گمانه تشکیل دولت در سایه می‌گوید: «من این دیدار‌ها را به ‌عنوان واقعیت‌های جامعه نمی‌بینم و بیشتر توهم می‌بینم. اصلا مگر آقای روحانی میان مردم چه جایگاهی دارد؟ عمده نارضایتی‌هایی که الان وجود دارد، به ‌خاطر شخص آقای روحانی و دولت ایشان است.» عباس سلیمی‌نمین، فعال سیاسی اصولگرا هم می‌گوید: «آقای روحانی کسی نیست که به خود زحمت داده و در شرایط کنونی تولید فکر کند آن هم در شرایطی که خیلی‌ها تصور می‌کنند او نمی‌تواند آحاد جامعه را با خود همراه کند.» او در واکنش به رسانه‌هایی که از تشکیل دولت در سایه از سوی جلیلی خبر می‌دهند، نیز می‌گوید: «جلیلی نمی‌تواند دولت در سایه تلقی شود. او نیروی همراه با دولت است. او هم‌سنخ دولت است. دولت سایه، دولت رقیب است. اگر روحانی محبوبیتی داشت می‌توانست دولت سایه باشد اما جلیلی خیر. او اگر فعالیتی کند و تولید فکر داشته باشد مستقیما در خدمت دولت است. او «نیروی به علاوه» تلقی می‌شود.»

ظرفیت دولت در سایه

محمدصادق کوشکی فعال سیاسی اصولگرا از دیگر کسانی است که فکر می‌کند، ظرفیتی برای تشکیل دولت در سایه وجود ندارد. او در توضیح این مطلب به «جهان‌صنعت» می‌گوید: «سازوکار در ایران خیلی شناخته شده و جا افتاده نیست. اینکه عده‌ای افراد بازنشسته بخواهند دولت در سایه تشکیل دهند شبیه به یک شوخی است. آقای روحانی و وزرای او دولت بازنشستگان هستند و دیگر انگیزه‌ای برای دولت در سایه بودن، ندارند. حتی آقای خاتمی هم چنین انگیزه‌ای ندارد.»

او می‌افزاید: «دولت سایه باید متشکل از نیروهای جوان جویای نام باشد که بخواهند از طریق تشکیل دولت در سایه راهی برای ورود به کانون‌های قدرت پیدا کنند. در واقع این یک حرکت برای ورود به قدرت است. درحالی که در اطراف آقای روحانی و خاتمی بازنشستگان سیاسی را می‌بینیم که دلیلی ندارد بخواهند دولت در سایه تشکیل دهند، هر کدام از آنها ۲۰ سال یا کمی کمتر و بیشتر وزیر بوده و یا در پست‌هایی نقش‌آفرینی کرده‌اند.»

کوشکی در واکنش به اینکه برخی ظرفیت تشکیل دولت در سایه را در سعید جلیلی هم می‌بینند، گفت: «جلیلی هم برای این کار نیاز به یک مکانیسم حزبی دارد. این کار یک اتفاق تک‌نفره نیست‌. باید یک مکانیسم حزبی باشد تا بتوانند نیروهای مختلف را گزینش کرده، استعدادسنجی کنند و در قالب دولت در سایه برای ورود جدی به سیاست تمرین دهند. این کاری نیست که در توان یک نفر باشد. به همین خاطر تعبیر دولت در سایه درباره مثلا آقای جلیلی، معنا ندارد.»

این فعال سیاسی اصولگرا با تاکید بر اینکه دولت سایه صرفا نقش منتقد ندارد و خودش را آلترناتیو می‌داند، گفت: «دولت آقای رییسی موفق باشد یا نباشد، امکان تشکیل دولت در سایه وجود دارد اما نه این سازوکار جا افتاده و نه جریانی را می‌شناسیم که عقلانیت کافی برای تشکیل آن را داشته باشد.»

