به صدا درآمدن زنگها برای احیا و اجرای برجام و گل کردن شیطنت دوباره دلواپسان
دکتر صلاحالدین هرسنی *
آیا زنگها برای احیا و اجرای برجام به صدا درآمده است؟ نمیتوان به چنین پرسشی با توجه به حجم بالای خبرهای ناهمگن که از وین به گوش رسیده است و میرسد، پاسخی محکم و مطمئن داد. در واقع خبرهای پرنوسان و غیرهمگن وین منجر به فریز و گورستان تحلیلها و تفسیرها حول محور احیای برجام شده است. در این ارتباط خبرهای مرتبط با وین آنقدر پر نوسان بوده که پیغام و پسغامها آمده و نیامده، پسگرفته میشوند و همین جنبههای پارادوکسیکال خبرها سبب میشد که تفسیرهای گوناگون و غیرهمگنی از سوی تحلیلگران ارائه شود. اما حالا و در شرایطی که هنوز هم به برخی از خبرهای خوش نمیتوان امیدوار بود، خبر رسیده است که خبری در راه است و ایران و غرب برای رسیدن به یک توافق خوب، یک قدم بیشتر فاصله ندارند. به همین خاطر است که زنگها برای احیا و اجرای برجام به صدا درآمدهاند و شمارش معکوس برای این فتح الفتوح آغاز شده است.
در این ارتباط آنچه بیش از همه ما را برای رسیدن به یک توافق خوب در وین امیدوار میسازد، اظهارات حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه کشورمان در حاشیه کنفرانس مونیخ است. امیرعبداللهیان در حاشیه کنفرانس مونیخ و با گفتوگو با «آنالنا بربوک» وزیر امور خارجه آلمان اظهار کرد که: شرط توافق و یا رسیدن به توافق خوب، توجه و تن دادن واشنگتن و تروئیکای اروپایی برجام به خواستههای تهران است، به این معنی که واشنگتن بخواهد ضمن نمایش اراده عملی، حاضر به لغو تحریمهای مغایر با برجام باشد و گامهای آخر وین را بر اساس اشتباه محاسباتی خود به فضای رسانهای نکشاند و مشمول زمان نسازد و دیگر آنکه سه عضو اروپایی برجام یعنی لندن، برلین و پاریس بخواهند از لاک «بیعملی» خارج شوند، چراکه مذاکرات وین به نقطه حساسی رسیده، لاجرم لازم است همه طرفها حداکثر تلاش خود را معطوف به آن نمایند تا آنکه از این مرحله عبور کرده و فصل جدیدی آغاز گردد. البته این مواضع امیرعبداللهیان به معنای آن است که عزم ایران برای نمایش اراده عملی و برای به بار نشستن نتایج مذاکرات با توجه به احترام به منافع ملی و عدم عبور از خطوط قرمز، جدی است و اختیارات لازم از سوی مقامات تهران به تیم مذاکرهکننده داده شده است. از طرف دیگر، مواضعی که از سوی اولاف شولتس صدر اعظم جدید آلمان در کنفرانس مونیخ اعلام شده است میتوان گفت که رسیدن به یک توافق خوب قطعی است، چراکه مواضع او همسو با مواضع دو ضلع دیگر اروپایی برجام یعنی لندن و پاریس است و آنها از آنکه آمریکا بخواهد تحریمها را لغو کند، رضایت دارند. در این ارتباط میتوان گفت که نشست مونیخ، همسو با نشستهای وین شده است. البته نمیتوان همه امیدواری برای رسیدن به یک توافق خوب را به مواضع رسمی شولتس و آمادگی ایران دانست. به نظر میرسد که هشدارهای ژان ایو لودریان، وزیر خارجه فرانسه به عنوان عاملی شتابزا در عزم طرفین برای رسیدن به توافق خوب اثر داشته است. لودریان در این ارتباط گفته است که: ما در وین به نوک قله رسیدهایم؛ الان بحث بر سر هفتهها نیست، بلکه موضوع روزهاست. لذا ایرانیها باید تصمیم سیاسی بگیرند؛ ایرانیها طی روزهای آینده با تصمیمی که خواهند گرفت، یا آغازگر یک بحران جدی هستند و یا توافقی را میپذیرند که منافع همه طرفها را دربر میگیرد.
