فقدان مسوولیتپذیری در بورس
به گزارش جهان صنعت نیوز: از همان زمان بود که تعداد زیادی سهامدار که به نوعی در این بازار به تناسب میزان سهام خود مالک هستند، حق خود میدانند که در تصمیمات مداخله داشته باشند. وی افزود: فعالیت در بازار سرمایه فقط نیازمند یادگیری تحلیل تکنیکال و بنیادی نیست، بلکه فعالیت در این بازار نیازمند خودشناسی است. این کارشناس بازار سرمایه بر این باور است که مشکل بازار سرمایه ما، ضعف آموزش نیست، کمااینکه بازدهی صندوقهای سرمایهگذاری در سهام در چند وقت گذشته انتظارات سرمایهگذاران را برآورده نکرده است.
حسینی در این باره افزود: نکته اینجاست که همه افرادی که در بازار سرمایه به نوعی خود را مالک میدانند، در تصمیمگیریها اظهارنظر میکنند، اما از قبول مسوولیت شانه خالی میکنند و هیچیک از فعالان بازار سرمایه قبول ندارند که حتی اگر به اندازه یک آجر در این بازار سهم دارند، شاید به همان اندازه هم در اتفاقاتی که در این بازار رخ داده، سهیم باشند.
حسینی اظهار کرد: سیکل معیوبی که در اقتصاد کشور ما وجود دارد این است که به منظور تامین هزینهها، باید چاپ پول صورت بگیرد و بعد از آن باید برای اینکه نقدینگی سرگردانی که با چاپ پول خلق شده چطور هدایت شود، تصمیمگیری کنیم. در آن مقطع تقریبا تمام ما به این نتیجه رسیده بودیم که احتمالا هدایت نقدینگی به سمت بازار سرمایه اتفاق مثبتی است، اما برای آنکه این نقدینگی چطور در فضای این بازار مورد استفاده قرار بگیرد، تدبیری اندیشیده نشده بود. رقم قابلتوجهی از نقدینگی وارد شده به بازار سرمایه، صرف افزایش سرمایهها نشد. وی افزود: نکته اینجاست که در کشور ما بسیاری از افراد از شغل و کسبوکار خود رضایت ندارند و پول و سرمایههای خود را به سمت بازاری حرکت میدهند که بازدهی بیشتری از آن نصیبشان شود. در جایی میتوان انتظار داشت که سرمایهگذاران بعد از آنکه نقدینگی خود را وارد بازاری کردند، اقدام به خروج نکنند که علاقهمندی در آن حوزه وجود داشته باشد.
فعالان قدیمیتر بازار سرمایه همان افرادی هستند که بر اساس علاقهمندی وارد این بازار شدهاند و اکثر آنها تحت هیچ شرایطی از این بازار به صورت کامل خارج نمیشوند. این کارشناس بازار سرمایه ضمن انتقاد از سیاستهای اشتباه سال ۹۹ گفت: اگرچه بسیاری از افراد پله اول اتفاقات سال ۹۹ را پله غلطی میدانند، اما معتقدم پله اول یعنی دعوت از مردم و ورود حجم قابلتوجهی از عموم جامعه به این بازار اتفاق غلطی نبود، اتفاق غلط تصمیماتی بود که بعد از آن در این بازار اتخاذ شد. هر چند بخشی از بازار سرمایه متعلق به دولت و عدهای از سوداگران بازار سرمایه است که الگوریتم معاملات را میشناسند، اما بخشی از این بازار هم متعلق به سهامداران خرد است. ولی همین سهامداران خرد هم توان اتحاد یا اعتراض به برخی رفتارها در مجامع شرکتها را ندارند.