فایده دولت در سایه

ناصر قوامی فعال سیاسی اصلاح‌طلب و نماینده پیشین مجلس نیز امیدی به شکل‌گیری یک دولت در سایه ندارد. او در گفت‌وگو با «جهان‌صنعت» با اشاره به اینکه «اینکه بخواهند صرفا به دولت ایراد بگیرند، خوب نیست و فایده ندارد» می‌گوید: «بهترین اقدام برای اصلاح‌طلبان و آقایانی که از شرایط بحرانی کشور در عرصه‌های مختلف سیاسی، اقتصادی، اخلاقی و… ناراضی هستند، بازگشت به مردم و پیگیری خواسته‌هایشان است. به این خاطر که آنها دیگر امکان حضور در قدرت را ندارند.»

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب با تاکید بر اینکه هدف یک جریان سیاسی از بیان انتقادات خود نسبت به دولت مستقر، نتیجه گرفتن در انتخابات‌های بعدی است، می‌گوید: «اصلاح‌طلبان در انتخابات رد صلاحیت می‌شوند. همان‌طور که دیدیم از مجلس هفتم به بعد نگذاشتند که اصلاح‌طلبان به مجلس راه یابند، در ریاست‌جمهوری هم همین‌طور است و از ‌هاشمی تا لاریجانی و جهانگیری و… را رد صلاحیت کردند لذا تشکیل دولت در سایه معنا ندارد.»این نماینده ادوار مجلس می‌گوید: «حزب یا جریان مخالف، مخالفت می‌کند تا بعدها قدرت را به دست بگیرد، این در کشورهایی کاربرد دارد که نظارت استصوابی ندارند مثل آمریکا، فرانسه و آمریکا و… . در ایران چنین نیست و حتی اگر مخالفان دولت، دولت در سایه تشکیل بدهند، به واسطه رد صلاحیت‌ها امکان حضور در قدرت را ندارند. بنابراین بهتر است سعی نکنند که وارد حکومت شوند. حاکمیت اکنون یکدست شده و همین‌طور هم خواهد ماند لذا بهتر است که بیشتر به فکر خدمت به مردم باشند.»قوامی اما در پاسخ به اینکه بر این اساس، دولت رییسی این شانس را دارد که منتقد جدی نداشته باشد؟ گفت: «اینطور هم نیست که دولت منتقد جدی نداشته باشد چراکه برای منتقد بودن لازم نیست اصلاح‌طلب بود. اکنون شاهدیم که در داخل اصولگراها هم این ظرفیت وجود دارد و در بین خودشان انتقادهای جدی به دولت وارد می‌شود. نمونه‌اش همین نامه‌ای که گفته شد جلیلی علیه مذاکرات نوشته است. معتقدم که نیازی نیست منتقدان جدی دولت اصلاح‌طلب باشند چون اکنون با وجود اینکه زمان زیادی از شروع به کار دولت نگذشته، می‌بینیم که بسیاری از نمایندگان مجلس و اصولگراها به آن نقد دارند.»

ویژگی‌های دولت در سایه

جلال جلالی‌زاده عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت هم نظر مشابهی دارد و فکر نمی‌کند که دولت رییسی یک دولت در سایه هم داشته باشد. او در گفت‌وگو با «جهان‌صنعت» می‌گوید: «جریانی می‌تواند قدرت تشکیل دولت در سایه را داشته باشد که اولا از نیروهای متخصص و توانمند برخوردار باشد و برای حل بحران‌ها و مشکلات راهکار داشته باشد. دوما باید در حاکمیت نفوذ داشته باشد.»

وی نه جریان اصلاحات را دارای این ویژگی‌ها می‌داند و نه معتقد است که اصولگراها می‌توانند به فرض ایجاد تغییر در معنا و مفهوم دولت در سایه، با اسم تشکیل دولت در سایه به هدف خود برسند. او توضیح می‌دهد: «دولت در سایه به نظر من فایده ندارد. شاید برخی اصولگراها مایل باشند که در قالب دولت در سایه، از دولت مستقر حمایت کنند اما این دولت خود را از هر حمایتی بی‌نیاز می‌بیند. اگر هم اصل بر انتقاد از دولت مستقر باشد، نتیجه‌ای نخواهد داشت چون همان‌طور که تاکنون شاهد بوده‌ایم چه اصلاح‌طلبان روی کار بیایند و چه اصولگراها به کار خود ادامه داده و دولت را اداره می‌کنند و اصلا هم فرقی ندارد که موفق باشند یا نباشند.»

