تهدیدهای تحریم برای صنعت فرش
به گزارش جهان صنعت نیوز: توسعه صنعت فرش دستباف خصوصا برای ایران که با مشکلاتی از جمله بیکاری فزاینده، دسترسی محدود به منابع ارزی، اقتصاد نفتی، فرار مالیاتی، تورم بالا و… روبهرو است، از اهمیت بالایی برخوردار است. این گزارش به تاثیر تحریمهای اقتصادی در زمینه منافع اقتصادی فردی و توسعه فرش از دیدگاه بافندگان و دستاندرکاران فرش دستبافت سیستان در ابعاد اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و زیستمحیطی صنعت فرش میپردازد. بررسیها نشان میدهد که تحریمهای اقتصادی در زمینه منافع اقتصادی فردی بر ابعاد اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و ابعاد زیستمحیطی صنعت فرش از دید تامینکنندگان صنایعدستی تاثیر میگذارد.
ایران با توجه به برخورداری از توان و قابلیتهای بالای گردشگری، میتواند سهم ارزندهای در رقابت جهانی برای جذب منافع حاصل از صنعت فرش داشته باشد. اما باید توجه داشت که در برنامهریزی و توسعه این صنعت، از رویکردی استفاده شود که بیشترین اثرات مثبت و کمترین اثرات منفی را به دنبال داشته باشد. بحرانهای اقتصادی و مشکلات مالی تاثیر قابلتوجهی بر کیفیت زندگی در اغلب کشورها دارد. نرخ بالای بیکاری، ناامنی شغلی، فقدان درآمد، جدایی بخش خصوصی و دولتی، و احساس عدم قطعیت درباره آینده به دنبال بحرانهای اقتصادی پیش میآید. چنین محیط اقتصادی غالبا منجر به تغییرات فاحش در رفتار مشتریان از جمله خریداران فرش میشود که شدیدا تحت تاثیر بحرانهای اقتصادی و مالی است.
نتایج مطالعات نشان میدهد هرچقدر وضعیت فضای کسبوکار مطلوب باشد ارزش صادرات و انباشت سرمایهگذاری مستقیم خارجی در کشور افزایش خواهد یافت. نکته مهمی که از نتایج بررسیها حاصل گردیده و انتظارات تئوریک نیز آن را تایید میکند آن است که با بهبود فضای کسبوکار میزان صادرات کشورهای مذکور بیشتر از میزان انباشت سرمایهگذاری مستقیم خارجی تحت تاثیر قرار میگیرد. همچنین، بهبود شاخصهای حکمرانی خوب تاثیر مثبت و معناداری بر جذب سرمایهگذاری خارجی دارد. بالا بودن شاخص آزادی اقتصادی منتج به کاهش انباشت سرمایهگذاری مستقیم خارجی میشود. این پدیده در سالهای اخیر مورد توجه قرار گرفته است، چنانکه مطالعات زیادی تاثیر بحرانهای اقتصادی بر فرش را بررسی کردهاند. تحریمهای اقتصادی ایران که از سال ۱۳۸۴ تا سالهای اخیر اعمال شده است، شاید مهمترین بحران اقتصادی در دوره پس از انقلاب باشد، که بیثباتی در صنعت فرش را موجب شده است. مشکل بیثباتی قیمتها، تورم و چندگانگی موجود در نرخگذاریها، کمبود امکانات مالی برای توسعه و تجهیز تاسیسات موردنیاز و مشکلاتی از این دست صنعت متنوع و درآمدزای فرش را بیش از پیش در ایران دچار مشکل کرده است.
در حالی که درآمد جهانی جهانگردی همه ساله بالغ بر صدها میلیارد دلار است، ایران که از زمره پراستعدادترین کشورها در این زمینه به شمار میرود و جاذبههای فراوان طبیعی، تاریخی و فرهنگی آن زبانزد خاص و عام است، از این سفره گسترده تنها چند صدهزار دلار بهره میجوید. صنعت فرش که اینک به عنوان یکی از زیربخشهای خدمات در اقتصاد کشور به شمار میرود، علاوه بر مشکلات خاص خود با مشکلات بحران اقتصادی حاصل از تحریم مواجه است. از این رو، شناخت این مشکلات، میزان تاثیر آنها و اقدامات انجام شده برای کنترل آن از دیدگاه تامینکنندگان صنعت فرش قابل توجه خواهد بود. تنها مدلهای معدودی تاثیر مزایای اقتصادی فردی از فعالیت فرش را بر درک فعالان از تاثیرات اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و محیطی فرش بررسی کردهاند. برای مثال برخی از بررسیها نشان میدهد که بهرهوری اقتصادی ادراکشده از فرش تاثیر مثبت بر درک تمام انواع تاثیرات آن دارد. این گزارش بر این مساله تاکید دارد که به ویژه در زمان بحران اقتصادی که تهدید ادراکشده از بیکاری و ناامنی شغلی وجود دارد، کار ارزش بالایی دارد و بنابراین انتظار میرود تا تعیینکننده نگرش و رفتار افراد باشد.
