مشکلات خوزستان از زاویهای دیگر
رضا صادقیان *
معضلات امروز استان خوزستان ریشه در توسعه نامتوازن در شهرهای این نقطه جغرافیایی کشورمان دارد. توسعهای که گاه فقط با دقت و تمرکز بیش از حد به منطقه ویژه اقتصادی و ساخت و توسعه پتروشیمیهای جدید دنبال شد، مدت زمانی بعدتر و به دلیل استخراج نفت و تامین بودجه از منظر رفع نیازهای روزمره کشور چشم و چراغ مدیران پایتختنشین بوده و هست و طی این سالها دشواریهای خوزستان نه تنها کم نشده که در مقایسه با سالهای قبل افزایش یافته است.
وقوع جنایت غیرانسانی در شهر اهواز معضلات این استان را به تیتر نخست رسانهها تبدیل کرده است. طی چند روز گذشته تصاویر هولناک این جنایت آنقدر در شبکههای اجتماعی منتشر و بازنشر شده است که جای مخفی نگاه داشتن، لاپوشانی و نادیده گرفتن مشکلات این استان را برای هر مدیر دردمند و دغدغهمداری دشوارتر از هر زمان کرده است.
بهتر آن است که برای شناخت مشکلات خوزستان به کتاب گزارش «مسالهشناسی راهبردی توسعه در استان خوزستان» نگاه کنیم. گزارشی که در سال ۱۳۹۶ و توسط مرکز بررسی استراتژیک ریاستجمهوری منتشر شده است. به نظر میرسد این گزارش ماحصل سفر وزیران و مدیران ارشد دولت یازدهم به خوزستان باشد؛ وزیرانی که برخی در بازه زمانی تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری و شماری دیگر پس از اوج گرفتن بحران ریزگردها به این استان سفر کردند و با بخش کوچکی از مشکلات روزمره شهروندان آشنا شدند. در این یادداشت تنها قسمت کوتاهی از این گزارش ۷۷ صفحهای را مرور میکنیم.
در بخش مربوط به معضل «سرقت» در استان خوزستان میخوانیم؛ میزان سارقان دستگیرشده این استان در سال۱۳۹۱، برابر با ۶/۲۹۵ نفر به ازای هر صد هزار نفر جمعیت بوده که نسبت به سال ۱۳۸۰ ۶/۵۱ افزایش داشته است. طی این سالها رقم استان از رقم کشوری پیشی گرفته.
در تمامی سالهای ذکر شده میزان سارقان دستگیرشده مرد از زنان استان بیشتر بوده، هر چند با افزایش نرخ اعتیاد در میان زنان که از ۶/۶ درصد در سال ۱۳۸۰ به ۴/۱۲ درصد در سال ۱۳۸۵ رسیده شاهد افزایش نرخ سرقت در جمعیت زنان هستیم.
همچنین در بخش «اعتیاد» بنا بر نتایج چهارمین طرح ملی شیوعشناسی اعتیاد در سال ۹۰، استان خوزستان سومین استان از میان دوازده استان کشور بوده که به دلیل میزان مصرف، تعداد مصرفکنندگان، نوع و الگوی مصرف، آسیبهای اجتماعی ناشی از اعتیاد و باقی زیرگروههای مرتبط، در شرایط بحرانی قرار گرفتهاند. همچنین استان خوزستان در زمینه روند اعتیاد رتبه یک کشور را دارد که لازم است برای توانمندسازی روانی و اجتماعی اقدام مناسبی انجام شود. به دلیل تبعات منفی گسترده و رابطه اعتیاد بر شیوع ایدز، همسرآزاری، طلاق، کودکآزاری و همچنین در قتل عمد، نزاع و جرائم مالی لزوم توجه و برنامهریزی در این خصوص از اولویتهای اساسی استان خواهد بود.
خواندن همین بخش از گزارش خواننده را با سختیهای حاضر در استان خوزستان بیش از گذشته آشنا میکند. در ادامه همین گزارش و در بخش مربوط به «پروندههای قضایی و قتل» میخوانیم: استان خوزستان دومین استان کشور از نظر رتبه نسبت به مجموع پروندههای قضایی تشکیلشده به جمعیت استان است (بر اساس آمار ۱۳۹۰ مرکز آمار ایران). به علاوه از نظر میانگین رتبه میزان شیوع انواع رفتار پرخطر در بین استانهای کشور رتبه اول را دارد (همان منبع). در همین خصوص به چند مورد اشاره خواهد شد. قتل: میزان افراد دستگیرشده این استان با ۵/۴ نفر به ازای هر صد هزار نفر جمعیت، در رابطه با قتل عمد و غیرعمد، در سال ۱۳۹۱ از رقم کشوری ۸/۳ بالاتر است. همچنین بررسی روند میزان مقتولین بر اثر قتل، نشان میدهد میزان این شاخص در سال ۱۳۹۱ برابر با ۳/۳ نفر به ازای هر صد هزار نفر جمعیت بوده که در مقایسه با کشور ۳/۰ وضعیت نامطلوبتری داشته است. هرچند طی سالهای ۱۳۹۱ – ۱۳۸۰ میزان دستگیرشدگان قتل در مردان بیش از زنان بوده است اما در رتبهبندی میزان زنان دستگیرشده قتل عمد و غیرعمد در سال ۱۳۹۰ خوزستان رتبه هفتم و در رتبهبندی میزان مقتولین قتل عمد زن در همان سال رتبه نهم را کسب کرده است.