فساد در لایههای پنهان برخی شرکتها
حسینی در ادامه عنوان کرد: بازار سرمایه در حال حاضر به نقطه بحرانی رسیده که نفع شخصی افراد در ایران در نفع جمعی آنهاست. در بسیاری از شرکتهای بورسی، فساد مشهودی شکل گرفته که نمونه بارز آن را مثلا میتوان در فروش املاک گرانقیمت شرکتها به ثمنبخس در مزایدهها یا فروش محصول به قیمت غیرمنطقی مشاهده کرد. مشکل اینجاست که به بخشی از مشکلات به صورت بزرگنماییشده نگاه ویژه داشتهایم، اما به پاشنه آشیل این مشکلات که شفافسازی ناکافی و عملکرد ضعیف مدیران شرکتهاست، توجهی نداشتهایم. این کارشناس بازار سرمایه افزود: با وجود تمامی مشکلات و فشارها معتقدم کشور ما کماکان کشور ثروتمندی است و صنایع و شرکتها با مشکل کمبود مواد اولیه یا نیروی انسانی مواجه نیستند، اما فشار کافی از سوی مردم روی مجلس وجود ندارد و کماکان در این چرخه هیچ فردی مسوولیت تصمیمات اشتباه خود را نمیپذیرد. تمام ما ادعای زیرکی داریم، اما در تصمیمگیریها، عملا برعکس این قضیه اتفاق میافتد.
ریسک بورس برای سهامداران خرد
حسینی تصریح کرد: همواره این انتقاد به بازار سرمایه مطرح بوده که شناوری و عمق سهام پایین است و محدودیتی به عنوان حجم مبنا وجود دارد و… ولی معتقدم مادامی که به خرد جمعی نرسیم و یاد نگیریم که نفع شخصی ما در گرو نفع جمعی است، وضعیت بازار سرمایه خوب نخواهد شد. قرار بود در بازار سرمایه ما همزمان با جذب نقدینگی، افزایش عمق سهام شرکتها و همچنین افزایش ریسک صندلی هم اتفاق بیفتد. وی افزود: در حالی که فقط ورود نقدینگی اتفاق افتاد و اتفاقات بعدی یا کلا رخ نداد یا به کندی اتفاق افتاد و حالا که مشکلات این بازار زیاد شده، همه به دنبال پرخاشگری برای رفع مشکلات هستند، مادامی که در شرکتها، ریسک صندلی وجود نداشته باشد و فساد گسترده در بعضی شرکتها شکل بگیرد، بیآنکه برخورد جدی با متخلفان صورت بگیرد، انتظار افزایش بهرهوری و کارایی در شرکتها را نمیتوان داشت. کارشناس بازار سرمایه بیان کرد: بخش قابلتوجهی از مردم ما بدون هیچگونه تحقیق و مطالعه، منابع مالی خود را وارد این بازار کردند. حال آنکه بازار سرمایه، بازاری برای سرمایهگذاری منابع مازاد بوده و باید قبل از هرگونه سرمایهگذاری، به بررسی ریسکهای موجود و تحلیل سهام شرکتها پرداخت.
خیلی از فعالان بازار سرمایه، سامانه کدال را قبرستان اطلاعات میدانند، در حالی که میتوان به جای چنین نگاهی به سامانه کدال، از اطلاعات مندرج در آن برای مطالبهگری استفاده کرد. حسینی اظهار کرد: مشکل اینجاست که همه انتظار دارند فشاری از سوی نهادهای بالایی یعنی مجلس و دولت به بازار سرمایه وارد شود تا وضعیت این بازار بهبود یابد، اما معتقدم برای بهبود وضعیت بازار سرمایه این فشارها باید از سوی سهامداران خرد هم متوجه این بازار شود. مدیران و اعضای هیاتمدیره شرکتها باید نسبت به عملکرد خود پاسخگو باشند و همواره با ریسک مطالبهگری سهامداران و از دست دادن جایگاه خود مواجه باشند. وی افزود: عدم اقبال بازار سرمایه به دلیل ریسکهای سیستماتیک این بازار است و منشاء اصلی ریسکهای سیستماتیک این بازار، اشتباهات سیاستگذاران است.
