چرا واکسن «اچ.آی.وی» ساخته نشد؟
پرهام هرسنی *
ویروس «نقص ایمنی انسانی» یا ویروس «نقص ایمنی اکتسابی» یا «اچ. آی.وی» ویروسی است که مولد و عامل بیماری «ایدز» است. ورود این ویروس به بدن موجب حمله به یاختهها یا همان سلولهای حیاتی دستگاه ایمنی بدن از جمله لنفوسیتهای «تی» کمککننده یعنی CD4+ T و همچنین درشتخوارها (ماکروفاژ) و یاختههای دندانهای میشود. از زمان ورود اچ. آی.وی به بدن تا بروز بیماری ایدز، ممکن است بین شش ماه تا ۱۰ سال یا بیشتر طول بکشد. به این دوره زمانی، دوره نهفته یا پنجره گفته میشود. در این مدت فرد مبتلا به ظاهر سالم به نظر میرسد اما او ناقل است و میتواند این ویروس را به افراد دیگر از طریق سوزن آلوده به خون،آمیزش و تماس جنسی محافظت نشده یا نامطمئن و خونگیری، انتقال و سرایت دهد. اگرچه در ابتدای ورود این ویروس به بدن، هیچ علائمی مشاهده نمیشود و اگر هم مشاهده شود، محدود و مختصر است، اما با سپری شدن دوره نهفتگی و پایان این مرحله، بسیاری از افراد دچار تب، کاهش وزن، مشکلات گوارشی و دردهای عضلانی میشوند. ابتلا این عوارض بخشی از علایم بالینی فرد مبتلا در پایان دوره نهفتگی است، مشاهدات بالینی در موارد دیگر نشان دادهاند که چیزی قریب ۵۰ تا ۷۰ درصد از افراد دچار بزرگی گرههای لنفی ماندگار میشوند، بهطوریکه چند گروه از گرههای لنفی (به جز در کشاله ران) به مدت بیش از سه تا شش ماه بدون هیچ درد و توجیهی بزرگ میشود.
درباره علل بروز ویروس اچ.آی.وی نظریههای متعددی وجود دارد. یک نظریه و البته بر اساس تحقیقات ژنتیکی، بروز و پیدایی ویروس اچ.آی.وی را در اصل متعلق به غرب آفریقا و به اوایل قرن بیستم میداند. نظریه دیگری که درباره علل ویروس اچ. آی.وی وجود دارد، بیشتر مبنای بیو تروریستی یا همان تروریسم زیستی دارد. تروریسم زیستی یکی از گونههای تروریسم است که شامل انتشار عمدی عوامل بیولوژیک یعنی: انتشار باکتریها، ویروسها یا سموم میشود که ممکن است به شکل طبیعی یا به فرم دستکاری شده توسط انسان باشند. به عبارت دیگر، حمله تروریسم زیستی به انتشار عمومی ویروسها، باکتریها یا میکروبها گفته میشود که برای تسبیب بیماری یا مرگ و میر در انسانها، حیوانات یا گیاهان به کار گرفته میشود. این روش معمولا در جنگها و ترورها استفاده میشود. این عوامل به طرق عادی در طبیعت یافت میشوند، اما میتوان برای افزایش توان بیماریزایی آنها تغییراتی را در آنها ایجاد کرد و اینکه آنها را در برابر داروهای موجود مقاوم کرد یا تواناییشان برای گسترش در محیطزیست را افزایش داد. عوامل بیولوژیکی از راه هواه و آب و غذا منتشر میشوند و زیست تروریستها میتوانند از این عوامل استفاده کنند. البته تروریسم زیستی فقط منحصر به انتشار عوامل باکتریها، ویروسها و سموم نیست. بیماریهایی چون: سیاهزخم، بوتولیسم، طاعون، آبله، تولارمی، سل، تب کیو، خونروش، آنسفالیسیت و بیماری مرتبط با سم رودهای استافیلوکوکی در زمره تروریسم زیستی قرار میگیرند.