بسیاری از افراد به دلیل وابستگی به محل زندگی خود به دلایلی مانند مالکیت خانه و اشتغال، تمایل دارند به توسعه اقتصادی فرش کمک کنند. افراد دیگری که از توسعه فرش بهره میبرند مانند فعالان این حوزه نیز به شدت وابسته به سلامت اقتصاد محلی هستند. حتی برخی از ساکنان که مستقیما از فرش بهرهمند نیستند وابسته به این منطقه هستند، و ممکن است از توسعه آن حمایت کنند. به عنوان مثال، از دست دادن درآمد و بیکاری معمولا به نشانههای فروپاشی صنعت فرش مربوط میشود و اغلب نمایی از شرایط خراب اقتصادی را به تصویر میکشد. بنابراین، حمایت از توسعه فرش ضرورتا تنها توسط نخبگان محلی هدایت نمیشود. برخی نیز به تاثیرات پایین نگه داشتن سطح قیمتها که سبب کم بودن هزینههای گردشگران و در نتیجه افزایش گردشگری میشود، اشاره کردند. همچنین بر افزایش اشتغال در صنایعدستی که سبب افزایش درآمد افراد میشود و سبب افزایش تعداد گردشگران داخلی میشود، تاکید شده است.
قالی سیستان
فرش «پازیریک» قدیمیترین دستباف بشری است که تاکنون کشف شده است. پروفسور رودنکو کاشف فرش پازیریک معتقد است: «قالی مذکور کار مردم ماد یا پارس و پارت (خراسان) بزرگ است.» توجه به نقشهای مشابه و همزمان این فرش در ستونهای تختجمشید نیز این نظریه را تایید میکند. همچنین اخیرا در ناحیه سنیانگ چین از مقبرهای قدیمی، فرش چند صدسالهای کشف شده که نقش آن شباهتهایی به فرشهای ایران دارد. نگاه به قالی سیستان مانند نگاه به تاریخ است. قدرت تفکر و تخیل هنرمند قالیباف در هنر آن نمایان است و در میان خانوادهها اهمیت بسزایی دارد. قالیبافی هنر دختران و زنان سیستانی است و بیشتر باتغییر طرحها و نقش مایهها از حالت طبیعی به نمادین، هندسی و انتزاعی تولید میشود. طرحهای قالی فرش سیستان شامل فتحاللهی، مددخانی، هراتی، گلدانی یا گنبدی، قندانی (گل قندانی)، اساطیری، درختی، قابی، گلپنجهای، جانمازی و سه ترنج و… است. سکاها به رنگ سرمهای و فیروزهای علاقه شدیدی داشتند. در سیستان امروز هم قالیهایی بافته میشود که نقشه آن اصیل و ویژه همین منطقه است و زمینه آنها سرمهای است. در قالی پازیریک دومین رنگ غالب بعد از آبی، فیروزهای است.
روی نمونههای چند قالی قدیم سیستانی که باقیمانده رنگ زرد نسبتا ایجی است که یادآور شکوه گندمزاران وسیع و پربار سیستان کهن است که امروزه هم بخشی از آن باقی است. سومین رنگ رایج در قالی پازیریک زرد است. دیگر رنگ مورد علاقه سکاها سرخ است و در قالی سیستانی مثل قالیهای بسیاری از نواحی دیگر ایران، رایج است. قالی اصیل و کهن سیستان دارای نقشه مشخصی نیست و این البته در قالی ایرانی ظاهرا چیز بعیدی است. قالی ایرانی اگرچه نقشههای معینی دارد بسیار متنوع است. نقشهایی است که صرفا در متن دیده میشود و آنها را هرگز نمیتوان در حاشیه دید مثل لچک، ترنج و… قالی کهن سیستان برخلاف این است. متن این قالی با همان نقوشی پرشده است که عینا در حاشیه است. در فرش پازیریک تفاوتی بین نقشهای متن و حاشیه نیست. گلهای درون متن همه تکرار یک نقش هستند که ممکن است عینا در حاشیه نیز قرار گیرد. نقشهای حاشیه نیز تکراری هستند و قرار گرفتنشان در متن چندان بعید نیست و اینجاست که میتوان گفت تنها یادگار اصیل فرش پازیریک را میتوان در بافتههای قدیم سیستان یافت.