یکی از مشکلات و در عین حال فرصتهایی که در نقاط مختلف کشورمان با آن روبهرو بوده و هستیم، مساله قومیتها است. در گزارش مربوطه به این مهم پرداخته شده است و تهیهکنندگان گزارش در بخش «نارضایتی قومی» و با تکیه بر مفهوم عدالت نوشتهاند: خوزستان از لحاظ ترکیب قومی و خردهفرهنگها، متکثرترین استان ایران است. بختیاریها، عربها، فارسهای بومی شهرها، لرها و… قرارگیری استان در نواحی مرزی با سابقه خطرپذیری و تنشهای سیاسی، قومی و مذهبی و وجود برخی زمینههای قومی فرهنگی برای ایجاد اختلافات قومی و طایفهای از طریق محرکهای بیرونی میتواند یک خطر بالقوه تلقی شود. بررسیها حاکی از آن است که احساس تبعیض و نابرابری و نیز بیاعتمادی به نهادهای دولتی طی سالهای اخیر افزایش یافته که همین امر میتواند در آینده چالشهای سیاسی و امنیتی گوناگونی را پدید آورد. از جمله مسائلی که استان خوزستان در موضوع قومیتها درگیر آن است، توزیع قدرت سازمانی است. برای نمونه اعراب در این استان معتقدند سهم ناچیزی از توزیع قدرت را در دست دارند و این موضوع شکافهایی چون اعراب و بختیاریها و اعراب و فارسها را تشدید نموده است. در دولت یازدهم سهم اعراب از توزیع قدرت در این استان ۲/۷ درصد از مدیران کل استان بوده است. این نسبت در دولت قبل ۴/۱۲ درصد بوده است. یکی از مهمترین تبعات این وضعیت به وجود آمدن احساس تبعیض در میان اقشار مختلف جامعه عرب استان است. گسترش این احساس به ویژه در میان قشر تحصیلکرده عرب با شدت و شتاب بیشتری به چشم میخورد و بازنگری در وضعیت کنونی را به یکی از ضرورتهای استان خوزستان تبدیل کرده است. با توجه به آنکه میزان مشارکت اقوام و اقلیتها در مدیریتهای کلان ملی و استانی به منزله محکی برای برآورد سطح اعتماد دولت یا حاکمیت به این اقوام یا اقلیتها به حساب آمده است، توجه به این موضوع از اهمیت شایانی برخوردار است.
یکی دیگر از مشکلاتی که استان خوزستان با آن دست به گریبان بوده و هست، مساله محیطزیست است. در گزارش مورد مطالعه این مهم نیز از چشم پژوهشگران مغفول نمانده است. در بخش «وضعیت زیستمحیطی استان خوزستان» میخوانیم: در یک دیدگاه کلی عوامل متعددی باعث ایجاد ناپایداری محیط و صدمه به جوامع انسانی در این استان شدهاند. بخشینگری و عدم نگرش جامعگرایانه به مقوله توسعه در بخشهای مختلف صنعت، کشاورزی، شهری و از همه مهمتر طرحهای توسعه منابع آب، عدم توجه جدی به شرایط موجود محیط، عدم توجیه اقتصادی بسیاری از طرحهای عمرانی و عدم وجود فرهنگ صرفهجویی به منظور حفظ منابع پایه، از جمله عواملی است که روند توسعه در شرایط حاضر را با عوارض محیطزیستی و بهداشتی بزرگی مواجه کرده که در بسیاری از موارد جبران خسارات وارده مطلقا امکانپذیر نخواهد بود و شاید بتوان گفت تغییرات محیطی به حدی جدی شده است که در سالهای آتی شرایط به ضد توسعه تبدیل میشود. از جمله نمونههای تقابل جدی توسعه ناپایدار با محیطزیست میتوان به یک مورد برجسته اشاره کرد و آن هم شور شدن رودخانه کارون است. از آنجا که تامین آب ۷۰ درصد آب شیرین استان، ۳۰ درصد صنایع سنگین کشور و حدود ۲۲ پتروشیمی مستقر در منطقه ماهشهر، دهها طرح آبیاری و زهکشی و صدها واحد صنعتی کوچک و بزرگ از طریق این رودخانه صورت میگیرد و این موضوع نه تنها تامین آب آشامیدنی را مختل میسازد بلکه سبب مختل شدن فعالیت سایر واحدهای صنعتی و کشاورزی خواهد شد و استان خوزستان و در مقیاسی کلانتر کشور را به معنای واقعی کلمه با فاجعه مواجه میکند.خوزستان امروز، گرفتار در سیاستهای توسعه نامتوازن طی سالهای گذشته است؛ توسعهای که در چشم مدیران بیش از آنکه با دقت نظر در مسائل اجتماعی و بازخوردهای اقتصادی حاصل آمده باشد، تنها به رشد کمی دقت شده است. بنابراین چندان غریب نیست در بازههای زمانی مختلف خبرهای تلخ و بسیار اندوهناک را از این استان ببینیم و بخوانیم.
* کارشناس اقتصادی
لینک کوتاه :