حال و با همه امیدها و پنجرههای تازهای که برای به بار نشستن مذاکرات وین گشوده شده است، ما شاهد بیانیه ۲۵۰ نماینده مجلس در خطاب به رییسجمهور هستیم که قویا تاکید کردهاند که با خط قرمز قرار دادن منافع ملت ایران، بدون اخذ تضامین لازم متعهد به هیچ توافقی با بدعهدان نشوید. این بیانیه را میتوان نوعی شیطنت دلواپسانه برجامی از سوی افراطیها و برجامستیزان داخلی دانست که متاسفانه مسبوق به سابقه است. آنان در توافق ۲۰۱۵ و با وجود آنکه هنوز مهر و امضای برجام خشک نشده بود، روی موشکی که به زبان عبری نوشته شده بود «فلان کشور» باید از بین برود، عملا در زمینی بازی کردند که ترامپ و نتانیاهو طراحی کرده بودند. باید به مجلسیان و همه امضاکنندگان این بیانیه گفت که توافقی که در آستانه به بار نشستن است، نه توسط دولت روحانی بلکه توسط دولتی است که از منظر جناحی همسو با شماست و رییس دولت نیز خوشبختانه و بهرغم برنامههای انتخاباتیاش به این نتیجه رسیده که اداره کشور بدون برجام امکانپذیر نیست و تداوم وضع موجود میتواند عواقب خطرناکی برای کشور داشته باشد. در ضمن باید از مجلس یکدست اصولگرا پرسید مگر با به بار نشستن برجام قرار است منافع شما دستخوش خطر و آسیب شود که اینگونه دچار نگرانی و تشویش شدهاید؟ اگر قرار به نگرانی است، چرا تیم مذاکرهکننده دولت رییسی پیوسته در حال رفت و آمد میان تهران و وین است و سر و کارش با هتل کوبورگ در وین برای چیست؟ قطعا تیم مذاکره برای دیدن دریاچههای کنار هتل کوبورگ و بنای یاد بود ولفگانگ آمادئوس موتسارت موسیقدان اتریشی در شهر وین نرفته و با جهدی بلیغ و با حفظ منافع ملی مورد تاکیدتان، مشغول شکستن بن بست برجام است. با عملکردی که از شما دیده شده، بعید است که دغدغه برای منافع ملی دستمایه این بیانیه باشد. اگر دغدغه شما برای منافع ملی بود، ما شاهد حجم گستردهای از اعتراضات، اعتصابات و تحصن هر روزه مشاغل دولتی نبودیم. قطعا در انتشار این بیانیه پای مساله مهمتری در میان است و آن این است که یک برجام میتواند منافع شخصی شما را به خطر اندازد و پرسش این است که چرا میخواهید با تندروی و دلواپسی تصنعی، منافع شخصی خود را بر منافع بزرگتری ترجیح دهید؟ برای مردم ایران تفاوتی نمیکند که چه کسی قرار است موجب شکستن قفل رکود اقتصادی، رفع تورم وگرانی و گشایشهای اقتصادی شود. حال اگر مشکل شما بابت این بیانیه بحث و معضل تضمین است، باید به شما خاطرنشان کرد مشکل تضمین، یک مشکل ساختاری است؛ اما تا پایان دولت بایدن سه سال باقی است و همین سه سال میتواند تنفسی به ایران در عرصههای اقتصادی دهد. قطعا طی این سه سال، لغو تحریمها و روابط تجاری و راهاندازی سوئیفیت و آوردههای ارزی از محل فروش نفت میتواند تکانه شدیدی به اقتصاد ایران دهد. قطعا این شرایط و امید به تنفسهای اقتصادی بسته به آن است که تهران نخواهد رفتارهای منطقهای و سلسله برنامههای موشکی خود را دستمایه بهانه واشنگتن در ایرانآزاری کند. فراموش هم نکنیم که ثبات و سامان اقتصادی نسخه دستوری ندارد. قطعا عبور اقتصاد ایران از مسیر وین تا میزانی میتواند شرایط اقتصادی را به حالت نرمال برساند و از وخامت اوضاع جلوگیری کند. قراین و شواهد گذشته نیز نشان دادهاند که مردم ما مزه ثبات و سامان اقتصادی را با برجام چشیدهاند و به نظر میرسد که هماینک نیز تمایل فراوانی دارند که بار دیگر این ثبات و سامان و یک اقتصاد جهانروا و پررونق را تجربه کنند. در شرایط حاضر و با تجمیع همه شرایط و نشانگان و با اتکا به اظهارات خوشبینانه همه طرفها میتوان گفت که هرچه هست، شمارش معکوس برای آب شدن یخ مذاکرات و احیای برجام و استفاده و بهرهگیری از مزایای پیشبینی شده از آن آغاز شده است و نیاز به دلواپسی از سوی کاسبان تحریم نیست.
* کارشناس مسائل بینالملل
اخبار برگزیدهیادداشتلینک کوتاه :