وضعیت اشتغال در صنعت فرش سیستان
جدول ۱ آماری کلی از وزارت صنعت، معدن و تجارت (صمت) و بر اساس دادههای سازمان تامین اجتماعی در سال ۹۸ است که ظاهرا آخرین آمارگیری از وضعیت اشتغال در فرش دستباف استان است.
همانطور که در جدول ۱ آمده است، قریب ۲۲۶۱ نفر بافنده ثبت شده در سازمان تامین اجتماعی وجود دارد. البته بر اساس مصاحبه با رییس سازمان صنعت، معدن و تجارت سیستانوبلوچستان، در دی ماه سال ۹۸ تعداد بافندگان فرش در این استان ۶۵۰۰ نفر است. نبود سامانه جامع آماری بافندگان از جمله چالشهای مهم در صنعت فرش دستباف است و همین موجب شده است تا مشکلات فراوان در تولید فرش دستباف وجود داشته باشد. البته بر اساس گفتههای مدیرعامل اتحادیه تعاونیهای تولیدکنندگان فرش روستایی و شهری، در سالهای اخیر افرادی که در حوزه فرش بیکار شدهاند، رشد داشته است. بنا به آماری که مرکز ملی فرش ایران ارائه داده است، در حال حاضر یک میلیون بافنده در کل کشور وجود دارد. یعنی ظرف دو دهه چهار میلیون نفر شغلشان را از دست دادهاند. بعد از مواجه شدن با تحریم و مشکلات دیگری مانند سوءمدیریت و همچنین رکودی که بر اروپا حاکم شد، باعث شد نتوانیم با موقعیت و ظرفیت فرش در کشور هماهنگ شویم و با کاهش صادرات روبهرو شدیم.
جدول ۱- آمار قالیبافان، مجتمعها، کارگاهها، فعالیتهای جانبی فرش دستباف
آمار قالیبافان، مجتمعها، کارگاهها، فعالیتهای جانبی فرش دستباف و بیمه تامین اجتماعی |
|
مجتمعها و کارگاههای قالیبافی |
|
۳ فقره |
مجتمع مرکز |
|
کارگاه قالیبافی |
۱۱ فقره |
تولید غیرمتمرکز |
طرح و نقشه فرش |
|
۱ فقره |
واحد تولید طرح و نقشه |
۲۹ نفر |
طراح فرش |
۱۰ نفر |
نقاش فرش |
فعالیتهای جانبی و تکمیلی مرتبط با فرش دستباف |
|
۰ فقره |
ریسندگی خامه قالی |
۲ فقره |
رنگرزی خامه قالی |
۱۰ فقره |
واحد قالیشویی |
۲ فقره |
ساخت و عرضه دار و ابزار قالیبافی |
۱۰ فقره |
واحد دارکشی |
۱ فقره |
کارگاههای پرداخت فرش |
۱ نفر |
مرمت کار و رفوگر فرش |
۲ فقره |
فروشگاه عرضه مواد اولیه |
بیمه تامین اجتماعی |
|
۲۳۹۹ نفر |
تعداد معرفیشدگان |
۲۲۶۱ نفر |
تعداد بیمهشدگان |
اشتغال در صنعت فرش
مطابق آمار مرکز ملی فرش ایران و سازمان فنی و حرفهای هر فرش که در کشور تولید میشود بین ۷ تا ۱۴ نفر اشتغالزایی ایجاد میکند. فرش هر چه بزرگتر باشد برای میزان افراد بیشتری هم اشتغالزایی میکند. سه فرش دستباف با ابعاد سه متر تا ۱۲ متر حدود ۱۴ نفر اشتغالزایی کرده است. مزیت این شغل آن است که به شکل دائم است نه موقت. چنانچه شغلهای موقت بیش از ۲۰ شغل را ایجاد میکند.
تحریمهای اقتصادی
تعریف نظری: تحریم فعالیتی است که به وسیله یک یا چند بازیگر بینالمللی (مجری تحریم)، علیه یک یا چند کشور دیگر (هدف تحریم)، به منظور مجازات این کشورها، با اهداف محروم ساختن آنها از انجام برخی مبادلات یا وادار ساختن آنها به پذیرش هنجارهایی معین و مهم (از دید مجریان تحریم)، اعمال میشود. در گزارش حاضر، تحریمهای اقتصادی در دو بخش مورد ارزیابی قرار خواهد گرفت:
تحریمهای اقتصادی در حوزه منطقهای: تحریمهای اقتصادی که به دلیل ایجاد نرخ بالای بیکاری، فقدان درآمد و کاهش سرمایهگذاریها در بخشهای عمومی و خصوصی سبب تغییر سبک زندگی شده است.
تحریمهای اقتصادی در حوزه منافع فردی: تحریمهای اقتصادی که به دلیل بسته شدن مشاغل مربوط به فرش، بیکار شدن عضو خانواده که فعال در زمینه بافندگی بوده و کاهش درآمد افراد فعال در زمینه صنعت بافت سبب افول استانداردهای زندگی شده است.
این گزارش در دو بخش تامینکنندگان شامل مدیران و کارکنان اداره صنایعدستی استان سیستانوبلوچستان و بافندگان خانگی فرش دستبافت سیستان و در شش ماهه دوم سال ۱۳۹۹ انجام گرفته است. در پیگیری از سه شرکتهای تعاونی فرش دستباف در زاهدان مشخص شد که متاسفانه تعطیل شدهاند. آخرین شرکت، چند ماه پیش با داشتن ۵۰ بافنده فرش دستباف اقدام به خروج از صنعت فرش و تعطیلی تعاونی کرده است.
توزیع پاسخدهندگان از نظر جنسیت: تعداد و درصد پاسخدهندگان از نظر جنسیت بررسی میشود. بر اساس نتایج به دست آمده بیشتر پاسخگویان مرد بودند. در بین پاسخدهندگان ۳۱ نفر (۳/۷۳ درصد) مرد و ۱۱ نفر (۶/۲۵ درصد) زن بودند. در مجموع ۱ نفر (۲/۱ درصد) این پرسش را بیپاسخ گذاشتند.
توزیع پاسخدهندگان از نظر سن: در این قسمت، تعداد و درصد پاسخدهندگان از نظر سن بررسی میشود. در بین پاسخدهندگان پنج نفر (۲/۱۲ درصد) کمتر از ۳۰ سال، ۱۶ نفر (۶/۳۶ درصد) ۳۱ تا ۴۰ سال، ۱۵ نفر (۹/۳۴ درصد) ۴۱ تا ۵۰ سال و ۶ نفر (۵/۱۴ درصد) بالاتر از ۵۰ سال داشتند. در مجموع ۱ نفر (۷/۱ درصد) به این پرسش پاسخی ندادند.
توزیع پاسخدهندگان از نظر تحصیلات: در این قسمت، تعداد و درصد پاسخدهندگان از نظر تحصیلات بررسی میشود. در بین پاسخدهندگان شش نفر (۵/۱۴ درصد) دارای مدرک دیپلم و پایینتر، ۱۲ نفر (۵/۲۸ درصد) دارای مدرک فوقدیپلم، ۱۹ نفر (۱/۴۳ درصد) کارشناسی و پنج نفر (۲/۱۲ درصد) تحصیلات تکمیلی هستند. در مجموع یک نفر (۷/۱ درصد) به این سوال پاسخ ندادند.
توزیع پاسخدهندگان از نظر تجربه شغلی: در این قسمت، تعداد و درصد پاسخدهندگان از نظر تجربه شغلی بررسی میشود. در بین پاسخدهندگان پنج نفر (۵/۱۴ درصد) کمتر از پنج سال، ۱۵ نفر (۳/۳۴ درصد) بین ۵ تا ۱۰ سال، ۱۷ نفر (۳۹ درصد) بین ۱۰ تا ۱۵ سال و پنج نفر (۱۱ درصد) بیشتر از ۱۵ سال سابقه شغلی داشتند. در مجموع یک نفر (۲/۱ درصد) به این سوال پاسخی ندادند.
یافتههای آماری
بررسیها در قالب گزارش حاضر چند نتیجه مهم به دست میدهد:
تحریمهای اقتصادی در حوزه منافع اقتصادی فردی بر ابعاد اقتصادی صنعت فرش از نظر تامینکنندگان صنایعدستی تاثیر دارد.
تحریمهای اقتصادی در حوزه منافع اقتصادی فردی بر ابعاد اجتماعی-فرهنگی صنعت فرش از نظر تامینکنندگان صنایعدستی تاثیر دارد.
تحریمهای اقتصادی در حوزه منافع اقتصادی فردی بر ابعاد محیطی صنعت فرش از نظر تامینکنندگان صنایعدستی تاثیر دارد.
بررسیهای فرضیهای که بیانکننده تاثیر تحریمهای اقتصادی در حوزه منافع فردی بر ابعاد اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و محیطی صنعت فرش از نظر تامینکنندگان صنایعدستی است، تایید میشوند. پژوهشهای اولیه بر روی تاثیرات فرش از ایده ارتباط مثبت میان مزایای اقتصادی فردی ساکنان از توسعه فرش و ادراک آنها از تاثیرات فرش حمایت کرده است. به ویژه، یافتههای پژوهش تایید کردهاند افرادی که از فرش نفع مالی میبرند گرایش به درک طیف کامل تاثیرات فرش در هر سه بعد اقتصادی، اجتماع-فرهنگی، و محیطی دارند که قابل توجهتر از نگرش کسانی است که نفع مالی از صنعت فرش ندارند یا سهم کمی در آن دارند. این ناسازگاری را میتوان به طبقهبندی تاثیرات فرش نسبت داد که مطالعات گذشته پذیرفته شدهاند.
برخی مطالعات تاکید دارند که ساکنان منطقه که مزایای اقتصادی بیشتری از فرش دریافت میکنند با احتمال زیاد جنبههای مثبت توسعه فرش را بیش از جنبههای منفی آن ادراک میکنند. به نظر میرسد این مساله همراستا با نظریه خودکامی هستند که میگوید «فرض بر این است که افراد به دنبال بیشینه کردن سهم خود در تبادلات و انجام دادن آن از سوی دیگران به همان اندازه هستند.» به ویژه در طول دوره بحران اقتصادی و تحریمها، خودکامی میتواند در میان انگیزههای اصلی قرار گیرد که رفتار و اولویتهای افراد را تعیین میسازد. سایر مطالعات غیرفرش نیز نشان میدهند که افراد اغلب محیط را قربانی منافع اقتصادی خود میکنند. با این اوصاف، تمام ساکنان و فعالان در منطقه مزایای اقتصادی مستقیمی از فرش دریافت نمیکنند. جدا از خودکامی، سایر دلایل نیز میتواند سطح حمایت ساکنان برای فرش در طول رکود اقتصادی ناشی از تحریمها را توضیح دهد. حمایت جامعه از فرش ممکن است نشاندهنده این باشد که برای مثال یک باور کلی از فرش بتواند فرصتهایی ایجاد کند که به افراد کمک کند از سختی و فقر بگریزند. در واقع ساکنان محلی که با وضعیت اقتصاد محلی درگیر هستند، اغلب خواستار اقدام به منظور بهبود آن هستند.
تحریمهای اقتصادی در حوزه منطقه سبب کاهش اشتغال، تعطیلی صنایع و پایین آمدن استانداردهای زندگی و در سطح فردی موجب رکود و کاهش کیفیت فعالان این صنعت شده است که به نوبه خود اهمیت بعد اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و محیطی در این صنعت را نشان میدهد. ناامنی شغلی و کاهش سطح زندگی اغلب بحران اقتصادی را ایجاد میکند و به طور ناخودآگاه بر وضعیت ساکنان محلی تاثیر میگذارند. هر چه این پدیدهها قویتر باشد، جامعه میزبان نسبت به توسعه فرش به عنوان وسیلهای برای جوانسازی اقتصادی، رضایت از نیازهای نوظهور جدید، و جلوگیری از ویرانی جوامع مشتاقتر خواهد بود. علاوه بر این، به نظر میرسد که در طول تحریمهای اقتصادی که تهدید بیکاری وجود دارد، ساکنانی که در صنعت فرش مشغول به کار هستند، قدردان شغل خود هستند و نسبت به دیگران که هیچگونه مزیت اقتصادی از توسعه ندارند، بیشتر خواستار ادامه فعالیت در صنعت فرش میباشند.
* کارشناس اقتصادی
اخبار برگزیدهاقتصاد کلانپیشنهاد ویژهصنعت و معدنلینک کوتاه :