جلالی‌زاده برای ناامیدی از تشکیل دولت در سایه یک دلیل دیگر هم دارد و آن اینکه سابقه نداشته در ایران یک دولت به خاطر ضعف‌ها و عمل نکردن به وعده‌ها و افزایش انتقادات و… قادر به ادامه فعالیت نباشد و وقت آن برسد که دولت در سایه جایش را بگیرد. او می‌گوید: «هر دولتی تا حالا سرکار آمده چه به وعده‌هایش عمل کرده باشد و نیامده باشد، تا پایان دوره به کار خود ادامه داده است.»

این نماینده ادوار مجلس در تشریح دلایل ناامیدی خود از اصلاح‌طلبان می‌گوید: «اصلاح‌طلبان تا وقتی که نظام احساس نکند بدون آنها قادر به ادامه حیات نیست، نمی‌توانند و اجازه نمی‌یابند که وارد قدرت شوند.»

او معتقد است که دولت مستقر اگر هم منتقد جدی داشته باشد، از میان اصولگرایان است. در این باره هم توضیح می‌دهد: «در شرایط فعلی که حاکمیت یکدست شده، اختلافات جریان اصولگرا بیشتر بروز پیدا می‌کند. سهم‌خواهی‌ها بیشتر شده و افرادی از درون این جریان احساس می‌کنند که باید کار را در دست داشته باشند. حالا دیگر افرادی وارد صحنه شده و خود را سردمدار این جریان می‌دانند که حاضر به پیروی از دیگران نیستند و از این رو اختلافات آنها بیشتر خواهد شد. احتمال تشکیل دولت در سایه نیز به همین خاطر مطرح شده چون هر کدام از طیف‌های این جریان احساس می‌کند که قدرت بیشتری برای جذب نیروها و حل مسائل دارد.»

روزهای پیش‌رو

به این ترتیب، ماجرای تشکیل دولت در سایه خیلی بعید است که از فضای رسانه‌ای فراتر رود. این یعنی دولت سیزدهم حداقل تا اینجای کار بی‌رقیب است اما این وضعیت لزوما ادامه‌دار نخواهد شد. به هر روی عالم سیاست عالم ممکنات است و یک سیب تا به زمین برسد، هزار چرخ خواهد خورد. حال اگر حواسمان باشد که دولت احمدی‌نژاد نیز در ماه‌ها و سال‌های نخست همین قدر محبوب (در بین اصولگرایان) و بی‌رقیب بود، به راحتی نتیجه نمی‌گیریم که نبود دولت در سایه یعنی رییسی بدون هیچ منتقد جدی به کار خود ادامه می‌دهد و هیچ چالشی در پیش‌رو ندارد. نگاهی به رویکرد مجلس انقلابی و انتقادات رو به افزایش آقایان نماینده از دولت رییسی شاهد این مدعا است. ضمن اینکه اگر خیلی هم ناامید نبوده و تصور کنیم که مثلا در انتخابات ۱۴۰۲ امکان تغییر رویکردی در مجلس وجود دارد، احتمال افزایش انتقادات در دولت هم بیشتر خواهد شد. در هر حال باید منتظر ماند و دید که رییسی چطور پیش می‌رود و منتقدان چقدر فرصت اظهارنظر پیدا خواهند کرد. تعامل رییسی با جریان سیاسی اصولگرا نیز نشان خواهد داد که یکدستی موجود به عنوان یک موهبت حفظ می‌شود یا در پی سهم‌خواهی‌ها و اختلافات درون‌جریانی از میان خواهد رفت؟

اخبار برگزیدهپیشنهاد ویژهسیاسی
شناسه : 246024
لینک کوتاه :