به نقطهای رسیدهایم که یا باید هزینه اشتباهاتمان را بپردازیم یا تاوان آن را پس بدهیم. مشکل بازار سرمایه ما خلأ قوانین نیست، مشکل در حوزه اجراست. حسینی ابراز کرد: دستگاههای نظارتی تا این لحظه عملکرد قابل قبولی نداشتهاند که اگر این طور بود باید در دو سال گذشته حداقل چند نفر به واسطه اعتراضات مردم و مشکلاتی که در بازار سرمایه رخ داده توبیخ و بازخواست میشدند! قطعا اگر سیستم نظارتی ما، سیستم قویتری بود و روی برخی از اشتباهات و تخلفات صورتگرفته انگشت میگذاشت، جلوی بعضی از تخلفات خودبهخود گرفته میشد و اجازه تخلف بیشتر به خیلیها داده نمیشد. شاید با شرایط فعلی نتوان مدینه فاضلهای ایجاد کرد، اما میتوان شرایط بهتری در بازار سرمایه فراهم کرد و این مهم بدون آنکه از مدیرانی که عملکرد خوبی داشتهاند، حمایت شود و برعکس با مدیران متخلف و فاسد برخورد صورت بگیرد، محقق نخواهد شد. کارشناس بازار سرمایه بیان کرد: طیف منفینگر جامعه ما آنقدر زیاد شده که اگر هم شخصی قصد برخورد با فساد را داشته باشد، این نگرانی را دارد که ممکن است برکنار شود یا از سوی مردم در مظان اتهام قرار بگیرد و حمایت نشود.
مثال بارز این موضوع را در مورد یکی از شرکتهای بورسی میتوان مشاهده کرد که در مقطعی، فعالیت این شرکت متوقف شده بود و با تلاش عدهای از دوستان در این شرکت، این شرکت به مدار تولید بازگشت، اما در برهه یکی، دو سالگی که برای احیای این شرکت تلاش میشد، مقاومتها و سنگاندازیهای بسیاری صورت گرفت و نمونه بارز آن، نامه ۱۲ نفر از نمایندگان مجلس علیه این شرکت بود.
شرط تعادل بازار سرمایه
کارشناس بازار سرمایه در خاتمه در رابطه با زمان به تعادل رسیدن بازار گفت: حرکت بازار سرمایه مشروط به رشد اقتصادی کشور است. به لحاظ سیاسی و اقتصادی هنوز اتفاقی رخ نداده که بتوان انتظار ایجاد تعادل در بازار سرمایه را داشت.
بازار سرمایه ما با ابهام بزرگی به نام تحریمها و احیای برجام مواجه است. عدهای احیای برجام را ننگ میدانند و عدهای هم آن را تنها راه نجات اقتصاد کشور میدانند. این ابهام باید برطرف شود و از بلاتکلیفی خارج شویم. درد مشترک همه جناحها، غم نان است و هرگاه به این نتیجه برسیم که غم نان را باید فارغ از هر نوع نگاه سیاسی و جناحی نگاه کرد و رشد اقتصادی که موجب عزت کشورمان شود، در کانون توجهات قرار گیرد، میتوان به رهایی بازار سرمایه و اقتصاد کشور از این وضعیت دل خوش کرد. علاوه بر این کافی است دولت و حاکمیت ابزار لازم برای ایجاد تعامل بین فعالان بازار سرمایه و مدیران شرکتها را فراهم کند تا در سایه مطالبهگری سهامداران، زمینه افزایش بهرهوری در شرکتها فراهم شود. حمایت دولت از چنین تعاملی، سیگنال مثبتی به بازار سرمایه خواهد بود که دولت به معنای واقعی قصد حمایت از بازار سرمایه را دارد. البته که انتظارات فعالان بازار سرمایه هم باید منطقیتر شود.
لینک کوتاه :