نظریه دیگری که در باره علل پیدایش ویروس اچ.آی.وی وجود دارد، مبتنی بر نظریات توطئه و فرضیههای پوسیده و نخنمای دائیجان ناپلئونی است. تئوری توطئه یا به تعبیر بهتر، شیوه تفکر مبتنی بر توطئه باوری، روشی تبیینی و ذهنی است که بر اساس آن وقایع و حوادث مختلف با توجه به یک عامل عمده یعنی توطئه، تجزیه و تحلیل میشود و به علل و عوامل دیگر یعنی عوامل واقعی در وقوع رخدادها و حوادث توجهی نمیشود. طبق تئوری توطئه، گفته میشود که ویروس اچ. آی.وی ساخته و پرداخته محافل دولتی توطئهگر آمریکایی به منظور نابودی و کنترل جمعیت سیاهپوستان آمریکایی بوده است. در این ارتباط گفته شده است که در دهه ۹۰ میلادی میلتون ویلیام کوپر به افشاگریهایی در رابطه با این ویروس پرداخته بود و سران ایالات متحده آمریکا گفتههای وی را تئوری توطئه نام نهادند. حال اگر بخواهیم پیدایی ویروس اچ.آی.وی را ساخته و پرداخته نظریات مرتبط با توطئه بدانیم، مانند آن است که انقلاب کبیر فرانسه در سال ۱۷۸۹ نه حاصل اعدام لویی شانزدهم، سقوط زندان باستیل و در نتیجه شورش ژاکوبنها و ژیروندنیستها بلکه باید آن را ناشی از توطئه برخی محافل و کانونهای توطئهگر بدانیم. یا آنکه بخواهیم ترور (جان اف کندی) رییسجمهوری دموکرات در دهه ۱۹۶۰ آمریکا را به نقشه حسابشده سازمان جاسوسی آمریکا (سیا) ارتباط دهیم یا اینکه بخواهیم اینگونه تصور کنیم در پشت پرده تصادف اتومبیل (باسل اسد) برادر کوچ بشار اسد در فرودگاه دمشق توطئهای در کار بوده، با این هدف که او به جای بشار اسد نتواند جانشین پدرش (حافظ اسد) شود.
یا اینکه بگوییم (پرنسس دایانا) همسر ولیعهد انگلیس و عروس ملکه انگلستان (الیزابت الکساندرا مری) در اثر تصادفی معمولی کشته نشد، بلکه توطئهای موجب مرگ وی شده و یا آنکه بخواهیم (نهضت مشروطه) در ایران را ساخته و پرداخته دست پنهان انگلستان بدانیم و همچنین اینکه بخواهیم فروپاشی پهلوی دوم در سال ۱۳۵۷ را نتیجه و حاصل توطئه چهار کشور: آمریکا، انگلستان، فرانسه و آلمان در (کنفرانس گوادلوپ) بدانیم. قطعا توسل به نظریههای توطئه در ظهور و پیدایی ویروس اچ.آی.وی نه تنها ما را به جایی نمی برد، بلکه با واقعیات دور میکند. حال اگر قرار بر این بوده باشد که ویروس (اچ.آی. وی) را در ذیل عامل توطئه و دسیسه، برای کاهش جمعیت انسان و عاملی برای (ژنو ساید) در نظر گرفته باشند، در این ارتباط آنفلوآنزای اسپانیایی گزینه مناسب و شناخته شده تری برای ژنو ساید و نسل کشی است، چراکه آنفلوآنزای اسپانیایی که در سال ۱۹۱۸ موجب پاندمی شد، سبب شد که ۵۰۰ میلیون نفر یعنی یک سوم مردم جهان در آن هنگام در سراسر جهان دچار این (پاندمی) شوند و به گفته پژوهشگران، بین ۱۷ تا ۵۰ میلیون انسان جان خود را از دست دادند که تعداد آنها بیشتر از شمار قربانیان مستقیم جنگ جهانی اول در فاصله سالهای ۱۹۱۴ تا ۱۹۱۸ بوده است.
در کنار نظریههای مختلف در بروز و پیدایی ویروس اچ. آی.وی رایجترین نظریه و البته درست ترین آن این است که این ویروس مربوط به نخستی سانان مرکز آفریقا و مشخصا از شمپانزههای وحشی متعلق به مناطق جنوبی (کامرون) است که بنا به دلایل نامعلومی و محتملا از لاشههای متعفن آن به بدن انسان ورود یافته و اولین مورد آن به سال ۱۹۸۱ در آمریکا در بین معتادان تزریقی و همچنین همجنسگرایان مرد مشاهده شده است.
راه پیشگیری از ابتلا به (اچ.آی. وی) یا همان ویروس مولد بیماری ایدز، آمیزش جنسی امن و برنامه تعویض سرنگ و پرهیز از خونگیری آلوده به این ویروس در مراکز درمان و پزشکی است. در واقع به کار گیری روشهای فوق، راه حلی برای جلوگیری از گسترش این بیماری محسوب میشوند. اما تاکنون هیچ واکسنی برای جلوگیری از ابتلا به اچ.آی. وی ساخته نشده است. در واقع و در شرایطی که دانشمندان و قاطبه اپیدمیلوژیستها و همهگیرشناسان توانستهاند با تولید واکسنهای مختلفی تا میزانی از حجم مخاطرات کرونا بکاهند، این سوال مطرح شده و میشود که چگونه است که واکسن بیماری کووید-۱۹ در مدت زمان نسبتا کوتاهی تولید و به بهرهبرداری رسید، اما چرا تاکنون برای جلوگیری از ابتلا به اچ. آی.وی واکسنی ساخته نشده است؟ و چرا برای کاهش دوره بیماری و امید به زندگی، فقط به تجویزی داروها و درمانهای ضدویروسی منحصر و محدود مانده است؟
این موضوع از جمله پرسشهایی است که ذهن بسیاری در جهان را به خود مشغول کرده است. در این ارتباط عدم ساخت واکسن اچ.آی.وی بیش از همه معلول دو علت است. در این ارتباط، اولین علت به جهت حجم اندک سرمایهگذاری علمی برای کنترل این ویروس و ساخت واکسن مربوط به آن است. در واقع برای ویروس خطرناک و ویرانگری چون اچ.آی.وی همانند سایر ویروسها سرمایهگذاری علمی و حتی سرمایهگذاری مالی نشده و اگر هم شده بسیار ناچیز بوده است. در این ارتباط به غیر از کشور ایالات متحده آمریکا که بیشترین سهم را در سرمایه مالی و بودجه در سازمان بهداشت جهانی داراست، سهم و مساهمت سایر کشورها مانند کشورهای صنعتی و توسعهیافته و یا کشورهای در حال توسعه نظیر کشورهای (بریکس) بابت سرمایهگذاری علمی و مالی در مهار و ساخت واکسن اچ.آی.وی کم و ناچیز بوده است. در این میان عامل دوم به پیچیدگیهای این ویروس یعنی ویروس اچ.آی.وی ربط دارد. در این ارتباط، اپیدمیلوژیستها و همهگیرشناسان به این نتیجه رسیدند که ساخت و کارکرد ویروس کرونا همانند اچ.آی.وی نیست. ساخت واکسن ویروس کرونا توانسته از جهشهای آن جلوگیری کند، اما درباره واکسن اچ.آی.وی به جهت سیالیت و خصلت و سرشت ژلاتینی آن، اینگونه نبوده است.
در واقع همهگیرشناسان و متخصصان بیماریهای عفونی به این نتیجه رسیدهاند که در خصوص ساخت واکسن ویروس( اچ.آی.وی) میلیونها مدل ویروس مختلف وجود دارد که قابلیت این را دارد که از نسخه پیشین خود جهش یابد و به شکل دیگری خارج شود. در نتیجه ویروس اچ.آی.وی تنوع، جهش و متاسیون و همسانگونی شگفتانگیزی با لنفوسیتهای تی دارد. لذا تولید آنتی بادی یا پادتنها در شرایط تنوع، متاسیون و همسانگونگی با لنفوسیتهای تی عملا بسیار دشوار است. با این حال طی سالهای اخیر پیشرفتهای مهمی در خصوص مبارزه با ویروس اچ. آی.وی شده که به افراد مبتلا اجازه میدهد زندگی طولانیتر و سالمتری داشته باشند. حال و در شرایط حاضر و با توجه به تلاش چشمگیری که برای مهار کرونا از رهگذر ساخت واکسنهای پیشرفته نظیر فایزر و مدرنا از سوی اپیدمیلوژیستها و همهگیرشناسان شده است، شرکت مدرنا ساخت واکسن اچ.آی.وی به روش( mRNA) ) را در دستور کار قرار داده و به نتایج امیدوارکننده دست یافته است، با این همه هنوز دشوار است که بتوان از نزدیک بودن ساخت یک واکسن برای ویروس اچ.آی.وی سخن گفت.
مساله در خور توجه در این میان نوع نگرش و نگاهها و برخوردهایی است که با افراد مبتلا به اچ.آی.وی میشود. البته این نگاهها و نگرشها و برخوردها در کشورهای توسعهیافته و کمتر توسعهیافته نظیر کشورمان ایران متفاوت است. در کشورهای توسعهیافته ابتلا به اچ.آی.وی همانند بسیاری از بیماریهای بدخیم نظیر سرطان نوعی بیماری شناخته میشود و جامعه میتواند چنین فردی را در روندهای جامعهپذیری و سازواری با جامعه پذیرا باشد. اما در مقابل در کشورهای کمتر توسعهیافته نظیر کشورمان ایران، ابتلا به اچ.آی.وی قبل از آنکه یک بیماری مانند بیماری بدخیمی چون سرطان یا هر بیماری سخت علاجی باشد، بیشتر یک انگ اخلاقی و مجرم جنسی شناخته میشود و فرد قدرت جامعهپذیری و سازگاری با اجتماع را ندارد. در واقع ترس و فوبیای از نزدیکی افراد به چنین افرادی، بیشتر از همه فرد مبتلا را در معرض تنهایی قرار میدهد. در واقع به جهت پس زدن جامعه به افراد دارای اچ.آی.وی فرد ایزوله و آنگونه که هانا آرنت در کتاب ریشههای توتالیتاریسم گفته است، گوشهگیر، اتمیزه و وضعیت ذرهگونگی به خود میگیرد و مرگ او همانند قو، غریبانه و تنهاست.
*پژوهشگر پزشکی اجتماعی
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :